بازتاب گسترده نامه مقام معظم رهبری در غرب
گروه خبر: نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی که در پی حوادث اخیر فرانسه نگاشته شد با بازتابهای گوناگونی همراه شد. «ایرنا» به نقل از یک اندیشمند آلمانی، نامه مقام معظم رهبری را به لحاظ سیاسی و تاریخی بسیار مهم خواند و آن را ستود. «یاووز اوزوگوز» اندیشمند برجسته آلمانی- ترکتبار در گفتوگو با این خبرگزاری گفت: آنچه بیش از هر چیز در این نامه به چشم میخورد، خطاب شیوا، مستقیم و بدون واسطه معظم له با زبان خاص جوانان به جوانان کشورهای غربی است؛ بنابراین همین امر موجب شد تا این نامه دقایقی پس از ظهور در وبسایت دفتر رهبری، در بسیاری از پایگاههای اینترنتی جهان و حتی آلمان نیز قرار بگیرد. از سوی دیگر، رایزنیهای فرهنگی ایران نیز مامور تبیین محورهای پیام مقام معظم رهبری شدند. «ایسنا» در این باره به نقل از ابوذر ابراهیمیترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نوشته است: پس از انتشار پیام مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، رایزنیهای فرهنگی در خارج از کشور را مامور تبیین محورهای این پیام کرد. مقام معظم رهبری با انتشار پیام مهمی خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی، آنان را به جستوجو و تحقیق درباره حقیقت اسلام ناب، قرآن کریم و شخصیت رحمانی پیامبر گرامی اسلام (ص) فراخواند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی در پی حوادث اخیر فرانسه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
به عموم جوانان در اروپا و آمریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که درباره آنها مستقیما با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علت که پدران و مادران شما را نادیده میانگارم؛ بلکه به این سبب که آینده ملت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حس حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما درباره اسلام است و بهطور خاص، درباره تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میشود. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریبا پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متاسفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملتهای غربی القا شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیرصادقانه و مزورانه دولتهای غربی با دیگر ملتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و آمریکا از بردهداری شرمسار است، از دوره استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیرمسیحیان خجل است؛ محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته، عمیقا ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست؛ بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تاخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد، نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمی همچون شیوه برخورد با فرهنگ و اندیشه اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بهخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینه مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام، تامین میشود؟ پس خواسته اول من این است که درباره انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواسته دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین بهدست آورید. منطق سلیم اقتضا میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید؛ بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده، به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را بهعنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیما به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون بهجز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی، بزرگترین تمدن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیت، سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگرچه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند؛ اما هریک از شما میتواند به قصد روشنگری خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگرچه ناگوار است، اما میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستوجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیشروی شما قرار میدهد؛ بنابراین این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسوولیتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیدعلی خامنهای
ارسال نظر