گروه خودرو-مشتریان، سازمان ملی استاندارد، محیط زیست، خانه کشاورز و این اواخر نیز تریبون نماز جمعه!

این روزها هر کس هر جا دستش برسد، گلایه‌ای، انتقادی و یا اعتراضی را نسبت به خودروسازی کشور مطرح می کند و از جایگاه و دید خود، این صنعت را مورد مواخذه قرار می‌دهد. جدای از مشتریان (منتقدان همیشگی خودروسازها)، یک روز سازمان محیط زیست، آلایندگی هوا را بر گردن خودروسازان می‌اندازد، یکی روز پلیس با تفسیر به رای از مصوبات و قوانین، شماره‌گذاری خودروها را به حالت تعلیق در می‌آورد و یک روز دیگر نیز مسوولان «خانه کشاورز»، از صرف هزینه‌های گزاف در خودروسازی گله می‌کنند. اوضاع به شکلی است که حتی در نمازجمعه هفته گذشته نیز از خودروسازان به عنوان یکی از عوامل تشدید آلایندگی هوای کلانشهرهای کشور یاد شد. هرچند نمی‌توان تمام انتقادهای وارده به خودروسازی را تایید یا رد کرد، اما به نظر می رسد این «صنعت» هم اکنون به سیبل «اعتراض» و «انتقاد» در صنعت و حتی اقتصاد کشور تبدیل شده و این در شرایطی است که خودروسازی پیشروترین صنعت ایران به حساب می‌آید و سهم بالایی در تولید ناخالص ملی و ارزش افزوده دارد.انتقاد از این صنعت به حدی طی یکی دو سال گذشته تشدید شده که ظاهرا دست‌اندرکاران خودروسازی کشور نیز به نوعی با آن کنار آمده‌اند و هر صبح منتظر انتقاد و اعتراض و گلایه‌ای جدید هستند. به نظر می‌رسد برای اصلاح روابط خودروسازان با منتقدان باید هرچه زودتر چاره‌ای اندیشید، زیرا در صورت ادامه این روند، این احتمال وجود دارد که پیشروترین صنعت کشور را با دست خودمان از بین ببریم! البته قطعا نقش خود خودروسازان نیز در اصلاح این روابط تیره و تار، انکارنشدنی به حساب می‌آید.