اروپا نیازمند همکاریهای منطقهای با ایران
مرتضی مکی کارشناس مسائل اروپا سفر یازده وزیر خارجه اروپایی به ایران طی یک سال گذشته یعنی از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی، ناشی از تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران پس از انتخابات خرداد ۱۳۹۲ است. در پی انتخابات ریاستجمهوری در ایران و پس از آن نیز امضای توافقنامه ژنو، تغییری جدی در سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به ایران صورت گرفت. تا پیش از این، کشورهای اروپایی همسو با ایالات متحده آمریکا، سیاستهای تحریمی را برای محدود کردن برنامه هستهای ایران دنبال میکردند. اما توافقنامه ژنو، یک چارچوب جدید را در نوع مناسبات ایران با اتحادیه اروپا ایجاد کرد.
مرتضی مکی کارشناس مسائل اروپا سفر یازده وزیر خارجه اروپایی به ایران طی یک سال گذشته یعنی از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی، ناشی از تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران پس از انتخابات خرداد ۱۳۹۲ است. در پی انتخابات ریاستجمهوری در ایران و پس از آن نیز امضای توافقنامه ژنو، تغییری جدی در سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به ایران صورت گرفت. تا پیش از این، کشورهای اروپایی همسو با ایالات متحده آمریکا، سیاستهای تحریمی را برای محدود کردن برنامه هستهای ایران دنبال میکردند. اما توافقنامه ژنو، یک چارچوب جدید را در نوع مناسبات ایران با اتحادیه اروپا ایجاد کرد. درواقع دولتهای اروپایی تا قبل از این اتفاق، تحت تاثیر سیاستهای آمریکا بودند اما تحولات خاورمیانه و تغییر سیاست خارجی ایران، فرصتی شد برای اتحادیه اروپا که جهت بهبود مناسباتشان با ایران گام بردارند و سیاستهای خاورمیانهای خود را نیز پیش ببرند. باید توجه داشت در چند سال گذشته، سیاستهای اروپا در حمایت از نظامهای مستبد به بن بست سیاسی خورد و خیزشهای منطقهای، آنها را در شرایط جدیدی قرار داد. بنابراین کشورهای اروپایی ناگزیر به تغییر نگاهشان نسبت به خاورمیانه و ایران شدند. عامل دیگری که در این رابطه میتواند مهم باشد، افزایش فعالیت گروههای تروریستی در منطقه است. این مساله، دولتهای اروپایی را بر آن داشته تا تلاش کنند با نزدیکی به ایران، به سیاستی واحد برای مبارزه با جریانهای تکفیری دست یابند. همچنانکه طی چند هفته گذشته شاهد اظهارنظر مثبت برخی مقامات سیاسی اروپا ازجمله دیوید کامرون، نخستوزیر بریتانیا و فرانسوا اولاند، رئیسجمهور فرانسه در رابطه با لزوم و نیاز به همکاری و همگرایی با ایران جهت مبارزه با گروههای تکفیری و تروریستی بودیم. مجموعه این تحولات باعث شد دولتهای اروپایی با رویکرد مثبتی به ایران نگاه کنند و به سمت بهبود مناسباتشان با ایران حرکت کنند. البته عامل توسعه مناسبات اقتصادی را نیز باید مدنظر داشت؛ زیرا بدون شک ایران فرصتهای بزرگ اقتصادی برای کشورهای اروپایی دارد و بازار بزرگ و خوبی برای کالاهای اروپایی محسوب میشود. اما باید توجه داشت که حجم مبادلات تجاری-اقتصادی ایران با اروپا در حال حاضر به پایینترین حد خود رسیده است و به نظر نمیرسد در شرایطی که هنوز توافقنامه جامع و نهایی میان ایران و گروه ۱+۵ به امضا نرسیده است، انگیزههای اقتصادی، خیلی در این گسترش مناسبات نقش داشته باشد. به بیان دیگر دولتهای اروپایی، اهداف بلندمدتتر و دورتری را در ترمیم مناسباتشان با ایران دنبال میکنند. تحولات و ناآرامیهای اخیر در خاورمیانه و نقشی که ایران در ایجاد ثبات در منطقه میتواند ایفا کند، برای کشورهای اروپایی اکنون بیش از هر هدف دیگری مطرح است؛ هرچند که مساله اقتصادی را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
در نهایت این مساله نیز مطرح است که ممکن است روی کار آمدن خانمفدریکا موگرینی به جای کاترین اشتون در سیاستهای اروپا نسبت به ایران تاثیرگذار باشد. اما باید توجه داشت باوجودیکه در اروپا، افراد روی سیاستهای کشورها تاثیرگذارند و در سطح اتحادیه اروپا بودهاند کسانی که بر روند سیاستها تاثیر داشتهاند، اما در کل اکنون سیاستهای اروپا شکلی نظاممند و تعریف شده پیدا کرده است و تغییر اشخاص خیلی تاثیری بر سیاستهای کلی ندارد.
ارسال نظر