بررسی تبعات سیاسی - اقتصادی امضا نکردن برنامه اقدام مشترک
اگر توافق نمیشد
دکتر کیهان برزگر، مدیر گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی تاکید میکند که «توافق هستهای ژنو» معادلات سیاسی- امنیتی منطقهای و بینالمللی را به نفع ایران عوض کرده و این کشور در حد و اندازه قدرت ملی خود توانسته خواستههای خود را به طرف مقابل بقبولاند. توافق هستهای ژنو با نظر مثبت ایران و گروه ۱+۵ وارد مرحله اجرایی شد. در طول دو ماه گذشته این توافق با روشهای مختلف ارزیابی شد. یک روش تحلیل هم این است که بگوییم اگر توافق صورت نمیگرفت چه اتفاقی میافتاد؟ نخست، بهانه بیشتری به کنگره آمریکا برای افزایش تحریمهای اقتصادی علیه ایران داده میشد.
دکتر کیهان برزگر، مدیر گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی تاکید میکند که «توافق هستهای ژنو» معادلات سیاسی- امنیتی منطقهای و بینالمللی را به نفع ایران عوض کرده و این کشور در حد و اندازه قدرت ملی خود توانسته خواستههای خود را به طرف مقابل بقبولاند. توافق هستهای ژنو با نظر مثبت ایران و گروه ۱+۵ وارد مرحله اجرایی شد. در طول دو ماه گذشته این توافق با روشهای مختلف ارزیابی شد. یک روش تحلیل هم این است که بگوییم اگر توافق صورت نمیگرفت چه اتفاقی میافتاد؟ نخست، بهانه بیشتری به کنگره آمریکا برای افزایش تحریمهای اقتصادی علیه ایران داده میشد. هر چند نمایندگان تندروی سنای آمریکا تحت تاثیر لابی اسرائیل همچنان طرح افزایش تحریمها را فعال نگه داشتهاند، اما اجرایی کردن توافقنامه ژنو تا حد زیادی این تلاش را خنثی میکند. بحث اصلی هم در محافل قدرت آمریکا این است که تحریمهای جدید، ائتلاف شکننده موجود در ۱+۵ را از بین میبرد. چون کشورهای اروپایی، روسیه و چین بهدلیل همکاری ایران دیگر دنبالهروی آمریکا از این مرحله به بعد نخواهند بود. این مساله میتواند دلیل قانعکنندهای برای معلق کردن این طرح باشد. دوم، تداوم تحریمها منجر به تضعیف بیشتر اقتصاد ملی میشد. هر چند این بحث مطرح است که افزایش تحریمها؛ سیاست هستهای ایران را بهدلیل هزینههای صورت گرفته در این مرحله تغییر نخواهد داد و اینکه اصولا ایران بهدلیل تحریمها وارد مذاکره نشده، اما تداوم تحریمها به هر حال اقتصاد ملی را ضعیف کردهاست. تقابل اقتصادی ایران با غرب منجر به هدر رفتن بیشتر انرژی ایران میشود و این مساله به نفع جایگاه و نقش اقتصادی- سیاسی ایران به عنوان یک قدرت در حال ظهور در معادلات منطقهای نیست. منافع ناشی از تداوم تحریمها در بعضی از حوزهها مثل صدور نفت غیرقابل جایگزین است. این منافع برای همیشه از جیب ایران خارج و به جیب رقبای فرصت طلب مثل عربستان سعودی میرود که ظرفیت صدور انرژی ایران را پر میکنند. شاید مهمترین جنبه عدم توافق ایران و غرب، افزایش نقش جریانهای جنگ طلب در ساخت قدرت آمریکا باشد. فراتر از روحیه مقاومت و شکست ناپذیری ملت ایران، هر جنگی به هر حال آثار زیانبار اجتماعی- انسانی و اقتصادی بر یک ملت دارد که تا سالها گریبانگیر یک نسل میشود. سوم، نقش سیاسی - امنیتی رقبای منطقهای ایران افزایش مییافت. کشورهایی مثل عربستان سعودی و اسرائیل افزایش نقش و اهمیت خود را بهطور سنتی در تضعیف نقش ایران در منطقه و تنش در روابط ایران و غرب