۶ اصل راهنمای مذاکره با ایران
دنیس راس، مشاور اوباما در امور خاورمیانه طی سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ و عضو موسسه خاور نزدیک واشنگتن در یادداشتی در روزنامه لسآنجلس تایمز پیشنهادهای خود را مبنی بر ۶ اصل که مذاکرهکنندگان آمریکایی باید در گفتوگوهای هستهای با ایران مورد توجه قرار دهند تشریح کرده است. طی ماه جاری در ژنو و در اولین دور مذاکرات هستهای پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران، تهران گام بیسابقهای برداشت و مذاکره کرد. برای نخستین بار تهران یک تصویر واقعی از نقطه پایان گفتوگوها و نحوه دستیابی به آن را ارائه کرد؛ اما بهرغم انتظارات، ایران هیچ امتیازی ارائه نکرد و مذاکرات را با سوالات جدی درباره مقاصد خود بیپاسخ گذاشت.
دنیس راس، مشاور اوباما در امور خاورمیانه طی سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ و عضو موسسه خاور نزدیک واشنگتن در یادداشتی در روزنامه لسآنجلس تایمز پیشنهادهای خود را مبنی بر ۶ اصل که مذاکرهکنندگان آمریکایی باید در گفتوگوهای هستهای با ایران مورد توجه قرار دهند تشریح کرده است. طی ماه جاری در ژنو و در اولین دور مذاکرات هستهای پس از انتخابات ریاستجمهوری ایران، تهران گام بیسابقهای برداشت و مذاکره کرد. برای نخستین بار تهران یک تصویر واقعی از نقطه پایان گفتوگوها و نحوه دستیابی به آن را ارائه کرد؛ اما بهرغم انتظارات، ایران هیچ امتیازی ارائه نکرد و مذاکرات را با سوالات جدی درباره مقاصد خود بیپاسخ گذاشت.
دور بعدی مذاکرات برای هفته آینده تعیین شده است، و مذاکره کنندگان آمریکایی باید بر اساس اصولی راهی ژنو شوند. مهمترین مساله امنیت ملی آمریکا، ایران هستهای است و از سوی دیگر بهترین راه برای حل این موضوع توافقنامه دیپلماتیک است.
همچنان که جان کری، وزیر خارجه معتقد است «یک توافق بد، بدتر از توافقنکردن است.» توافقی که راه هستهای شدن را برای ایران باز بگذارد، مشروعیت تلاشهای آمریکا و اسرائیل را برای متوقف کردن ایران و احتمالا استفاده از ابزار نظامی را تضعیف میکند. چنین توافقی میتواند اعتبار آمریکا و نیز دههها اعتبار رژیم بینالمللی منع اشاعه را تضعیف کند. بنابراین، آمریکا باید تنها به دنبال توافق بر اساس اصول و معیارهایی باشد که منافع آمریکا و متحدانش را تضمین کند.
بر این اساس ۶ اصل راهنمای مذاکره با ایران را پیشنهاد می کنیم:
نخست، ایران باید نگرانیهای بینالمللی باقی مانده را برطرف کند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بارها در باره فعالیتهای هستهای ایران اعلام نارضایتی کرده است. در سال ۲۰۱۱ آژانس «نگرانیهای عمیق و فزاینده خود را درباره مسائل حل نشده درباره موضوع هستهای ایران، از جمله مسائلی که نیاز به شفافسازی دارد تا ابعاد احتمالی ناروشن رفع شود» اعلام کرد. بنابراین بخشی از این توافق باید بر این مبنا باشد که ایران به سرعت به این نگرانیهای آژانس پاسخ دهد.
دوم، ایران باید به الزامات حقوقی بینالملل ملحق شود. ابراز نگرانیهای آژانس منجر به انتقال پرونده به شورای امنیت سازمان ملل و صدور ۶ قطعنامه از سوی این نهاد شد. بر این اساس از ایران درخواست شده هرگونه غنیسازی را متوقف کرده و بیشترین شفافیت را نشان دهد. با این حال ایران به کرات مشروعیت این قطعنامهها با این استدلال را که به موجب پیمان منع اشاعه هستهای حق غنیسازی اورانیوم برخوردار است زیر سوال برده است.
بیتوجهی ایران به خواستههای حقوقی بینالمللی رژیم منع اشاعه را تهدید میکند. برای حفظ این رژیم، مذاکرهکنندگان باید بر اقتدار شورای امنیت و اهداف و مبانی پیمان منع اشاعه تاکید کنند.
سوم، انکار توانایی هستهای نظامی ایران، نگرانی عمده درباره برنامه هستهای ایران این است که در آستانه تولید مقدار کافی اورانیوم برای یک سلاح هستهای است. یک توافق قابل قبول باید نه تنها این وضع را متوقف کند بلکه آن را به عقب برگرداند. این اقدام نیاز به محدودسازی در حجم و سطح غنیسازی، تعداد و نوع سانتریفیوژها و نیز تاسیسات هستهای و احتمالا موضوع رآکتور آب سنگین اراک میشود.
چهارم، اعمال یک رژیم بازرسی قاطع و سختگیرانه. تنها موافقت ایران با یک توافق کافی نیست و به معنای تعهد به آن نیست. ایران در گذشته بدون اطلاع آژانس اقدام به ساخت تاسیسات هستهای خود کرده است. برای ممانعت از تکرار این موضوع، مذاکرهکنندگان باید از ایران بخواهند با نظارت سختگیرانهتر بر موضوع هستهای خود موافقت کند.
پنجم، از موضع قدرت مذاکره کنید. اغلب ایران از مذاکرات برای کسب امتیازات، خرید زمان و ایجاد شکاف در اجماع بینالمللی استفاده میکند. موفقیت این گفتوگوها در این نکته نهفته است که ایران درک کند شکست مذاکرات عواقبی در پی دارد.
به این منظور آمریکا نیاز دارد حداقل این اقدامات را انجام دهد: تشدید تحریمها و ترغیب دیگر کشورها در این جهت، انتشار بیانیهها و مواضعی که نشان دهد تحریمها جدی است، افزایش تحرکات جدید و تاکید بر این موضوع که از اقدام احتمالی اسرائیل حمایت میکند.
و در نهایت نباید زمان را تلف کرد. ایران به احتمال زیاد تا اواسط سال ۲۰۱۴ - و حتی شاید زودتر- به توانایی هستهای شدن دست مییابد و در نتیجه زمان محدودی برای مذاکره یا رسیدن به توافق معتبری وجود دارد. جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران احتمالا در ژنو یک جدول زمانی را برای مذاکرات ارائه کرده است؛ اما با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران طی ۱۹ ماه اخیر، مذاکرهکنندگان نباید جدول زمانی را قبول کنند که بعد از زمان هستهای شدن ایران تنظیم شده باشد.
مذاکرهکنندگان بر این اساس باید به این اصول پایبند باشند تا از تکرار اشتباه جلوگیری شود و در مسیری حرکت کنند که از دستیابی به هر توافقی که این اصول را نقض میکند، اجتناب کنند.
منبع: خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر