روایت عسگراولادی در مورد ماندن آیتالله بروجردی در قم
جماران نوشت: حاج حبیبالله عسگراولادی در پایان عمر، یکه و تنها، دست به قلم برد و زبان به سخن گشود و یکی از موارد این نامهها، دو نامه او به مجمع روحانیون مبارز بود که مجید انصاری در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم عسگراولادی از نگارش آنها در یکسال گذشته خبر داد؛ اما حاضر نشد از جزئیات آن نامهها و پاسخ مجمع به آنها سخنی بگوید. اولین خاطرهای که عسگراولادی در جلسه بیان کرد، مربوط به نقش امام خمینی (ره) در عزیمت آیتالله العظمی سید حسین بروجردی به قم بود. او این ماجرا را اینگونه بازگو کرد: «امام در رابطه با آقای بروجردی، کاری کرد که من چند وقت پیش در نامهای که به آقای هاشمی رفسنجانی نوشتم به این موضوع اشاره کردم.
جماران نوشت: حاج حبیبالله عسگراولادی در پایان عمر، یکه و تنها، دست به قلم برد و زبان به سخن گشود و یکی از موارد این نامهها، دو نامه او به مجمع روحانیون مبارز بود که مجید انصاری در حاشیه مراسم تشییع پیکر مرحوم عسگراولادی از نگارش آنها در یکسال گذشته خبر داد؛ اما حاضر نشد از جزئیات آن نامهها و پاسخ مجمع به آنها سخنی بگوید. اولین خاطرهای که عسگراولادی در جلسه بیان کرد، مربوط به نقش امام خمینی (ره) در عزیمت آیتالله العظمی سید حسین بروجردی به قم بود. او این ماجرا را اینگونه بازگو کرد: «امام در رابطه با آقای بروجردی، کاری کرد که من چند وقت پیش در نامهای که به آقای هاشمی رفسنجانی نوشتم به این موضوع اشاره کردم. موضوع این بود که اواخر حیات آیتالله بروجردی -مثلا سالهای ۳۹،۳۸- عدهای به امام توصیه کردند که برای آینده بروز و ظهوری داشته باشید؛ شما خودتان را کنار میکشید و حیات ایشان (آیت الله بروجردی) در حال تمام شدن است. امام فرمودند: الان شرایط اسلام و مسلمین و تشیع اینجور است که همه ما باید سرمان را پایین بگیریم و یک سر بالا باشد و آن سر آقای بروجردی است.»
ارسال نظر