نیوزویک بررسی کرد:
آیا ثروتمندان اقتصاد آمریکا را نجات میدهند؟
طی چند سال اخیر، مصارف شخصی حدود ۷۰درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا را به خود اختصاص داد. در دهه جاری توانایی آمریکاییها برای خرج کردن در این زمینهها متجلی شد:
مترجم: شادی آذری
طی چند سال اخیر، مصارف شخصی حدود ۷۰درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا را به خود اختصاص داد. در دهه جاری توانایی آمریکاییها برای خرج کردن در این زمینهها متجلی شد: ۱ -بازار قوی مسکن، ۲-اعتبارات ارزان و فراوان برای همه اقشار جامعه، ۳- رشد اشتغال.
وقتی دو زمینه اول در ابتدای سالجاری از بین رفتند، اقتصاددانان ابراز امیدواری کردند تا زمانی که آمریکاییها شغل و درآمدی ثابت دارند، میتوانند خرج کنند و اقتصاد را حفظ کنند. اما گزارش مایوسکنندهای که جمعه گذشته منتشر شد نشاندهنده این واقعیت بود که اقتصاد آمریکا برای اولین بار طی چهار سال اخیر در ماه جولای گذشته شاهد کاهش مشاغل ثابت بوده است و این نشاندهنده آن است که زمینه آخر هم دستخوش دشواریهایی شده است.
آیا به راستی باید آمریکا نگران کاهش هزینه مصرفکنندگانش باشد؟ارقامی که به تازگی از خردهفروشانی چون وال مارست، جیسیپنی، دلار جنرال وسیرز منتشر شده است بسیار مایوسکننده است. اما باید توجه داشت که خردهفروشیهای بزرگ نباید به عنوان بهترین شاخصهای تعیینکننده برای کل هزینههای مصرفکنندگان محسوب شوند. در عوض باید به آنچه ثروتمندان انجام میدهند توجه شود.
چون آنها بخش اعظم فعالیتهای مصرفکنندگان را به خود اختصاص میدهند. براساس آنچه استراتژیست مرکز سیتیگروپ به نام تویباس لوکوویچ در گزارش اخیر خود گفته است: «در یکسال ۲۰درصد از آمریکاییهایی که بیشترین درآمد را دارند، بیشتر از جمعیت آمریکاییهای کمدرآمد که تعدادشان سهبرابر آنها است، خرج میکنند. بنابراین آنها تاثیری به مراتب بیشتر در جهتگیری اقتصاد کشور دارند». براساس آمارگیریهای اخیر یک خانواده متعلق به گروه ۲۰درصد پردرآمد جامعه به طور میانگین ۹۰۴۶۹دلار خرج میکنند. در حالی که یک خانواده متعلق به قشر کمدرآمدتر جامعه به طور میانگین ۸۷۱۳۹دلار خرج میکنند.پس اکنون باید پرسید ثروتمندان چه میکنند؟ هنوز میانگین دستمزدها براساس گزارشی که ماه گذشته منتشر شد، کمتر از سطح سال ۱۹۹۹ است. اما بنا به گزارش دیوید کی که در نیویورک تایمز منتشر شد، «افرادی که درآمد بیش از یک میلیون دلار دارند ۴۷درصد مجموع درآمدها را در سال ۲۰۰۵ نسبت به سال ۲۰۰۰ به خود اختصاص دادهاند.»
اما در تئوری ثروتمندان و فوقثروتمندان تحتتاثیر برخی از همان شرایط و مشکلاتی هستند که طبقه متوسط با آنها مواجهند. رکود بازار مسکن، افزایش هزینههای دریافت اعتبارات و عدموجود امنیت شغلی از جمله این مشکلاتند. اما نکته جالب این است که ثروتمندان و فوقثروتمندان در برابر چنین مشکلاتی استرس کمتر از خود نشان میدهند. برخی از سرمایهگذاران در بانکهای سرمایهگذاری مشاغلشان را از دست دادهاند.ممکن است امسال درآمدها در وال استریت بسیار کاهش یابد اما بسیاری از سرمایهگذاران بانکهای سرمایهگذاری هنوز در حال خرج کردن سودهای سال گذشته خود هستند.برخی ممکن است بر این باور باشند که توزیع مجدد درآمد برای اقتصاد و برای همه آمریکاییها خوب باشد. هر چه ثروتمندان و فوق ثروتمندان بیشتر پول درآورند و بخش بیشتری از درآمدشان را نگهدارند، بیشتر میتوانند خرج کنند. این واقعیت که تعداد روزافزونی از ثروتمندان روزبهروز ثروتمندتر میشوند، یکی از دلایلی است که باعث شدهاست درآمدهای مالیاتی دولت فدرال روبهرشد باشد و هر سال نسبت به سال پیش از آن رشدی ۴/۷درصدی را شاهد باشد. بهعلاوه تا زمانی که وضع درآمدی ثروتمندان خوب است تعداد بیشتری از مغازهها و کسبوکارها با مشتریان روزافزون روبهرو خواهند بود.
ارسال نظر