اقتصاد مجازی
حمل و نقل عمومی، پاشنه آشیل سهمیهبندی بنزین
بیش از یک ماه از آغاز سهمیهبندی بنزین میگذرد و شرایط تازه به ویژه در حوزه حمل و نقل عمومی، نارضایتیهای فراوانی را باعث شده است. ضعف سیستم حمل و نقل عمومی البته در شهرهای کوچک و نواحی حاشیهای شهرهای بزرگ بیشتر احساس میشود و مردم در این مناطق با مشکلات گستردهتری دست و پنجه نرم میکنند. «محمدصادق الحسینی» در یادداشتی با مطرح کردن چند فرضیه، پیشنهادهایی را برای رفع این مشکل ارائه داده است. او در وبلاگ «کاتالاکسی» مینویسد. با فرض ادامه یافتن طرح سهمیهبندی بنزین، نکاتی را در خصوص تغییرات موردنیاز در اتوبوسرانی و تاکسیرانی بیان میکنم.
ابتدا چند واقعیت مشاهدهپذیر را ذکر کرده و سپس به نتیجهگیری از آنها میپردازم:
۱ - با اجرای سهمیهبندی، به گفته مسوولان، ترافیک حدود ۲۰درصد در شهر تهران کاهش یافته است (که احتمالا برای سایر شهرهای بزرگ بیش از این مقدار است) و این به معنای افزایش سرعت وسایل حملونقل عمومی، بالاخص اتوبوسها است. در یکی از این مطالعاتی که سالها پیش تقریبا در همین خصوص انجام شده بود، پیشبینی شده بود که سرعت اتوبوسها به بیش از ۳برابر افزایش یابد. با این حساب، این امر همانند آن است که ظرفیت ناوگان اتوبوسرانی حدود ۳برابر شده است.
۲ - این کاهش ترافیک مسلما در همه نقاط شهر، یکسان نیست. به عبارت دیگر، ترافیک در مناطقی از شهر به صورتی محسوس کاهش یافته که شلوغتر از سایر مناطق بودهاند و مناطق کمبار و دارای عبور و مرور روان ماشینها، کاهش چندانی را در ترافیک تجربه نمیکنند. از جمله این مناطق شلوغ میتوان به مرکز شهرها، مناطقی که دسترسیهای وسیع دارند، مناطقی که ساختمانهای تجاری و اداری بزرگ را در خود جای میدهند، مناطقی که بخش دولتی بیشتر در آن مناطق متمرکز است و غیره اشاره کرد.
۳ - موارد یک و دو سبب میشوند تا عرضه ناوگان حملونقل اتوبوسرانی در مناطق مرکزی و شلوغ شهر، بسیار بیشتر از سایر مناطق، افزایش یابد. یعنی ما در این مناطق با افزایش توان بیش از سه برابری ناوگان اتوبوسرانی مواجهیم. در صورتی که در برخی مناطق غیرمرکزی، تغییرات کمتری در سرعت ناوگان حملونقل به تبع آن در توان ناوگان حملونقل پدید آمده است.
۴ - از سوی دیگر در مناطق مرکزی شهر تهران وسایل حملونقل عمومی جایگزینی همانند مترو وجود دارد که میتواند تقاضای اتوبوسها و تاکسیها را نسبت به سایر مناطق کمتر از افزایش دهد.
۵ - با توجه به این که ماشینهای شرکتهای دولتی عملا به اندازه کفایت سهمیه دریافت میکنند از ناحیه کارمندان دولت که از وسایل نقلیه دولتی استفاده میکنند و بنابر آمارهای مختلف حدود ۱۵ تا ۳۵درصد از روند حملونقل را در ناحیههای شلوغ شامل میشوند، تقاضایی برای حملونقل عمومی شکل نخواهد گرفت یا این تقاضا بسیاری کمتر از سایر دارندگان وسایل نقلیه خواهد بود.
حال با توجه به این که این وسایل نقلیه دولتی بیشتر در بخشهای مرکزی و شلوغ شهر به تردد مشغولند در نتیجه تقاضا برای وسیله نقلیه عمومی در این مناطق کمتر از سایر مناطق افزایش مییابد.
۶ - در موارد پیش گفته مشخص شد که عرضه حملونقل عمومی به خصوص تاکسی و اتوبوس در مناطق مرکزی و به طور عام مناطق شلوغ شهر بیش از سایر مناطق افزایش خواهد یافت (به دلیل افزایش بیش از پیش سرعت وسایل نقلیه در این مناطق) و از سوی دیگر تقاضای تاکسی و اتوبوس نیز در این مناطق بیش از سایر مناطق کاهش خواهد داشت (به دلیل وجود وسایل نقلیه جایگزین بیشتر و نیز وجود ماشینهای دولتی) با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که با فرض ثبات سایر شرایط مازاد عرضه اتوبوس و تاکسی در مناطق مرکزی و شلوغ شهر نسبت به مازاد عرضه در مناطق غیرمرکزی و خلوتتر از لحاظ عبور و مرور وسایل بیشتر است.هر چند به احتمال زیاد هر دو منفی باشند.) به عبارت دیگر شاید بهتر باشد بگوییم مازاد تقاضا برای اتوبوس و تاکسی در مناطق مرکزی و شلوغ کمتر از سایر مناطق افزایش یافته است.
با عنایت به آنچه گفته شد به نظر میرسد نیاز است تا شرکت واحد اتوبوسرانی، بخش خصوصی مشغول در امر اتوبوسرانی و تاکسیها و تاکسیرانی تهران تمهیداتی را برای انتقال خصوصا اتوبوسها و همچنین تاکسیهای خطی از مناطق مرکزی به مناطق غیر مرکزی بیندیشند.
Catallaxy.blogfa.com
ارسال نظر