روابط عادی‌تر به نفع آمریکا و ایران است

در ۶ ماه اخیر، تغییر دولت از اصولگرا به میانه‌رو، بیش از هر چیز در سیاست خارجی ایران نمود داشته است. در این مدت یک توافق هسته‌ای، هر چند مقدماتی حاصل شده که در یک دهه گذشته دست نیافتنی به نظر می‌رسید. از سوی دیگر تکنوکرات‌ها در دستگاه دیپلماسی دولت روحانی دست دوستی به سوی همسایگان عرب دراز کرده‌اند و رابطه با ترکیه نیز در حال بازگشت به روزهای طلایی است. از همه مهم‌تر این روزها مقامات ایرانی و آمریکایی پای یک میز مذاکره می‌نشینند و در کنار هم به روی دوربین رسانه‌ها لبخند می‌زنند و افکار عمومی نیز بدون رویکرد هیجانی و احساسی که تا چندی قبل وجود داشت، روند بهبود روابط دو دشمن قدیمی را رصد می‌کند، اما تهران و واشنگتن تا کجا می‌توانند در این راه پیش بروند؟ و اصولا توازن قدرت در منطقه پس از توافق هسته‌ای مقدماتی ژنو به کدام سو می‌رود؟

استفان والت، استاد امور بین‌الملل در دانشگاه ‌هاروارد و تحلیلگر مسائل ایران بر این باور است که ایران و غرب برای دستیابی به توافق نهایی هسته‌ای انگیزه دارند. والت ۵۸‌ساله که از طرفداران تعدیل قدرت آمریکا و منتقد اسرائیل و حامی روابط ایالات‌متحده با کشورهایی مانند لیبی و ایران است، می‌گوید، روابط عادی‌تر بین ایران و آمریکا منافع بزرگی برای هر دو طرف به همراه دارد.

آنچه در زیر می‌خوانید متن گفت‌و‌گوی دیپلماسی ایرانی با استفان والت، تحلیلگر امور ایران است:

از روز دوشنبه، سند اقدام مشترک ژنو بین ایران و گروه ۱+۵ به اجرا در آمد. برآورد شما از راه پیش رو به سوی توافق جامع چیست؟ آیا دو طرف به واقع خواستار توافق نهایی هستند؟

بله، به گمان من هر دو طرف بسیار علاقه‌مند هستند که به توافق نهایی دست یابند، اما آنچه هر یک از طرفین از این معامله می‌خواهند تاحدودی متفاوت است. به این ترتیب چالش پیش رو این است که زمینه مشترک کافی برای حصول توافق نهایی ایجاد شود. هیچ‌یک از طرفین نمی‌تواند به تمامی آنچه می‌خواهد دست یابد و هر دو طرف باید برای ارائه برخی امتیازها آمادگی داشته باشند و به یاد داشته باشید در صورتی که یکی از طرفین یا دیگران حقیقتا از توافق ناراضی باشند و آن را ناعادلانه یا خطرناک بدانند، احتمال قوی این است که در مراحل بعدی از آن کناره‌گیری کنند. به همین دلیل، هر دو طرف برای رسیدن به توافق‌نامه‌ای که گمان می‌کنند به نفعشان است، انگیزه دارند.

در روزهای اخیر، دعوت‌نامه ژنو ۲ برای ایران ارسال شد و البته کمتر از ۲۴ ساعت بعد، پس گرفته شد. با توجه به روی کار بودن دولت روحانی، آیا تغییری در سیاست ایران در قبال سوریه تصورپذیر است؟

به عقیده من روشن است که تهران به‌طور تمام و کمال از آنچه در سوریه - به عنوان یک متحد - می‌گذرد، راضی نیست، اما تازه‌ترین گزارش‌ها حاکی از آن است که ایران هیچ پیش شرطی را برای دولت انتقالی در سوریه و حذف بشار اسد نمی‌پذیرد و به همین دلیل در ژنو ۲ نیز شرکت نمی‌کند. در واقع ایران همچنان بر مواضع خود در مورد سوریه تاکید دارد.

پس از تحولات اخیر در ایران، (از توافق هسته‌ای گرفته تا بهبود روابط با اعراب و مذاکره با آمریکا)، در چارچوب تئوری «توازن قدرت»، منطقه خلیج‌فارس را چگونه تصویر می‌کنید؟

در حال حاضر یک توازن قدرت ناهمگون در منطقه برقرار است. به بیان دیگر هیچ کشوری در داخل و خارج از منطقه خلیج‌فارس نیست که بتواند، تمامی کشورهای این منطقه مسلط شود. من امیدوارم تمامی دولت‌ها در منطقه این واقعیت را درک کنند و در مقابل خطرهای کوچک، واکنش هیجانی و بیش از اندازه نداشته باشند.

یک منطق قدیمی سیاسی می‌گوید هدف دولت اوباما در منطقه حفظ توازن قدرت بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل است، اما یک نگاه ماکیاولی هم وجود دارد که می‌گوید، آمریکا می‌خواهد با قرار دادن سنی‌ها در برابر شیعیان و اعراب در مقابل فارس‌ها، دو قطبی بودن منطقه را حفظ کند. نظر شما چیست؟

این به نفع ایالات‌متحده است که یک توازن قدرت ناهمگون در منطقه برقرار باشد. واشنگتن نمی‌خواهد هیچ کشوری در خلیج‌فارس بسیار قدرتمند شود. در همین حال صلح و آرامش منطقه نیز به نفع ایالات‌متحده است. به همین دلیل است که تصمیم‌گیری برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳، یک اشتباه بزرگ بود. امروز ایالات‌متحده باید در مقابل تلاش‌ها برای دامن زدن به رقابت بین اعراب و فارس‌ها و همچنین سنی‌ها و شیعیان و... قرار بگیرد؛ چراکه این تنش‌ها می‌تواند بیشتر و بیشتر شود و کل منطقه را به ناآرامی بکشاند. این روند نه برای کشورهای مختلف در منطقه خوب است و نه برای ایالات‌متحده.

شاید یکی از مهم‌ترین تغییرات ژئوپلتیک سال ۲۰۱۴، کاهش خصومت‌ها بین ایران و ایالات‌متحده باشد. هرگونه از سرگیری روابط تهران - واشنگتن تا کجا می‌تواند پیش برود؟

نمی دانم. من بر این باورم که روابط عادی‌تر بین ایران و ایالات‌متحده، منافع بزرگی برای دو کشور به همراه دارد. طیف این منافع از اقتصادی و سیاسی تا منافع استراتژیک گسترده است. البته همچنان بخش عظیمی از تاریخ و سوء‌ظن‌های فراوانی وجود دارد که باید بر آنها غلبه کرد. از سوی دیگر هم در ایران و هم در ایالات‌متحده گروه‌هایی هستند که از سرگیری روابط تهران - واشنگتن را نمی‌خواهند، اما من همچنان امیدوارم که پیشرفت‌هایی که اخیرا حاصل شده، گام نخستین در جهت روابط بهتر در آینده باشد.