ایران قدرت جدید منطقه میشود ترکیه باید نظم نوین را بپذیرد
پروفسور ادیگر، که هماکنون هماهنگکننده تحقیقات و توسعه استراتژیک در دانشگاه کادیر هاس است، اولین مشاور انرژی در کاخ ریاستجمهوری در آخرین دوره ریاستجمهوری سلیمان دمیرل بود.
پروفسور ادیگر، که هماکنون هماهنگکننده تحقیقات و توسعه استراتژیک در دانشگاه کادیر هاس است، اولین مشاور انرژی در کاخ ریاستجمهوری در آخرین دوره ریاستجمهوری سلیمان دمیرل بود. او همچنین مشاور انرژی احمد نجدت سزر و عبدالله گول، دیگر روسای جمهوری ترکیه، بود. او در مصاحبه با روزنامه تودیز زمان تغییر سیاستهای انرژی در خاورمیانه را شرح میدهد. این تغییر درنتیجه افزایش نیازهای انرژی چین و حضور گروه تروریستی داعش در عراق صورت گرفته است. او همچنین توصیههایی را به سیاستگذاران ترکیه ارائه میدهد. به گفته ادیگر، انگیزه اصلی ایالات متحده برای دستیابی به توافق هستهای با ایران شکستن استراتژیهای همتراز روسیه، چین و ایران در خاورمیانه بود. استراتژیهایی که در موضع این سه کشور در برابر بحران سوریه نمایان شد.
ادیگر با این مساله موافق است که ایران احتمالا بیشترین سود را از این توافق خواهد برد و به قدرت جدیدی در منطقه تبدیل خواهد شد. او در پاسخ به این پرسش که آمریکا از این توافق چه نفعی میبرد، میگوید درنتیجه توافق با ایران وابستگی اروپا به انرژی روسیه کاهش مییابد و این توافق همچنین مانع میشود شکافی که توسط آمریکا در منطقه ایجاد شده است، به وسیله روسیه یا چین پر شود. ایران دارای بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان است و ۱۸ درصد از ذخایر گازی جهان را به خود اختصاص داده است. با این وجود به دلیل تحریمها سهم ایران از تولید فقط ۹/ ۴ درصد بوده است. به اعتقاد ادیگر، زمانی که تحریمها لغو شود، ایران انرژی بیشتری صادر خواهد کرد و روسیه از این مساله لطمه خواهد دید. او روسیه را«سلطان گاز طبیعی» خواند و گفت ایران قدرتمندتر، تهدیدی برای آمریکا نیست و آمریکا میتواند با ایران راحتتر از روسیه تعامل کند.
ادیگر میگوید: «پوتین در استفاده از انرژی بهعنوان سلاح تردید نمیکند» و اضافه کرد زمانی که روسیه شبه جزیره کریمه را به خاک خود الحاق کرد، جامعه جهانی نتوانست کار زیادی انجام دهد. به گفته او، به دلیل سلطه روسیه بر تولید انرژی، این کشور یکی از بزرگترین تهدیدات برای ایالات متحده به شمار میرود. با توجه به مطالب گفته شده، به اعتقاد ادیگر درشرایطی که اوضاع خاورمیانه درحال تغییر است، ترکیه در توسعه استراتژی خود تاخیر داشته است. او به سیاستمداران ترکیه توصیه میکند اولویتهای ملیگرایی و فرقهگرایی را کنار بگذارند و بر منافع اقتصادی خود در منطقه تمرکز کنند. ادیگر ترکیه و ایران را دوستان و درعین حال رقبای تاریخی مینامد و اذعان میکند که برقراری تعادل بین این دو دشوار است، اما از سیاستگذاران ترکیه میخواهد از وضعیت جدید انرژی در منطقه بهره ببرند.
او با اشاره به اختلاف منابع فراوان انرژی ایران با نیازهای انرژی ترکیه میگوید: «نباید انتظار داشته باشیم ایران گاز خود را از طریق ترکیه منتقل کند و روابط مبتنی بر اقتصاد را توسعه دهد.» به باور ادیگر، ایران به یک کشور الگو در منطقه تبدیل خواهد شد و جای ترکیه را خواهد گرفت.
زمانی که از ادیگر پرسیده شد در حوزه انرژی، چه مسالهای در جهان و خاورمیانه تغییر کرده است، او به یک دوره تاریخی و زمانی که آمریکا جایگزین بریتانیا شد و به هژمون جهانی در دهه ۱۹۰۰ تبدیل شد، اشاره کرد. او گفت: «تبدیل شدن به هژمون نیازمند داشتن کنترل بر منابع مهم انرژی آن زمان بود.» او توضیح میدهد در سراسر جهان ابتدا تمرکز از زغال سنگ به نفت تغییر کرد و اکنون از نفت به گاز تغییر کرده است.
