تحلیلی بر گفتمانهای رقیب کنگره
توافق یا سلطه
ابراهیم متقی
استاد دانشگاه تهران
زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری جیمی کارتر، در سال ۲۰۱۰ به گروههای محافظهکار آمریکا هشدار داد که آنان برای تامین منافع ملی، فضای ساختاری را برای جنگ آماده میکنند.
برژینسکی چنین رویکردهایی را تلاش گروههایی دانست که درصدد سلطه بر نظام جهانی هستند. او بر این اعتقاد بود که هرگاه سازوکارهای سلطه مورد استفاده زمامداران آمریکایی قرار گیرد، کشور را با بحران، جنگهای غیرضروری و هزینههای راهبردی روبهرو میسازد.
ابراهیم متقی
استاد دانشگاه تهران
زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاستجمهوری جیمی کارتر، در سال ۲۰۱۰ به گروههای محافظهکار آمریکا هشدار داد که آنان برای تامین منافع ملی، فضای ساختاری را برای جنگ آماده میکنند.
برژینسکی چنین رویکردهایی را تلاش گروههایی دانست که درصدد سلطه بر نظام جهانی هستند. او بر این اعتقاد بود که هرگاه سازوکارهای سلطه مورد استفاده زمامداران آمریکایی قرار گیرد، کشور را با بحران، جنگهای غیرضروری و هزینههای راهبردی روبهرو میسازد. به همین دلیل است که کتاب خود را با عنوان «رهبری یا سلطه» منتشر کرد.
شوربختی دموکراتها در دورانهای مختلف تاریخی تکرار میشود؛ تجربه نشان داده است هرگاه دموکراتها در قدرت باشند، انگیزه جمهوریخواهان، گروههای اسرائیلمحور و لابیهای عربمحور ماهیت محافظهکارانهتری پیدا میکند. چنین نشانههایی را میتوان در برابر توافق هستهای دولت باراک اوباما در ارتباط با فعالیتهای راهبردی ایران مشاهده کرد.
اگرچه توافق ایجاد شده، انتظارات تیم سیاست خارجی آمریکا برای کنترل قابلیت هستهای ایران را برآورده کرده، اما واقعیت آن است که گروههای اسرائیلمحور و محافظهکاران تلاش دارند تا علیه توافق در کنگره ایفای نقش کنند. این رویکرد به مفهوم تراژدی دیپلماسی در ادبیات راهبردی اوباما تلقی میشود. در چنین شرایطی است که اوباما در ۳۰ ژوئیه ۲۰۱۵ ادبیات انتقادی در برابر ساختار قدرت در ایران و همچنین گروههای محافظهکار آمریکا بیان داشته است. اوباما در بیان رویکرد خود تلاش دارد تا نشان دهد فضای سیاست بینالملل، خیابان یکطرفهای نیست که قدرتهای بزرگ از تمامی ابزارهای خود بهرهمند شوند.
او از تئوری «چارلز کوپچان» بهره گرفته و اعلام میدارد که کاربرد قدرت بیشترین هزینه راهبردی را برای کشورها دارا است. اوباما بر این اعتقاد است که مهارتهای دیپلماتیک، قابلیتهای اطلاعاتی و فرآیندهای اجرایی تیم دیپلماسی هستهای آمریکا، بهترین منابع کمیاب اعمال قدرت بر ایران هستند. در همین ارتباط رئیسجمهور دموکرات آمریکا تلاش دارد گروههای اسرائیلمحور در کنگره را مورد انتقاد قرار دهد. او در واکنش به اقدامات چنین گروههایی بیان میدارد که «امروز میلیاردرهایی در کنگره علیه دولت قرار دارند که ابزارها و مقاومت محدودی در برابر آن دارند؛ تاکنون، چنین گروههایی ۲۰ میلیون دلار علیه توافق در لابیها و اتاقهای فکر هزینه کردهاند.»
در ادامه اوباما تلاش دارد ساختار سیاسی ایران را مورد انتقاد قرار دهد و تاکید میکند که بهرغم محدودیتهای اعمال شده علیه ایران در دوران جمهوریخواهان، ایران توانست از تحریمها عبور کند و قابلیت راهبردی خود را ارتقا دهد.
اوباما همچنین تاکید میکند که بهترین گزینهها برای تامین امنیت و منافع ملی آمریکا حاصل شده اما جمهوریخواهان تلاش دارند تا نشان دهند این توافق هیچگونه سودی برای منافع و امنیت ملی آمریکا نداشته است. اگرچه اوباما بار دیگر مطرح بودن گزینه نظامی علیه ایران را تکرار کرد اما تلاش دارد اهداف راهبردی آمریکا را براساس سازوکارهای دیپلماتیک، توافقهای بینالملل و قواعد الزامآور جدید برای ایران در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ تبیین کند. واقعیت آن است که توافق هستهای ایران و آمریکا شاید سرنوشتی مشابه پیمان سالت ۲ پیدا کند؛ در دورانی که محافظهکاران به مازاد قدرت بیشتر نائل میشوند، دیپلماسی، کاربرد خود را از دست میدهد.
جایگزین پیمان سالت ۲ را میتوان افزایش تحریمها، دیپلماسی اجبار و افزایش روندهای معطوف به نظامیگری دانست. در چنین شرایطی طبیعی است که هزینههای راهبردی برای ایران و آمریکا افزایش مییابد. برخی از گروهها داخل آمریکا تلاش دارند تا اختلافات را برجسته کرده و آن را تبدیل به تضاد کنند. اما در واقع افرادی همانند هیلاری کلینتون، کاندیدای احتمالی حزب دموکرات برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ آمریکا، دارای رویکرد عربمحور و اسرائیلمحور است.
اگر چنین طیفی از دموکراتها دیدگاه انتقادی نسبت به دیپلماسی هستهای ایران و آمریکا داشته باشند، طبیعی است که کار اوباما و جان کری برای کسب توافق پایدار مشکل خواهد بود. موجهای انتقادی نسبت به دیپلماسی هستهای اوباما بیش از آنکه در ایران شکل گیرد، در آمریکا تبدیل به گفتمان انتقادی علیه اوباما شده است.
ارسال نظر