ابطال کارت سوخت خودروهای فرسوده

عکس: نگارمتین‌نیا

گروه خودرو- حدود شش سال از آغاز جدی طرح خروج خودروهای فرسوده کشور می‌گذرد و در این مدت ۲/۱میلیون دستگاه از این نوع خودروها اسقاط شده اند، اما با این حال ظاهرا مسوولان ستاد نوسازی قصد دارند برای تسریع روند اسقاط، از مشوق‌ها کم کنند و روی به «عوامل بازدارنده» بیاورند. آن طور که امیررضا رجبی معاون نوسازی ناوگان ستاد مدیریت حمل‌ونقل و مصرف سوخت در گفت‌وگوی اختصاصی خود با «دنیای اقتصاد» می‌گوید، این ستاد قصد دارد برای ترغیب مالکان خودروهای فرسوده به اسقاط، مشوق‌ها را تعدیل کند.

به گفته وی، اگر مالکان خودروهای فرسوده تا آخر خرداد ماه امسال فرآیند اسقاط را انجام ندهند، از ارزش پول اسقاط آنها کم خواهد شد.

رجبی همچنین تاکید می‌کند که ممکن است کار به قطع سهمیه سوخت نیز بکشد.

وی در گفت‌وگو با دنیای اقتصاد به مسائل دیگری در مورد خودروهای فرسوده نیز پرداخته، که آنها را هم می‌خوانید.

***

آن طور که از اظهارات اخیر شما پیدا است، ظاهرا ستاد مدیریت حمل‌و‌نقل و مصرف سوخت قصد دارد کم کم در ماجرای اسقاط خودروهای فرسوده، سیاست تشویق را کنار بگذارد و به نوعی متوسل به تهدید شود. این طور نیست؟

تهدید که نه، بهتر است بگوییم سیاست بازدارندگی را در پیش خواهیم گرفت.

اما از اظهارات اخیر شما، بیشتر بوی تهدید به مشام می‌رسد تا بازدارنگی!

کدام اظهارات را می‌گویید؟

همین که گفته‌اید اگر مالکان خودروهای فرسوده تا آخر خرداد‌ماه امسال فرآیند اسقاط را انجام ندهند، از ارزش پول اسقاط آنها کم می‌کنیم.

خب این بازدارندگی است نه تهدید. در واقع هدف ستاد مدیریت این است که طوری برنامه‌ریزی و رفتار کند که مالکان خودروهای فرسوده هر چه زودتر نسبت به اسقاط این خودروها اقدامات لازم را انجام دهند. اصلا شما ستاد مدیریت را بگذارید کنار، خودروی فرسوده به ضرر خود مردم است، چون هم مصرف سوخت زیادی دارد و هم از ایمنی لازم و کافی برخوردار نیست. بنابراین در این شرایط به نفع مردم است که از تسهیلات ستاد مدیریت استفاده کرده و خودروهای فرسوده خود را اسقاط کنند. حال یکی می‌خواهد فقط خودرو اسقاط کند و پولش را بگیرد، یکی هم نه، می‌خواهد علاوه بر اسقاط، خودرو نو نیز جایگزین خودرو فرسوده‌اش کند، در هر صورت سودش برای مردم خواهد بود.

باز هم می‌گویم که هدف ما این است ابتدا به وسیله تشویق، مالکان خودروهای فرسوده را به اسقاط ترغیب کنیم و اگر نشد، سیاست بازدارندگی را در پیش بگیریم، تا روند از رده خارج کردن فرسوده‌ها سریع‌تر شود.

اینکه به قول خودتان قرار است سیاست بازدارندگی را در پیش بگیرید ناشی از چیست؟ آیا مردم مطابق با انتظار ستاد مدیریت حمل‌ونقل و مصرف سوخت، برای اسقاط خودروهای فرسوده اقدام نکرده‌اند، یا دلیل دیگری برای سیاست جدیدتان دارید؟

نمی‌توان گفت مردم استقبال نکرده‌اند، اما طبعا مطابق با انتظارات ستاد نبوده و ما انتظار داشتیم رغبت بیشتری برای از رده خارج کردن خودروهای فرسوده باشد. البته باز هم می‌گویم، استقبال کم نبوده است، اما به هر حال می‌توانست بیشتر از اینها باشد.

خب فکر می‌کنید دلیل اینکه استقبال ۱۰۰ درصدی از اسقاط خودروهای فرسوده نشده، چیست؟ مثلا گفته می‌شود بانک‌ها در پرداخت وام به مالکان خودروهای فرسوده، سختگیری می‌کنند و یا بروکراسی اسقاط پیچیده است.

پاسخ شما را با توجه به اطلاعاتی که همکارانم در ستاد مدیریت در اختیارم گذاشته‌اند، می‌دهم. طبق گزارش‌های رسیده، مالکان خودروهای فرسوده معمولا از دو مورد شکایت دارند، یکی فرآیند پرداخت وام بانکی و دیگری پروسه جایگزین کردن خودرو.