او با ذکر رابطه بین سرانه تولید ناخالص داخلی و مصرف انرژی، معتقد است کشوری که بیشترین انرژی را مصرف میکند احتمالا قویترین قدرت خواهد بود، زیرا بزرگترین مشتری بازار میتواند بر سیاستها تاثیر بگذارد. درنتیجه، به نظر ادیگر در سال 2010 یک تغییر مهم روی داد. در سال 1901، آمریکا در مصرف انرژی بریتانیا را پشتسر گذاشت و در سال 2010 برای نخستینبار چین به لحاظ مصرف انرژی از آمریکا پیشی گرفت که این مساله زنگ خطری برای هژمونی آمریکا به شمار میرود. او در شرح عقبنشینی آمریکا از خاورمیانه میگوید: «مرکز ثقل اقتصادی به چین منتقل شده است.» به گفته او آمریکا دیگر نمیخواهد بر خاورمیانه تمرکز کند، زیرا اکنون منطقه دریای شرق چین در اولویت قرار گرفته است. از ادیگر سوال شد آیا آمریکا به دلیل شکستش در عراق از این کشور خارج شد؟ او با این مساله مخالفت کرد و گفت به لطف سرمایهگذاری شرکتهای نفتی آمریکایی در عراق، ایالاتمتحده هرآنچه را که میخواسته به دست آورده و زیانهای اقتصادی در عراق را جبران کرده است.
ادیگر معتقد است همه تصمیمگیریهای سیاسی از طریق پارامترهای سیاسی و روابط انرژی قابل توضیح است. او میگوید آمریکا تلاش میکند مساله افول هژمونی خود در زمینه انرژی را با توسعه تکنولوژی گاز شیل به منظور افزایش تولید داخلی، حل کند. درحال حاضر آمریکا ۶۰ درصد از انرژی مورد نیاز خود را از منابع داخلی تامین میکند. این مساله وابستگی آمریکا به واردات انرژی را نسبت به دهه ۱۹۷۰ کمتر کرده است. اما زمانی که تولید داخلی نفت در سال ۲۰۰۰ در آمریکا کاهش یافت، دولت جورج بوش، رئیسجمهوری وقت این کشور، به دنبال راههایی برای تنوع بخشیدن به تامین انرژی بود. زمانی که گروه ضربت انرژی با نام رسمی گروه ملی توسعه سیاست انرژی، در سال ۲۰۰۱ تحت رهبری دیک چنی ایجاد شد، آمریکا حتی به دنبال همکاری با روسیه بود. ادیگر بیان میکند استراتژی دیگر آمریکا، یعنی افزایش تولید از میدان نفتی آرکتیک والید لایف رفیوج به دلیل واکنش طرفداران محیط زیست به شکست انجامید.
ادیگر معتقد است اتحادیه اروپایی نیز بیش از آنکه پروژهای برای جلوگیری از فجایع دیگری همچون جنگ جهانی دوم باشد، همچون جامعه زغال و فولاد اروپایی، تلاشی بود برای مهار آمریکا در ایجاد نظم نوین براساس نفت به جای زغال.
از ادیگر پرسیده شد آیا همانطور که بسیاری از تئوریهای توطئه درمنطقه معتقدند، گروه تروریستی داعش یک پروژه است؟ او پاسخ داد گرچه آن را یک ابزار سازمان یافته موفق میدانم، اما هیچکس از ماهیت واقعی داعش آگاهی ندارد. از نظر او داعش سازمانی است که به خوبی سازماندهی شده و به شدت حرفهای است و یک ابزار بینالمللی است برای ایجاد نظم نوین در منطقه خاورمیانه بزرگ. به گفته ادیگر، گروه تروریستی داعش تحقق«قدرت هوشمند» غرب برای حفاظت از منافع خود در منطقه با استفاده از پویایی منطقهای است. او براین باور است که آمریکا نمیخواهد پس از عقبنشینی این کشور از خاورمیانه، قدرت دیگری مثل روسیه یا چین جایگزین آن شود.
او به این مساله اشاره میکند که داعش هیچ تاسیسات یا میدان نفتی بزرگی را ویران نمیکند و تنها کنترل میدانها و تاسیسات نفتی کوچک را به دست میگیرد. او میگوید درآمد روزانه 5/ 3 میلیون دلاری داعش از فروش نفت برای اهداف این گروه کافی است. او میگوید گروه تروریستی داعش در عراق روزانه 30 هزار بشکه نفت تولید میکند و این میزان در سوریه 50 هزار بشکه است. ادیگر احتمال فروش این نفت به قاچاقچیان ترکیه را رد نمیکند.
ارسال نظر