روایت آیتالله هاشمی از روند هستهای شدن ایران
با پاکستانیها صحبتهایی شد. یک دانشمند هستهای به نام آقای عبدالقدیرخان در پاکستان بود.
با پاکستانیها صحبتهایی شد. یک دانشمند هستهای به نام آقای عبدالقدیرخان در پاکستان بود.» هاشمی رفسنجانی افزود: «در سفری که به پاکستان رفته بودم، خواستم ایشان را ببینم. اما به من نشان ندادند. آیتالله خامنهای هم ایشان را ندید، ولی هر دوی ما در دوران جنگ پیگیری میکردیم که باید کارهایمان را شروع کنیم. گویا خود آقای عبدالقدیرخان اعتقاد داشت که دنیای اسلام باید بمب هستهای داشته باشد و به این کار عقیده داشت و بمب هستهای پاکستان را هم او ساخت.» هاشمی رفسنجانی در ادامه اظهار کرد: «به هر حال حاضر شدند تا یک مقدار به ما کمک کنند، در حدی که مثلا دست دوم نسل اول سانتریفیوژهایی را که غنیسازی میکنند، با نقشه مقداری به ما دادند.» او افزود: «برای اولین غنیسازی در جایی که در امیرآباد درست کردند، از همان چیزهایی که از پاکستان گرفته بودیم، کنار هم چیدند که ما هم برای بازدید رفتیم.»هاشمی ادامه داد: «آن موقع مسائل خیلی جزئی بود. کمکم پیشرفت کردیم تا اینکه در مسیر دماوند کارگاهی درست کردیم و به اولین آزمایش رسیده بودیم. این کارها بعد از جنگ و در دوره ریاستجمهوری من بود.»
آب سنگین در الموت
هاشمی با اشاره به پیشنهاد گروهی در مورد طرح آب سنگین در آن زمان گفت: «آن موقع ما در الموت قزوین، غیر از جایی که حسن صباح بود، شاخه دیگرش در کوهها که مسیرش خیلی سخت بود، جادهای ساختیم برای اینکه امنیت داشته باشد، با آن جاده به جای بنبستی در کوهها که فضایی هم داشت، رفتیم. میشد با چند فروند ضد هوایی از آنجا محافظت کرد و جای خوبی بود. البته در آنجا آموزش هم داده میشد و عدهای از شاگردهایی را که در اینجا داشتیم، به عنوان آموزش جمع کردیم که هم در اینجا و هم در روسیه آموزش میدیدند. آموزشهای مختلفی را هم میدیدند. بنا شد که در الموت آب سنگین را بسازیم و فرض هم بر این بود که تونل بزنیم و زیرکوه بسازیم که محفوظ باشد تا نتوانند آن را بزنند. این کار آسان بود. کمکم دولت من تمام شد، در حالی که با همه آن کارها محصولی از غنیسازی نگرفته بودیم. چون این کارها زمان زیادی طول میکشد، اما در این مسیر خیلی پیش رفته بودیم.»
هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از گفتوگویش با سایت امید هستهای گفت: «بعد از دولت من غربیها یک دفعه دیدند که ما در بخشهای مختلف جلو رفتیم. من آن قدر علاقهمند بودم که وقتی روزهای آخر دولت من رسید با خط خودم که تایپ هم نکردم، 25 میلیون دلار را برای آب سنگین نوشتم که آن موقع در اراک نبود و بنا بود در الموت قزوین باشد. تا آن زمان پیشرفت کندی داشتیم، در دولت آقای خاتمی اعلام کردند که ما وارد باشگاه هستهای شدیم؛ یعنی آن موقعی بود که اولین نمونه آزمایشگاهی را گرفته بودیم. به نظرم اینها هم بیدلیل هیاهو کردند.»
او با اشاره به مذاکرات سعدآباد در زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و تعلیق داوطلبانه فعالیتهای هستهای گفت: «رهبری آخرین سندی را که در سعدآباد امضا شد، تایید کردند. حتی وقتی علیه آن هیاهو شد، دفاع کردند و گفتند کار خوبی بود که انجام شد...» او ادامه داد: «وقتی آقای احمدینژاد آمد، تصمیم گرفته شد که تعلیق را بشکنیم. هنوز کار آقای احمدینژاد شروع نشده بود که به آقای خاتمی پیشنهاد کردند که ایشان تعلیق را بشکند. وقتی احمدینژاد آمد و گفت که تعلیق را بشکنیم، آقای خاتمی گفت: من نمیشکنم، برای اینکه یک پرونده سنگین تهدید برای دولت بعد باقی میماند و من نمیخواهم دولت بعد از من وارث این مشکل شود. بعدها نمیدانم چگونه آقای خاتمی را قانع کردند که ایشان تعلیق را باز کرد. از آن به بعد دعواها شدت گرفت و بقیه مسائل که تا الان ادامه دارد.
قول لاریجانی به روحانی
هاشمی رفسنجانی در ادامه این گفتوگو ضمن دفاع از برجام و آنچه در مجلس در این خصوص گذشت، گفت: «قبلا آقای لاریجانی به آقای روحانی گفته بود که در مجلس رد نمیشود. چون اینها فراکسیون بزرگی دارند و صد و هفتاد، هشتاد نفر هستند و میدانست که رأی میدهند. این جای نگرانی نداشت، اما بد اخلاقیهای برخی واقعا بد اخلاقی بود؛ یعنی دلواپسها نه تنها در مجلس، بلکه عدهای از انسانهای بیاطلاع را تحریک میکردند که حرفهای بدی بزنند. صدا و سیما به آنها میدان میداد که درآنجا تحلیلهای سطحی کنند. البته تمام این کارها و مزاحمتهایی که میکردند، به ضررشان تمام شد.» هاشمی تاکید کرد: «وقتی تحریمها برداشته شود، میفهمیم که چقدر مشکل داشتیم. هنوز کسی نمیخواهد ابعاد خسارتهایی را که دیدیم، بگوید. چون هنوز تمام نشده و موقع گفتن نیست.»
لاریجانی داشت نتیجه میگرفت
هاشمی در پاسخ به سوالی در مورد نقش ظریف و صالحی در پیشبرد مذاکرات نیز گفت: «آقای صالحی بیشتر با آژانس و آقای ظریف بیشتر با ۱+۵ سروکار داشت. قبل از اینها، آقای جلیلی مذاکره میکرد. یک دوره هم آقای لاریجانی مذاکره میکرد. آقای لاریجانی خوب پیش میرفت و هیاهویی نداشت و منطقی صحبت میکرد و داشت نتیجه میگرفت که عوض شد.»
ارسال نظر