کتاب معمای فراوانی(۵۵)
کاهش تنش با جلسات راهبردی سران
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
COPEI به تنها نقش سیاسی عملا باقیمانده، مخالفت تند و تیز و دائما رادیکال، کشانده شد.
نویسنده: تری کارل
مترجم: دکتر جعفر خیرخواهان
COPEI به تنها نقش سیاسی عملا باقیمانده، مخالفت تند و تیز و دائما رادیکال، کشانده شد. از این لحظه تا به گل نشستن کامل دموکراسی در۱۹۹۲، روابط بین احزاب هرگز به سطح سابق خویش بازنگشت. دوما و با اهمیت بیشتر برای سیاستگذاری در کوتاه مدت اینکه قانون اختیارات ویژه، کنترلAD بر دولت متعلق به خودش را ضعیف کرد. چون پرز از آن به بعد مجبور به مشورت با مجلس نبود، دولتش نیز از ضرورت رسمی مشورت با حزب خود آزاد گشت.
با تغییر رابطه بین دو حزب اصلی و بین دولت و حزب، قانون اختیارات ویژه، آن اعتمادی که درگیریها در گذشته را تنظیم میکرد از بین برد و جای آن را فضای ماندگاری از برخورد و کشمکش گرفت. بنیانگذاران دموکراسی، بتانکورت و کالدرا، تلاش مداومی نمودند تا تنشهای بین احزاب را با برگزاری «جلسات راهبردی سران» در سالهای بعد بخوابانند اما نتیجهای نداشت. منابع مالی نامحدود، حداقل بهطور موقت مبنایی برای قدرت اجرایی نامحدود ایجاد کرده بود و استدلالی برای تغییر دائمی نظام حزبی فراهم ساخت. با هر نیتی، نتایج روشن بود. به گفته یکی از ناظران تیزهوش، «پرز آنچیزی را به دست آورد که ناپلئون بناپارت در دومین ماه جمهوری فرانسه به دست آورد.»
از ۳۱ مه ۱۹۷۴ تا یک ژوئن ۱۹۷۵، پرز با فرمان بر ونزوئلا حکومت میکرد. او روی صحنه آمد در حالی که اختیارات کامل برای انجام اهداف دوگانه مهار درآمد از رونق نفتی و بهبود زندگی همه فقرا را از طریق اجرای یک مدل توسعهای جدید داشت. اما اگر «سیاست بدون حد و مرز» این عقیده را درون دولت بوجود آورد که هرچیزی شدنی است، واقعیت متفاوت از آن درآمد. مختصری پس از پیشقدم شدن در توزیع دست و دلبازانه دلارهای نفتی بین هواداران انتخاباتی، رییسجمهور مجبور شد مطالبات فزاینده طبقه سرمایهدار مستقر را برآورده سازد که عادت به ساکت شدن از طریق یارانهها داشتند. نقشههای کنترل کردن مخارج دولت به سرعت نقش بر آب شد و به محض اینکه گروههای رانتجو برای دریافت سهم بیشتر جاروجنجال کردند هزینه راهبرد توسعه ونزوئلا سر به فلک زد. اما تلاشهایی برای «سرکوب» درآمدهای نفتی از طریق دو سازوکار صورت گرفت.
نخست اینکه پرز دستور کاهش میزان تولید نفت از میانگین ۴/۳میلیون بشکه در روز به ۳میلیون بشکه در ۱۹۷۴ و سرانجام به ۳/۲میلیون در۱۹۷۵ داد، به همین ترتیب صادرات نفت از میانگین ۱/۲میلیون بشکه در روز در ۱۹۷۳ به ۸/۱میلیون در ۱۹۷۴ و ۵/۱میلیون بشکه در ۱۹۷۴ کاهش یافت. با اینکه چنین کاهشی بر خلاف رفتار عقلایی اعضای کارتل در دفاع از قیمت نفت بود زیرا به بالا نگهداشتن قیمت در سطح بیش از حد بالا کمک میکرد در حالی که درآمد دریافتی کشور را کاهش میداد.
ارسال نظر