الزامات بازگشت از شوک اقتصادی

دنیای اقتصاد- عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «اگر شوکی به اقتصاد وارد شود و پس از آن اقتصاد بتواند به حالت مورد نظر قبلی خود برگردد، این نوع توانایی برای بازگشت اقتصاد مقاومتی خوانده می‌شود. به عبارت دیگر اگر این امکان وجود داشته باشد که اقتصاد به وضعیت مطلوب قبلی برگردد در این صورت گفته می‌شود اقتصاد مقاوم است.» داوود دانش‌جعفری در گفت‌و‌گو با سایت پژوهشکده پولی و بانکی گفت: «این بازگشت البته می‌تواند در یک دوره طولانی یا کوتاه‌مدت صورت گیرد. باید اشاره کرد که بازگشت و مقاومت مربوط می‌شود به زمانی که خود سیاست‌گذار علاقه‌مند باشد به وضعیت قبلی برگردد. به عبارت دیگر تغییرات سیاستی که در اقتصاد به صورت آگاهانه تصمیم‌گیری می‌شود را نمی‌توان در چارچوب اقتصاد مقاومتی تفسیر کرد.» وی افزود: «مثلا در زمانی که نرخ رسمی دلار ۱۲۲۶ تومان بود، هرگونه افزایش در نرخ ارز که منجر به دور شدن از این نرخ رسمی می‌شد، فشار اقتصاد مقاومتی در برگرداندن نرخ ارز به نرخ رسمی را زیادتر می‌کرد؛ ولی هم‌اکنون که نرخ رسمی ۲۴۵۰ تومان است دیگر بازگشت به ۱۲۲۶ را نمی‌توان مقاومت تلقی کرد؛ چرا که سیاست‌گذار خود نرخ ۲۴۵۰ تومان را پذیرفته است؛ بنابراین مفهوم مقاومت در حالت جدید در ارتباط با دور شدن از نرخ ۲۴۵۰ تومان نمود پیدا می‌کند. اقتصاد را با ناکامی روبه‌رو نکنیم این عضو تشخیص مصلحت نظام افزود: «فرض کنید اقتصاد، اهدافی را برای رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و رشد بهره‌وری در نظر گرفته و همه اینها در قالب یک بسته منسجم اقتصادی تعریف شده باشد. حال اگر یک شوک وارد شود و دسترسی به هرکدام از این اهداف با ناکامی مواجه شود در این‌صورت مفهوم اقتصاد مقاومتی این است که تلاش شود شکافی که در دسترسی به این اهداف ایجاد شده را پر کنیم و نگذاریم اقتصاد با ناکامی مواجه شود.» او گفت: «هر قدر اقتصاد مقاوم‌تر باشد، عکس‌العمل برای بازگشت به وضعیت مطلوب اولیه پس از مواجهه با شوک شدیدتر خواهد بود. پس می‌توان انتظار داشت این فرآیند در زمانی کوتاه‌تر طی شود یا اگر مقاومت ضعیف باشد ممکن است بازگشت در دوره زمانی طولانی‌تری انجام شود. سیاست‌گذار باید آگاه باشد و سعی کند یا ضربه‌ها را کاهش دهد یا اینکه مولفه‌هایی که در اقتصاد در مقابل شوک ایستادگی می‌کند را تقویت کند، تا وقتی که شوکی از طریق این ضربه‌ها به اقتصاد وارد شد نتواند به آن آسیب بزند.» مشکل از کجا شروع شد؟ دانش‌جعفری اضافه کرد: «در واقع مشکل از جایی آغاز می‌شود که ما در گذشته توسعه را در حوزه‌هایی انجام دادیم که این حوزه‌ها چندان پایدار نبوده است. مثلا اقتصاد ایران اگر در سال ۸۳ با حداکثر ۳۸ میلیارد دلار واردات اداره می‌شده است در سال‌های بعد به گونه‌ای حرکت شده که واردات به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار رسید. حال با توجه به اینکه پول نفت در اقتصاد ایران از دو کانال نقش خود را ایفا می‌کند یکی در بودجه دولت و دیگری در تامین ارزی و واردات. متاسفانه سیاست‌گذاری‌ها طوری بوده که در هر دوی این موارد وابستگی را افزایش داده‌ایم پس این سیاست اشتباه بوده است.» وی گفت: «حال که آسیب‌پذیر شده‌ایم، برای کاهش آسیب‌پذیری باید به راهکارهای مختلفی بیندیشیم تا آنها را به حداقل برسانیم. در این راستا یکی از روش‌ها این است که