سیاست خارجی ایران در افغانستان بعد از سقوط طالبان

کیهان برزگر استاد روابط بین‌الملل دانشگاه آزاد فارس: از زمان سقوط طالبان در افغانستان در سال ۲۰۰۱، جمهوری اسلامی ایران یک سیاست دو سویه را در این کشور دنبال کرده است. از یکسو، خواهان حفظ ثبات و حمایت از دولت مرکزی افغانستان بوده و از سوی دیگر با حضور نیروهای خارجی در این کشور مخالفت کرده است. افغانستان از سه بعد «فرهنگی- تمدنی»، «اقتصادی- توسعه‎ای» و «سیاسی- امنیتی» جایگاه ویژه‌ای در تامین منافع و امنیت ملی ایران دارد. برای ایران، کشور افغانستان نقطه تمرکز استراتژی بزرگ در سیاست «نگاه به شرق» است. این استراتژی خواهان گسترش روابط مبتنی بر ادغام اقتصادی و انرژی بین ایران و کشورهای شرق آسیا به‌خصوص هند، چین و ژاپن است. بر همین مبنا بوده که ایران طی ۱۳ سال اخیر از تمامی تحولات مربوط به تقویت روند دولت سازی و ایجاد ثبات به‌خصوص برگزاری انتخابات عمومی در افغانستان حمایت کرده است. همزمان ایران با حضور نیروهای خارجی به‌خصوص نیروهای آمریکایی در افغانستان مخالفت کرده و آن را توجیهی برای گسترش جریان افراط‌گرایی در افغانستان و در سطح گسترده‏تر منطقه‎ای در نظر گرفته است. ایران همچنین اعتقاد دارد که سیاست‌های آمریکا در افغانستان تقاضاهای مشروع ایران از جمله برقراری و تثبیت روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی بین دولت‌های ایران و افغانستان را تضعیف می‌کند. ایران به انعقاد قرارداد همکاری استراتژیک آمریکا- افغانستان که خود مبنایی برای تنظیم روابط دو کشور پس از خروج نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۱۶ است، با یک نگاه انتقادی نگریسته و آن را برخلاف اصل بی‌طرفی سنتی افغانستان در منطقه و شروعی برای تضعیف روابط منطقه‎ای مبتنی‌بر بی‌اعتمادی بین همسایگان در نظر می‎گیرد. با توجه به تحولات منطقه‎ای در طول یک دهه اخیر، حضور قدرتمند و فعال سیاسی-امنیتی در مرزهای فوری کشور و در حوزه همسایگان به‌منظور پیشگیری از تهدیدات آینده به‌عنوان یک اصل ثابت و راهبردی در استراتژی امنیت ملی ایران در آمده است. ایران حفظ امنیت در افغانستان را در قالب یک مجموعه به هم پیوسته در آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و منطقه خلیج‌فارس در نظر می‌گیرد که بر اساس آن ناامنی در یک منطقه به معنای ناامنی برای کل منطقه است. بر این اساس سیاست خارجی ایران در افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی در ۲۰۱۶ بیشتر بر محور دو مفهوم «رقابت» و «همکاری» با سایر بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به‌خصوص پاکستان و آمریکا خواهد بود. این روند و وضعیت سیاستی احتمالا در دوران دولت عمل‌گرای «حسن روحانی» رئیس‌جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد یافت مگر اینکه مذاکرات جاری هسته‌ای بین ایران و گروه ۱+۵ به یک قرارداد جامع هسته‌ای برد-برد و متعاقبا بهبود نسبی روابط ایران و آمریکا منجر شود که این خود احتمال همکاری ایران و آمریکا در حل بحران افغانستان و مبارزه با افراط‌گرایی در شرایط بعد از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور را افزایش خواهد داد.