در مورد رفتار بانک‌ها باید بگویم که معمولا مشکل اصلی به معرفی ضامن مربوط می‌شود، به نحوی که گاهی مردم نمی‌توانند ضامن معتبری را به بانک معرفی کنند و این سبب می‌شود پروسه پرداخت وام طولانی شود. البته سیستم بانکی ما به شکلی است که معمولا روسای شعبه قدرت بالایی دارند و آنها هستند که باید نسبت به مسائلی مانند معتبر بودن ضامن و پرداخت وام تصمیم بگیرند، یک نکته را هم بگویم که گاهی باید واقعا به بانک بابت سختگیری در مورد ضامن و پرداخت وام حق داد.

چرا؟

در نظر بگیرید مثلا وقتی طرف ضامنی را معرفی می‌کند اما حقوق آن از قسط وام موردنظر کمتر است، بانک چه می‌تواند بکند؟ به هر حال بانک‌ها هم حساب و کتاب خاص خود را دارند و گاهی باید به روسای شعبه هم حق داد سختگیری کنند،بر همین اساس بانک باید برایش محرز شود مراجعه کنندگان توان بازپرداخت وام را دارند و ضامن شان هم معتبر است، همین.

از مشکل دوم بگویید، منظورم تاخیر در تحویل خودرو جایگزین است.

این موضوع هم یکی از مسائلی است که مالکان خودروهای فرسوده نسبت به آن گلایه دارند. به هر حال گاهی پیش می‌آید که نوع خودرو انتخابی، رنگ آن یا مسائلی از این دست مشکل‌ساز می‌شوند و فرآیند تحویل خودروها طولانی می‌شود. مثلا رنگی که فلان مشتری درخواست کرده، موجود نیست یا مدل آن در تولید به مشکل برمی‌خورد، که اینها مسائلی خارج از برنامه و پیش‌بینی‌ها هستند.

اینها که گفتید، مسائلی خارج از حیطه ستاد مدیریت است. می‌خواهم بدانم مردم از خود ستاد مدیریت نیز گله و شکایت دارند؟

طبعا نمی‌توانم ادعا کنم ستاد نوسازی بی‌عیب و نقص عمل کرده و چالشی نداشته است. مثلا گاهی مالکان خودروهای فرسوده نسبت به فرآیند اسقاط گلایه می‌کنند و می‌گویند پروسه از رده خارج کردن خودرو و دریافت گواهی اسقاط، در زمان معین انجام نمی‌شود و گاهی به دو ماه هم می‌کشد. البته این موضوع به مراکز اسقاط مربوط می‌شود، چون سیستم ما مکانیزه است.

مراکز اسقاط که زیر نظر خود ستاد کار می‌کنند، بنابراین عیب و حسن آنها نیز به پای شما نوشته می‌شود.

قبول دارم، منتها فرآیند اسقاط فقط به مراکز مربوطه محدود نمی‌شود و باید راهور ناجا را نیز در این پروسه در نظر گرفت. به عنوان مثال، وقتی خودرویی اسقاط می‌شود، باید این کار در حضور نماینده راهور ناجا صورت گیرد، تا نسبت به اسقاط کامل خودرو و عدم ورود قطعات آن به چرخه تولید، اطمینان حاصل شود. سپس راهور باید اطلاعات خودرویی که اسقاط شده را نیز از سیستم شماره‌گذاری حذف و سپس ستاد گواهی لازم را صادر کند.

یعنی به عبارتی باید گواهی فوت برای فرسوده‌ها صادر کرد!

به نوعی همین طور است.

در حال حاضر حدود پنج سال از آغاز طرح خروج خودروهای فرسوده می‌گذرد، تا به امروز چند دستگاه خودرو فرسوده اسقاط شده است؟

حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار دستگاه.

چند خودرو فرسوده باقی مانده؟

نزدیک به ۳۳۰ هزار دستگاه خودرو شخصی.

اما قرار بود تا پایان سال ۹۰ تمام خودروهای فرسوده از رده خارج شوند. فکر نمی‌کنید با توجه به ۳۳۰ هزار خودرو باقیمانده، عملکرد ستاد مدیریت حمل‌ونقل و مصرف سوخت و به طور خاص ستاد نوسازی، به حد انتظار قوی نبوده؟

به هر حال ما مشکلاتی داشته ایم که سبب شد نتوانیم تمام فرسوده‌ها را تا پایان سال ۹۰ اسقاط کنیم.

گاهی کمبود بودجه داشتیم، گاهی پروسه پرداخت وام از سوی بانک‌ها طول کشید. از طرفی بخشی از مردم نیز بنا به هر دلیلی برای اسقاط خودرو خود اقدام نکردند و نتیجه همه اینها این شد که نتوانیم فرسوده‌ها را تا پایان سال گذشته به صورت کامل اسقاط کنیم.

