جدول زمانی مناسب کلید قفل پرونده هستهای
ایران و کشورهای گروه ۱+۵ چگونه میتوانند بر سر برنامه هستهای ایران که یکی از مهمترین مذاکرات در نسل حاضر است، با هم به گفتوگو بپردازند؟ در مذاکرات با ایران که از ژانویه آغاز شد و تا ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ تمدید شده است، دو نکته مهم وجود دارد. اول اینکه چگونه ظرفیت غنیسازی ایران حفظ شود؟ و دوم اینکه محدودیت بر سر این برنامه تا چه زمان باید باشد؟ ایران تاکید میکند که نیازمند ظرفیت غنیسازی ۱۹۰ هزار سو برای تامین سوخت نیروگاه هستهای بوشهر است. قرارداد تامین سوخت این نیروگاه با روسیه، در سال ۲۰۲۱ پایان مییابد.
ایران و کشورهای گروه ۱+۵ چگونه میتوانند بر سر برنامه هستهای ایران که یکی از مهمترین مذاکرات در نسل حاضر است، با هم به گفتوگو بپردازند؟ در مذاکرات با ایران که از ژانویه آغاز شد و تا ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ تمدید شده است، دو نکته مهم وجود دارد. اول اینکه چگونه ظرفیت غنیسازی ایران حفظ شود؟ و دوم اینکه محدودیت بر سر این برنامه تا چه زمان باید باشد؟ ایران تاکید میکند که نیازمند ظرفیت غنیسازی ۱۹۰ هزار سو برای تامین سوخت نیروگاه هستهای بوشهر است. قرارداد تامین سوخت این نیروگاه با روسیه، در سال ۲۰۲۱ پایان مییابد. چنین ظرفیت غنیسازی در کوتاه مدت، یک شکست برای قدرتهای جهانی است، چون با این ظرفیت، به سرعت میتوان به سمت تولید سلاح هستهای پیش رفت. گروه ۱+۵ معتقد است که ایران نیاز جدی به غنیسازی بومی در مقیاس صنعتی ندارد. (حداقل تا زمانی که روسیه سوخت نیروگاه بوشهر را تامین میکند) اما مشکلی با نیاز فنی و تحقیقاتی وجود ندارد و ایران میتواند به صورت قانونی سوخت تولید کند. براین اساس، گروه ۱+۵ خواستار ظرفیت غنیسازی ۱۵۰۰ سو برای ایران است، این میزان غنیسازی برای رفع نیازهای کوتاه مدت و متوسط این کشور کافی است، اما این مساله یادآور خاطرات ناخوشایند تامین نکردن سوخت توسط غربیها است که همین امر موجب رد پیشنهاد بازار بینالمللی سوخت هستهای، توسط ایران است. آن چیزی که دو طرف با آن موافق هستند، این است که برنامه هستهای ایران باید برای دورهای محدود باشد تا اینکه ثابت شود صرفا برای مقاصد غیرنظامی است. سپس در آن زمان این محدودیت برداشته خواهد شد و ایران همانند دیگر کشورهای عضو ان.پی.تی خواهد بود؛ اما پرسشی که مطرح میشود این است که زمان این محدودیت باید چقدر باشد؟
رویکرد دو طرف برای تعیین مدت زمان محدودیت، براساس معیارهای ذهنی خودشان است. ایران خواستار به نتیجه رسیدن مذاکرات در کمتر از سه سال دیگر است، به این دلیل که بتواند به تعهداتش عمل و از منافع آن در انتخابات ریاستجمهوری دوره دوم استفاده کند. این در شرایطی است که غرب خواستار مدت زمان
۲۰ سال محدودیت برای فعالیتهای هستهای ایران است. انتظار ایران مبنی بر رفع کامل بحرانی است که به مدت دو دهه است جریان دارد و استفاده از فواید حل بحران در دوره رئیسجمهور روحانی، غیرواقعبینانه است. همچنین برای غرب هم اینکه انتظار داشته باشد بتواند ایران را به مدت چند دهه تحت فشار بگذارد، واقعبینانه نیست. غرب شاید خواهان ۲۰ سال اعتمادسازی باشد، آن وقت ایرانیها میپرسند نمیشود این زمان را به ۱۰ سال تقلیل داد؟
پاسخ این پرسش ممکن است در یکسری اقدامات نهفته باشد. در مورد ایران، کار آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند بهعنوان یک استاندارد مطرح شود. برای حصول اطمینان از ماهیت صلحآمیز فعالیتهای هستهای ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید مسائل مربوط به ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران را حلوفصل کند و آژانس در مرحلهای به نام «نتیجهگیریهای جامع»، تصدیق کند که همه مواد هستهای و فعالیتهای ایران کاملا غیرنظامی است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تجربه فوقالعادهای در این رابطه دارد و معتقد است که حلوفصل موضوع ابعاد نظامی برنامه هستهای به ۲ تا ۳ سال و مرحله «نتیجهگیریهای جامع» به ۵ تا ۷ سال زمان نیاز دارد. این میتواند یک جدول زمانی مناسب برای دو طرف باشد.
منبع: New Europe / دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر