سیدحسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران به تازگی کتابی با عنوان «ایران و آمریکا، گذشته شکست‌خورده و مسیر صلح» را در آمریکا منتشر کرده است؛ دیپلمات سابق ایران در این اثر به بررسی تاریخ روابط میان دو کشور، ریشه‌ها و عوامل بی‌اعتمادی و خصومت میان ایران و آمریکا در دوران بعد از انقلاب و ارائه نقشه راه جامع برای رفع خصومت‌ها و بهبود روابط واشنگتن و تهران پرداخته است. ترجمه بخشی از کتاب جدید موسویان که نویسنده در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است در ادامه ارائه می‎شود: در سال ۱۹۹۲؛ گروه‎های اسلامگرا با سرنگون کردن دولت کمونیست نجیب‎الله، کابل را فتح کردند و در سال ۱۹۹۴، گروه کوچکی از طالبان که از قبایل پشتون بودند، به رهبری یک ملا به نام «محمد عمر» از روستایی در حوالی قندهار یکباره سربرآوردند. طالبان طی ۲ سال به گروهی مسلح با ده‎ها هزار مبارز تبدیل شد و در سال ۱۹۹۶ آنها از جنوب افغانستان به شمال تغییر مکان دادند. در سپتامبر سال ۱۹۹۶با سقوط کابل، افغانستان به دست یکی ازخشن‎ترین گروه‎های اسلامی افتاد. در آگوست سال ۱۹۹۸، طالبان به مزارشریف یورش برد، این شهر شمالی افغانستان یکی از پایگاه‎های اتحاد شمال بود که مورد حمایت تهران قرار داشت. طالبان، دشمن قسم خورده شیعیان، قتل عامی را در این منطقه به راه انداخت که بیشتر شیعیان هزاره را که فارسی زبان هستند، هدف قرار داده بود. طی کشتارهای دسته‌جمعی آنها به کنسولگری ایران در مزار شریف حمله کردند و ۹ شهروند ایرانی از جمله ۸ دیپلمات را به قتل رساندند. این اتفاق موجب شکل‌گیری مباحث شدیدی در شورای امنیت ملی ایران درباره نحوه واکنش تهران از جمله حمله نظامی به افغانستان برای ریشه‌کن کردن طالبان شد. اکثریت اعضای شورای‌عالی امنیت ملی با اقدام نظامی موافق بودند و تصمیم فراخوان۱۰۰ هزار سرباز برای استقرار در مرز با افغانستان گرفته شد. حسن روحانی که آن زمان دبیر شورای‌عالی امنیت ملی بود، به همراه برخی دیگر از جمله خودم جزو اقلیت مخالفان دخالت نظامی در افغانستان بودیم. ایران در کل نمی‌خواهد آغازگر جنگی علیه هیچ کدام از همسایگانش باشد. در این مورد اقلیت (اعضای شورا) معتقد بودند که طالبان نماینده ملت افغانستان نیست. حامیان حمله، اما تاکید داشتند که طالبان و القاعده هر دو تهدیدی جدی علیه امنیت ایران، منطقه و حتی کل جهان هستند. وضعیت بسیار خطیر و حساس شده بود. با بسیج قابل‌ملاحظه نیروهای نظامی در طول مرزهای افغانستان، تنها یک قدم با درگیری در جنگی احتمالا طولانی مدت و خونین فاصله داشتیم. در نهایت، گزارش نهایی درباره وضعیت به رهبر معظم انقلاب ارائه شد. بر اساس تجربه شخصی‎ام، رهبرانقلاب بیش از ۹۰ درصد از مواقع نظر اکثریت شورای‌عالی امنیت ملی را وتو نمی‎کند. بر اساس ماده ۱۷۶ قانون اساسی، ایشان اختیار وتو کردن تصمیمات شورای‌عالی امنیت ملی را دارد. این بار اما، طی تصمیمی تاریخی و هوشمندانه، ایشان علیه دخالت نظامی در افغانستان رای داد. به لطف این تصمیم، از وقوع جنگی خونین ممانعت به عمل آمد. جالب است که چند سال بعد ایران با آمریکا

- که به اعتقاد بسیاری از مقامات نظام دشمن قسم خورده ماست- برای سرنگونی طالبان متعصب و خشن همکاری کرد. تصمیم وارد نشدن به جنگ با طالبان و سپس همکاری با آمریکا برای سرنگونی آنها حاکی از آن است که سیاست خارجی ایران بر اساس احساسات هدایت نمی‏شود.