یادم هست آقای رویانیان سال ۸۸ اعلام کرد که ستاد می‌خواهد در این سال ۶۰۰ هزار دستگاه خودرو فرسوده را از رده خارج کند، اما در نهایت تنها حدود ۲۵۰ هزار خودرو اسقاط شد. فکر نمی‌کنید ستاد برنامه‌ای بلندپروازانه برای اسقاط خودروها داشت و به همین دلیل نتوانست طبق برنامه عمل کند؟

گفتم که ما یک سری مشکلات داشتیم و مجموع آنها دلیل اسقاط نشدن همه فرسوده‌ها تا پایان سال ۹۰ بود. الان هم که تا پایان سال ۹۴ (انتهای برنامه پنجم توسعه) فرصت داریم فرسوده‌های باقیمانده را از رده خارج کنیم.

در مورد اظهارنظر آن سال آقای رویانیان هم باید بدانید که وی منظور دیگری داشت.

چه منظوری؟

در آن سال مشخص شد حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار خودرو فرسوده در کشور وجود دارد و چون باید تا پایان سال ۹۰ همه آنها اسقاط می‌شدند، آقای رویانیان تاکید کرد که برای رسیدن به این هدف باید سالی ۶۰۰ هزار دستگاه فرسوده را اسقاط کنیم.

بابت خروج خودروهای فرسوده چه نمره ای به ستاد مدیریت می‌دهید؟

با توجه به مشکلات و مسائلی که گفتم، ۵/۱۶.

و به خودتان؟

صفر!

صفر چرا؟

منظورم این است که به خودم نمره‌ای نمی‌دهم.

می خواهم برگردم به پرسش اولم. این تهدید یا به قول شما سیاست بازدارندگی، آخرین راهکار ستاد برای ترغیب مردم به اسقاط خودروهای فرسوده است، یا تهدیدهای بعدی هم در راه خواهد بود؟

شما اجازه بدهید ۳۱ خرداد برسد تا ببینیم چه می‌شود. شاید مردم تا قبل از پایان مهلت داده شده، نسبت به اسقاط خودروهای فرسوده اقدام کردند.

شاید هم نکردند!

آن وقت کاری را که گفتیم، انجام می‌دهیم و از ارزش پول اسقاط خودروها کم می‌کنیم.

مشخص شده که ستاد تا چه حد مبلغ عرف بابت اسقاط فرسوده‌ها کم خواهد کرد؟

بگذریم، اجازه بدهید ببینیم چه پیش می‌آید.

به هر حال مردم باید بدانند که در صورت عدم اسقاط خودرو فرسوده شان، چقدر ضرر می‌کنند.

زیاد ضرر می‌کنند.

خب چقدر؟ ۱۰۰ هزار تومان؟

نه!

۲۰۰ هزار تومان؟

نه!

۳۰۰ هزار تومان؟

نه!

۵۰۰ هزار تومان؟

نه، گفتم که اجازه بدهید وقتش که رسید، اعلام می‌کنیم.

حالا آمدیم و سیاست بازدارندگی شما جواب نداد. آن وقت چه خواهید کرد؟ راست است که می‌گویند امکان دارد کارت سوخت خودروهای فرسوده را باطل کنید؟

ابطال کارت سوخت را در دستور کار داریم، منتها در مرحله اول برای تاکسی‌ها و در ادامه برای خودروهای شخصی.

البته تاکسی‌ها که می‌گویم، تعدادشان به هزار دستگاه هم نمی‌رسد.

یعنی کل تاکسی‌های فرسوده کشور حدودا هزار دستگاه است؟

منظورم تاکسی‌های تهران است نه کل کشور! اگر مالکان تاکسی‌های فرسوده تهران نسبت به اسقاط شان اقدام نکنند، در مرحله اول از ارزش گواهی اسقاط آنها کم می‌کنیم و اگر این روش جواب نداد، کارت سوخت شان را باطل می‌کنیم.

تکلیف تاکسی‌های فرسوده شهرستان چه می‌شود؟

ما قصد داریم فعلا پرونده تاکسی‌ها در شهرهایی مانند تهران را ببندیم و سپس به سراغ باقی شهرها برویم. البته پرونده اسقاط تاکسی‌های فرسوده در شهرستان‌ها نیز با سرعت در حال اجرا است.

آیا امکان دارد ابطال کارت سوخت دامن سواری‌های شخصی فرسوده را هم بگیرد؟

بله.

چه وقتی؟

حالا باید ببینیم چه می‌شود.

مثلا ممکن است تابستان این طرح را اجرا کنید؟

باید ببینیم چه می‌شود.

تا آخر امسال چطور؟

بهتر است فعلا صبر کنیم تا ببینیم آینده چه خواهد شد، در واقع هنوز تصمیم مشخصی نگرفته‌ایم که بخواهم با اطمینان در مورد آن صحبت کنم.