دکتر داود سوری* روز یکشنبه مجلس از توضیحات وزیر اقتصاد درخصوص گفته‌های رییس‌کل بانک مرکزی قانع نشد و به وی کارت زرد نشان داد. در واقع ناخشنودی مجلس نه از عملکرد وزارت اقتصاد یا شخص وزیر، بلکه از بیان نظرات فردی است که نه منصوب وزیر اقتصاد است و نه وزیر اقتصاد ناظر بر عملکرد او است. جدا از اینکه آیا وزیر باید مواخذه شود یا نه، که بحثی درخصوص سازوکار نظارت مجلس بر دولت است، سوالی که می‌توان پرسید این است که در این میانه نقش آقای سیف چیست؟

رییس‌کل بانک مرکزی در صبحانه کاری خود با تجار و صنعتگران اتاق بازرگانی بیان کرده بود که به نظر او نرخ برابری ریال/دلار کمتر از ۳۰۰۰۰ ریال نخواهد شد و این قیمت را نرخ مناسبی برای اقتصاد کشور دانسته بود. پس از این اظهارنظر موجی از مخالفت با رییس‌کل بانک مرکزی از دو جنبه که اولا نرخ اعلام شده بسیار بالا است و دوما اینکه، حتی اگر این نظر نیز صحیح است، رییس‌کل بانک نباید آن را اعلام عمومی کند، به راه افتاد که نهایتا به اخطار به وزیر اقتصاد منتهی شد؛ هر چند در مواجهه با این انتقادها، افرادی نیز در مقام دفاع از رییس‌کل برآمدند؛ اما شخص رییس‌کل در این زمینه منفعلانه عمل کرد و حتی به تدریج سعی در تعدیل نظرات خود و به دست آوردن دل مخالفین کرد. شخصا معتقدم نظر رییس‌کل درست بوده است، چه گذر زمان نیز آن را اثبات کرد و حتی معتقدم رییس‌کل باید این علامت را به بازار می‌داد؛ اما موضوع این نوشته بحث دیگری است. برای من به عنوان یک علاقه‌مند به نظام تصمیم‌گیری در اقتصاد کشور، این سوال مطرح است که شخص رییس‌کل با چه ذهنیت و استدلالی این نظر را در نشستی رسمی و در میان فعالان بازار بیان کرده است. توجه داریم که آن نشست از افرادی آگاه به دنیای صنعت و تجارت تشکیل شده که بسیار پرمشغله هستند و اگر صبح زود به دیدار رییس‌کل آمده‌اند نه برای خوردن نان و پنیر، بلکه برای شنیدن نظرات یکی از مهم‌ترین سیاست‌گذاران اقتصادی کشور بوده است که بر مبنای آن بتوانند سمت و سوی آینده تجارت و صنعت خود و کشور را پایه‌ریزی کنند؛ بنابراین انتظار دارند که شخص رییس‌کل برای هر کلمه و جمله‌ای که بیان می‌کند دلیلی علمی و مستدل داشته باشد. اگر واقعا چنین بوده است، پس چرا رییس‌کل از نظر خود دفاع نمی‌کند، چرا استدلال علمی و مبنای نظری عقیده خود را بیان نمی‌کند، که اگر این استدلال مطرح می‌شد می‌توانست مورد بحث محافل علمی واقع شود و این بحث سرانجامی خوش‌تر از کدورت وزیر اقتصاد می‌یافت. دوست ندارم فکر کنم که رییس‌کل این جمله را همانند فروشندگان دلار صرفا برای جلب نظر مشتری بیان کرده است و برای آن هیچ استدلال علمی ندارد. اگر نگوییم که رییس‌کل بانک مرکزی مهم‌ترین تصمیم‌ساز اقتصادی کشور است، بی‌شک یکی از مهم‌ترین‌ها است و علاوه‌بر مدیریت نظام پولی کشور در بسیاری از شوراها و مجامع تصمیم‌گیری به‌عنوان رییس یا به عنوان عضو شرکت دارد. در این شوراها و مجامع کارشناسانی زبده شرکت می‌کنند و بحث‌های علمی درمی‌گیرد و اعضا باید بتوانند نظر خود را به صورت مستدل به دیگران عرضه کنند و نهایتا رییس شورا این توان علمی را داشته باشد که نظرات اعضا را جمع‌بندی کرده و بهترین تصمیم را بگیرد، اما حال با این تجربه‌ای که از عملکرد رییس‌کل به دست آوردیم این سوال پیش می‌آید که آقای سیف در این محافل چه می‌کند؟ آیا اعضا و کارشناسان نظرات ایشان را صرفا به خاطر رییس بودن ایشان تایید می‌کنند و بحثی نمی‌کنند؟ یا اینکه رییس‌کل، از ترس نیاز به جدل علمی و صاحب‌نظر بودن، تنها شنونده و تایید‌کننده نظرات کارشناسان است؟ امیدوارم گزینه دوم صحیح باشد؛ چراکه زیان آن کمتر است.

* مدرس اقتصاد دانشگاه شریف و موسسه عالی بانکداری