مصرف ارز را کم کنیم. این راهکار را برای کاهش بودجه دولت هم پیش‌بینی کنیم که البته تجربه نشان داده اجرای این راهکار امکان‌پذیر است. برای مثال، سال گذشته بودجه عمومی کشور در حد ۱۴۴ هزار میلیارد بسته شد؛ ولی با تلاش‌هایی که صورت گرفت، عملکرد آن به ۱۰۶ هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرد، پس عملکرد بودجه نزدیک ۴۰ هزار میلیارد تومان کاهش داشت.» اولین وزیر اقتصاد احمدی‌نژاد اضافه کرد: «اگر ترکیب درآمدهای دولت را در ایران در مقایسه با سایر کشورها مطالعه کنید، می‌بینید که چند فرق اساسی در این میان وجود دارد. در ایران، ۶۵ درصد درآمدها از محل مالکیت‌های دولت حاصل می‌شود و این مشکل اساسی وابستگی نفتی ما است، در حالی‌که در کشور ترکیه درآمد مالکیت‌های دولت فقط ۴/۱۷درصد است، ضمن اینکه درآمدهای گمرکی این کشور از ایران کمتر است، به طوری که فقط ۱/۱ درصد درآمدهای دولت ترکیه از محل درآمدهای گمرکی است، در حالی‌که این شاخص در ایران ۵/۷ درصد است. در همین حال مالیات بر درآمد در ایران ۸/۲۳ درصد درآمدهای دولت را تامین می‌کند؛ ولی در ترکیه این شاخص ۲۶ درصد است؛ بنابراین در این زمینه چندان از ترکیه عقب نیستیم، اما در آن منبع درآمدی که ما از ترکیه عقب هستیم، مالیات بر مصرف کالا و خدمات است که این شاخص در ترکیه ۵۵ درصد درآمدهای دولت را تشکیل می‌دهد، اما در ایران حدود ۶ درصد درآمد دولت را تشکیل می‌دهد؛ بنابراین ما در بلندمدت منابع درآمدی دولت را باید متنوع کنیم تا بتوانیم این وابستگی به نفت را کاهش دهیم.» او افزود: «مطالعات زیادی روی کشورهای نفتی انجام شده است. یکی از آسیب‌پذیری‌های کشورهای نفتی این است که قیمت جهانی نفت دائما بالا و پایین می‌شود. مطالعات نشان می‌دهد، کشورهایی که کمتر از ۱۸ درصد درآمدهایشان از محل صادرات نفتی است همواره از آسیب‌پذیری درآمد نفتی در امان هستند.» دانش‌جعفری گفت: «به‌نظر در شرایط کنونی متاسفانه راهی جز کاهش مخارج دولت نداریم. البته در بلندمدت باید بتوانیم درآمدهای دولت را افزایش داده و در عین حال آن را متنوع کنیم. در کوتاه‌مدت هیچ راهی جز کاهش هزینه‌ها نداریم. اینکه می‌توان هزینه‌های جاری را کاهش داد یا خیر، باید گفت قطعا می‌شود. این راه‌حل شاید بهترین راه‌حل مساله نباشد. ممکن است یک دولت بگوید ما از بانک مرکزی استقراض می‌کنیم و مشکلات مالی را حل کنیم، اما اگر آثار این راه‌حل را دقیقا تحلیل کنید، به این نتیجه می‌رسیم که نه‌ تنها استقراض از سیستم بانکی منجر به حل مشکلات اقتصادی نمی‌شود؛ بلکه سبب تورم بیشتر هم می‌شود و در یک دوره بعد نارضایتی افزایش می‌یابد.» وی افزود: «به صورت کلی اگر بتوانیم بدون کاهش درآمد، مقاومت کنیم این یک راه‌حل ایده‌آل است. در واقع پاسخ این سوال این است که مثلا از شما بپرسم درآمد خانوار شما چقدر است و شما می‌گویید ماهی یک میلیون تومان. حال اگر به هر دلیلی اتفاقی برای شما افتاد و درآمد خانوار به ۷۰۰ هزار تومان کاهش یافت، سوال این است که جبران این کمبود ۳۰۰ هزار تومان چه راه‌حلی دارد؟ از نظر من توصیه کلی این است که خانوار بپذیرد که درآمدش ۳۰۰ هزار تومان کاهش یافته است با وجود اینکه این خبر ناگواری است، پذیرش این مساله سبب می‌شود زندگی خود را با ۷۰۰ هزار تومان مطابقت دهد. اینکه ۳۰۰ هزار تومان را چگونه و از کدام اقلام کسر کنند، باید اعضای خانواده با همدیگر بررسی کنند که چگونه می‌شود خرج خانوار را در جاهایی که آسیب کمتری به آنها می‌رساند، حذف کنند یا کاهش دهند، ولی بدون کاهش هزینه ادامه زندگی دچار مشکل می‌شود، مگر اینکه راه جدیدی برای جبران کاهش درآمدی پیدا کنیم.» هر لحظه یک شوک جدید از راه می رسد دانش‌جعفری گفت: «به اعتقاد من در میان‌مدت باید به دنبال افزایش درآمد برویم و تلاش شود تا به نقطه قبلی بازگشت شود. البته باید گفت رویکرد اقتصاد مقاومتی به این معنا است که اگر حتی موفق شدیم و مثلا صادرات نفتی را به میزان قبل از تحریم‌ها رساندیم، دوباره در اینجا به خود هشدار بدهیم که این درآمد نفتی، درآمد دائمی محسوب نمی‌شود و حواسمان باشد که دوباره همه این درآمدها را اصطلاحا «به زخم نزنیم»، زیرا هر لحظه ممکن است شوک جدیدی در راه باشد و مثلا قیمت جهانی نفت کاهش یابد؛ بنابراین باید بخشی از درآمد را برای روز مبادا ذخیره کنیم.» دانش‌جعفری افزود: «اگر جامعه نپذیرفت باید دید آیا راه‌حل جایگزین وجود دارد؟ ممکن است جامعه بگوید بهتر است این مقدار را از بانک مرکزی استقراض کنیم، ولی این راه‌حل هم همانطوری‌که عرض کردم، افزایش تورم و کاهش قدرت خرید را به‌دنبال دارد؛ بنابراین در آینده باز هم باید به میزان استقراض افزود تا مشکلات تورمی را مدیریت کنیم. از نظر من استقراض از بانک مرکزی، در واقع راه‌حل‌ گمراه‌کننده است. ممکن است که مردم را برای مدت کوتاهی راضی نگاه دارد و احساس کاذب کنند که مشکل مالی ندارند، ولی در واقع در دور بعد مشکلات مردم بیشتر می‌شود و با افزایش تورم قدرت خرید مردم کاهش می‌یابد، پس این راه‌حل در بلندمدت پاسخگو نیست. راه درست این است که اگر نمی‌توانیم درآمد جدید ایجاد کنیم حداقل مصارف را کاهش دهیم.» این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: «به تاریخچه اقتصاد مقاومتی نگاه کنیم، خواهیم دید که بسیاری از کشورها این سیاست را همواره در دستور کارخود قرار داده‌اند. به طور مثال در ژاپن که یک مجمع‌الجزایر است، در حالی که قیمت برنج آمریکایی یا تایلندی خیلی خیلی ارزان‌تر از قیمت برنج ژاپنی است؛ اما سیاست اقتصاد مقاومتی ایجاب می‌کند، اگر یک روزی مثلا جنگ جهانی سوم برای ژاپن روی داد و واردات برنج از خارج ژاپن به راحتی امکان‌پذیر نباشد، از هم‌اکنون پیش‌بینی‌های لازم صورت گیرد. براین اساس دولت ژاپن اجازه نمی‌دهد واردات بی‌رویه برنج از آمریکا و تایلند به ژاپن به‌گونه‌ای باشد که مردم زراعت برنج را تعطیل کنند. به تعبیر دیگر سیاست اقتصاد مقاومتی در ژاپن ایجاب می‌کند که اگر روزی به هر دلیل احتمال کاهش واردات به ژاپن مطرح شود نباید مزارع محدود برنج در ژاپن را خشک کنیم؛ زیرا برنج یکی از مهم‌ترین منابع غذایی مردم ژاپن است، پس اتخاذ این راهبرد برای ژاپن ضروری است؛ بنابراین می‌بینیم جلوی واردات بی‌رویه برنج گرفته می‌شود.» وی با بیان شرایط ایران در این خصوص گفت: «در سال ۷۷ دیدیم که قیمت جهانی نفت به ۸ دلار در هر بشکه کاهش یافت و این هر زمانی دیگر نیز ممکن است، اتفاق بیفتد. در نتیجه به سیاستمدارانی که بودجه نفت را مثلا بر مبنای ۱۰۰ دلار تنظیم می‌کنند باید همواره یادآوری کرد که ممکن است یک‌بار دیگر قیمت جهانی نفت ما به ۸ دلار برسد. این یعنی توجه به اقتصاد مقاومتی و اینکه به طور کلی در شرایط فعلی باید در رابطه مالی دولت و نفت بازنگری شود تا آسیب‌پذیری‌های اقتصاد ایران کمتر شود.»