سمینار بررسی آرای ایمانوئل والرشتاین، جامعه‌شناس بزرگ جهان معاصر که تاکنون چندین کتاب و مقاله به تالیف درآورده است، در تهران برگزار شد. به گزارش «ایسنا»، نشست بررسی آرای ایمانوئل والرشتاین صبح دیروز با حضور استادان دانشگاه، دانشجویان، اعضای انجمن جامعه‌شناسی ایران در تالار ابن‌ خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در ابتدای این نشست قانعی راد، رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران با قدردانی از حضور والرشتاین جامعه‌شناس و نظریه‌پرداز بزرگ جهان معاصر، گفت: حضور وی در ایران یک واقعه تاریخی برای صاحب‌نظران و استادان دانشگاه در حوزه جامعه‌شناسی است. این حضور می‌تواند فرصتی برای نسل پیشرو در جهت ارائه ایده‌ها و افکار جدید باشد.این جامعه‌شناس بزرگ در سخنرانی خود در تالار ابن‌خلدون با اشاره به اینکه ملت‌ها توسعه پیدا نمی‌کنند؛ بلکه سیستم جهانی می‌تواند توسعه پیدا کند و تفاوت‌های بسیار اساسی میان این دو وجود دارد، مقاله خود را درباره کاپیتالیسم ارائه کرد.او با اشاره به هژمونی اضافه کرد: «برای ایجاد یک قدرت هژمونیک مدت زمان بسیاری نیاز است. در طول تاریخ جهان تنها سه قدرت هژمونیک وجود داشته است که می‌توان به ایالات‌متحده کنونی و بریتانیا اشاره کرد.» او معتقد است: «هژمونی اقتصادی از هژمونی‌های نظامی و سیاسی بسیار مهم‌تر است و کشورها را باید بر اساس ساختار اقتصادی آنها بررسی کرد. هژمونی نظامی دارای برخی مشکلات است. در درجه اول می‌توان به هزینه بالای آن اشاره کرد. زمانی که یک هژمونی هزینه بالایی به همراه داشته باشد در این صورت زیبایی‌های خود را از دست می‌دهد، چیزی که اکنون ایالات‌متحده با آن روبه‌رو است.» این جامعه‌شناس که به همراه همسرش به مدت یک هفته تا شانزدهم اسفندماه در ایران به‌سر می‌برد، پس از تهران به شیراز سفر می‌کند.ایمانوئل والرشتاین در آستانه ۸۴ سالگی است. او در ۳۱ سالگی با انتشار اولین کتاب خود با عنوان «آفریقا سیاست استقلال» توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند و در سال ۱۹۷۵ با ارائه نظریه‌ نظام نوین جهانی توانست جایزه معتبر جامعه‌شناسی آمریکا موسوم به «جایزه سوروکین» را دریافت کند. همچنین چندی پیش مقاله جدیدی درباره نرمش قهرمانانه ایران و آمریکا نوشت که در آن به آینده روابط ایران و آمریکا پرداخت.والرشتاین نظریه‌پرداز نئومارکسیست و واضع نظریه نظام جهانی و یکی از نظریه‌پردازان بزرگ قرن۲۱ برای نخستین بار پا به خاک کشوری گذاشته است که آن را کشوری مهم با «یک تمدن فرهنگی طولانی و شناخته شده برای جهان» می‌داند. نظریه او که شامل بحث مرکز، پیرامون و نیمه‌پیرامون است، هم از اهمیتی مهم و استراتژیک برخوردار است و هم می‌تواند دریچه‌ای باشد برای فهم تغییرات و تحولات تاریخی و اجتماعی در کشورهای مختلف جهان. به نظر بسیاری از صاحب‌نظران این نظریه‌ بهتر از دو دیدگاه نوسازی و وابستگی می‌تواند توسعه اقتصادی، نیمه توسعه‌یافتگی در کشورهای نیمه‌پیرامونی و پیرامونی در ساختار اقتصاد جهانی سرمایه‌داری را توضیح دهد. در واقع چارچوب بحث‌هایی که او در این نظریه و سایر مباحثش ارائه می‌دهد، راهی را هموار کرده است که از رهگذر آن می‌توان فرآیندهای توسعه اجتماعی و اقتصادی را در جهان معاصر درک و تحلیل کرد.