بهخصوص آمریکا در نظر میگیرند. در حالت خوشبینانه، کشورهایی مثل ترکیه و قطر هم خواهان حفظ تعادل قدرت در منطقه به نفع منافع خود هستند بنابراین از حضور پر رنگ و سرنوشتساز ایران در هر مساله منطقهای نگران میشوند. توافق هستهای ژنو و نزدیکی ایران و غرب منجر به تضعیف نقش این کشورها و تقویت نقش ایران و به تبع متحدان آن همچون عراق، سوریه و لبنان (حزبالله) میشود. در روزهای آینده شاهد فعالیتهای بیشتر دیپلماتیک ایران در حل پروندههای منطقهای از جمله بحران سوریه و شکاف بیشتر در جبهه ائتلافی رقبای منطقهای ایران خواهیم بود. چهارم، متحدان بینالمللی ایران منفعلتر میشدند. بعضی از دیدگاهها معتقدند که کشورهایی مثل روسیه و چین از افزایش تحریمها علیه ایران نفع میبرند و چندان هم از توافقنامه ژنو خوشحال نیستند. چون فکر میکنند تقویت روابط ایران و غرب به بهای کاهش روابط ایران با این کشورها خواهد بود. از آثار مثبت توافقنامه ژنو این است که با نزدیکی ایران و غرب و ایجاد رقابت و هیجان جدید، روسیه و چین از حالت نقش انفعالی و سنتی خود در گروه ۱+۵ خارج و تلاش بیشتری برای نزدیکی با ایران خواهند کرد. نتیجه اینکه نقش آنها در مذاکرات هستهای به نفع ایران فعالتر و مثبتتر خواهد شد و همزمان شکل کلاسیک روابط اقتصادی و سیاسی آنها در نتیجه رفع تحریمها حفظ و تقویت میشود. مثلا بسیاری از منابع مالی شرکتهای روسی که در بانکهای غربی بلوکه است، آزاد میشوند. بعضی از این شرکتها سهامدار بعضی از شرکتهای بزرگ نفتی غرب مثل توتال هستند. چین هم بیش از این تحت فشار برای کاهش واردات نفت از ایران و انتقال منابع مالی آن نخواهد بود. پنجم، تروریسم و افراطگرایی در منطقه افزایش مییافت. برهم خوردن توافق هستهای ژنو به معنای تداوم بیاعتمادی و تضادهای موجود میان ایران و غرب در حل مسائل منطقهای و به تبع تداوم بحرانهایی همچون بحران سوریه است. عدم توسل به یک راه حل سیاسی در نتیجه همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای خود منجر به فرصتطلبی، تقویت و رشد نیروهای افراطی ضد ایرانی، تروریست و وابسته به القاعده میشود. تداوم این مساله به داخل مرزهای عراق (همانگونه که در روزهای اخیر در استان الانبار عراق شاهد هستیم) کشیده میشود و در نهایت برای منافع و امنیت ملی ایران تاثیرات منفی خواهد گذاشت. ششم و نهایتا احتمال جنگ افزایش مییافت. شاید مهمترین جنبه توافق نکردن ایران و غرب، افزایش نقش جریانهای جنگطلب در ساخت قدرت آمریکا باشد. فراتر از روحیه مقاومت و شکست ناپذیری ملت ایران، هر جنگی به هر حال آثار زیانبار اجتماعی- انسانی و اقتصادی بر یک ملت دارد که تا سالها گریبانگیر یک نسل میشود. پرهیز از جنگ وظیفه بنیادی یک دولت است. بنابراین توافق هستهای ژنو معادلات سیاسی- امنیتی منطقهای و بینالمللی را به نفع ایران عوض کرده و این کشور در حد و اندازه قدرت ملی خود توانسته است، خواستههای خود را به طرف مقابل بقبولاند. این تحول آغاز دستیابی به یک توافق پایدار و جامع هستهای است که در صورت تحقق میتواند انرژی ملت ایران را در خدمت توسعه و شکوفایی اقتصاد داخلی و تقویت جایگاه ملی و بینالمللی آن رها کند. با این تفاسیر توافق ژنو در کلیت آن تا این مرحله یک برد برای ایران است.
ارسال نظر