فرارو نوشت: سیدمحمدصادق خرازی، سفیر و معاون نماینده دائم اسبق ایران در سازمان ملل در گفت‌وگو با برنامه اینترنتی «دید در شب» گفت: دست دادن با خانم‌ها در عرف جمهوری اسلامی ممنوع است، اما در گذشته برخی بزرگان دست داده‌اند از جمله آیت‌الله بهشتی و مرحوم امام موسی صدر. این بزرگان اگر خانمی از اهل کتاب دست دراز می‌کرد، با تسامح در ادله سنن دست می‌دادند. وی در ادامه افزود: قالیباف شهرداری خدمتگذار است و می‌خواهد مثل ژاک شیراک ۴۰ سال مبارزه کند تا رئیس‌جمهور شود.


به گزارش خبرآنلاین، وی افزود: مرحوم مهندس بازرگان و بسیاری از اعضای کابینه ایشان کراوات داشتند. متاسفانه ابوالحسن بنی‌صدر اولین کسی بود که علیه کراوات صحبت کرد. چطور کت و شلوار غربی‌ها را می‌پوشیم، اما می‌گوییم کراوات غربی است؟


خرازی در بخش دیگری از سخنانش گفت: افراد زیادی هستند که شاید از نظر سیاسی و فکری آنها را قبول نداشته باشم، اما دستشان را می‌بوسم، افرادی هستند که در بدترین شرایط زندگی کردند و وابسته به قدرت خارجی نشدند. خرازی در مورد فعالیت حزب ندای ایرانیان از مشورت با ناطق نوری یا مرحوم آقای مهدوی‌کنی خبر داد و گفت: با تمام بزرگان اصلاحات مانند آقای خوئینی‌ها و جناب آقای خاتمی مشورت کردم. اگر آقای مهندس موسوی و کروبی هم گرفتار نبودند و بیرون بودند با آنها هم مشورت می‌کردم.


وی در مورد نتیجه عملکرد جبهه اصلاح‌طلبان گفت: ببینید چه بلایی سر آقای‌هاشمی در انتخابات مجلس در سال ۷۸ و ریاست‌جمهوری آوردند؟ همه آنها با آقای‌هاشمی صحبت کردند که کاندیدای ریاست‌جمهوری شوید، دقیقه ۹۰ همه آنها چرخیدند، رفتند سراغ آقای کروبی یا معین. یا آقای خاتمی برای انتخابات ریاست‌جمهوری آمدند، دیگری کاندیدا شد، آقای خاتمی کنار کشید و نتیجه آن سال ۸۸ شد.خرازی همچنین گفت: حسین فریدون برادر گل من است. اختلافی با ایشان ندارم. من حسین فریدون را دوست دارم. رفیق شفیق دوران ۳۴ ساله زندگی من است. ایشان در مقطعی برداشت‌هایی داشت که اشتباه بود. ایشان احساس می‌کرد من در انتخابات ریاست‌جمهوری تعلق به آقای روحانی ندارم و نمی‌خواهم برای ایشان کار کنم و رای بدهم؛ درحالی‌که آقای روحانی در سال ۱۳۸۸ برای ریاست‌جمهوری قصد کاندیداتوری داشت. من با ایشان طی کردم که اگر آقای موسوی یا خاتمی بیایند من دنبال آنها می‌روم. تا روزی که آقای خاتمی آمد من ستاد آقای روحانی را اداره می‌کردم.


مسوول ستاد انتخاباتی آقای روحانی بودم. جلساتی هم در منزلم داشتم که آقای روحانی و بسیاری از بزرگان نشستند، مشورت و صحبت کردند. سال ۸۸ آقای روحانی به من گفت اگر آقای موسوی یا خاتمی هر دو بیایند، احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری ایران می‌شود، من به تو قول می‌دهم و این هم شد. ظهر روز انتخابات ۹۲ با آقای روحانی بودم. شرایط جسمی من طوری نبود که بتوانم کمک کنم. آقای روحانی انصافا در حق من مردانگی و بزرگی کرد. من آن موقع با دستگاه اکسیژن راه می‌رفتم.