سیاست فرهنگی اروپا در گفتوگویی با نماینده حزب سبزها
ایجاد پیوندی احساسی در بین اروپاییان با در نظرگرفتن تمام تفاوتهای فرهنگی، هدفی است که سیاستمداران اتحادیه اروپا برای برنامه سیاست فرهنگی این اتحادیه برشمردهاند. بر اساس ماده ۱۵۱ قانون اساسی اتحادیه اروپا، اعضای این اتحادیه موظفند که در تمام فعالیتهای خود، مسائل فرهنگی را نیز مورد توجه قرار دهند. ازاینرو سیاستمداران اروپایی خواهان حمایت از فعالیت بخشهای فرهنگی و ایجاد «آگاهی اروپایی» و در نهایت پیوندی احساسی در بین مردمان این قاره هستند.
هدف اصلی این سیاست، یافتن ریشههای مشترک با در نظر گرفتن تفاوتهای فرهنگی هر کشور و در نتیجه پیوند هرچه بیشتر اروپاییان با یکدیگر است. بالا بردن دانش عمومی در زمینه تاریخ و هنر، حمایت مالی از پروژههای تبادل هنر و حفظ آثار هنری از دیگر اهداف این سیاست است.
با نماینده حزب سبزهای اتحادیه اروپا، گفتوگویی در زمینه سیاست فرهنگی این اتحادیه انجام شده است که متن آن را در زیر میخوانید:
آیا در اتحادیه اروپا یک فرهنگ مشترک وجود دارد؟ مثلا چیزی به نام «فرهنگ اروپا یا فرهنگ اتحادیه اروپا»؟
تروپل: سیاست فرهنگی اروپا وجود دارد. اما درعین حال اتحادیه اروپا فرهنگهای متنوع بیشماری نیز دارد که مایه افتخار ما است. ما، اتحادیه اروپایی فرهنگهای متنوع هستیم و تلاش میکنیم، سیاست فرهنگیای را ایجاد کنیم که در آن غنای فرهنگی در تمام ابعادش پذیرفته و پشتیبانی شود.
اگر گفتههای شما را درست متوجه شده باشم، یعنی ما اصلا به چیز مشترکی نیاز نداریم.
تروپل: چرا، ما به یک شالوده مشترک سیاسی احتیاج داریم و اروپا نیز جامعه سیاسی مبتنی بر ارزشها است. همه گفتوگوها پیرامون توافقنامه قانون اساسی، تشریحکننده تمام آن چیزهایی است که ما را به هم پیوند میدهند. نقطه اشتراک ما، یک فرهنگ مسلط نیست که همه را موظف کند از نظر فرهنگی همگون باشند. ما نه همگون هستیم و نه حتی در پی آنیم.
اما شالوده اساسی، مثل تفکیک قوا، دولت قانونمدار، برابری جنسیتی و تضمین حمایت از اقلیتها مواردی هستند که ما را به هم پیوند میدهند. اینها مبانی مشترک ما هستند، ولی ما موظف نیستیم همه مسیحی یا مسلمان باشیم، یا اینکه لباس هماهنگ بپوشیم یا حتی به موسیقی یکسانی گوش کنیم.
اینها اساسهای سیاسی است که باید به آن اعتقاد داشته باشیم، چرا که ما به طور مثال حکومت سوسیالیست کمونیستی همانند چین نیستیم، بلکه دموکراسی مبتنی بر آزادیهای فرهنگی همراه با ساختار سیاسی هستیم. این موضوع که در توافقنامههای اتحادیه نیز مشخص شده، آزادیهای فردی و فرهنگی را تضمین کرده است.
اما آیا چنین برنامهای عملی است؟ فرانسویها هم هیچوقت رژیم کمونیستی نبودهاند، با این حال فرانسویها، فرهنگ فرانسوی دارند. به همین دلیل یک بار دیگر میپرسم: ما برای داشتن یک احساس جمعی، نیاز به داشتن یک فرهنگ اروپایی نداریم؟
تروپل: فرانسویها فرهنگ فرانسوی دارند؟ این یعنی چه؟ آنها مهاجرانی از آفریقا، مغرب یا لهستان و... دارند. طبیعتا میتوان از یک فرهنگ غذایی مشترک سخن گفت. بدون شک از الزاس گرفته تا پروانس، هر قسمتی غذاهای مختلف خاص خودش را دارد. یا غذاهای بورگان که کاملا با پاریس فرق دارند. من این حرف را که فرهنگ ملی فرانسوی وجود دارد زیر علامت سوال میبرم. در فرانسه فرهنگهای مختلف وجود دارند.
به همین دلیل هم، این به نظر من بیمعنا است که بگوییم: ما برای توافق یا اتحاد فقط به «یک» فرهنگ اروپایی نیاز داریم. ما در حکومتهای ملی خود، فرهنگهای زیادی داریم.
اما با این حال میتوانیم در یک نکته توافق کنیم، و آن هم تبادلات فرهنگی کشورهای اروپایی و برقراری گفتوگو در بین مردم این کشورها است. از این طریق ما با تنوع فرهنگی اروپا آشنا میشویم. این همان چیزی است که ما به عنوان سیاست فرهنگی اروپایی مدنظر داریم.
ما در پی دخالت کردن در سیاستهای فرهنگی کشورهای عضو این اتحادیه نیستیم، چون آنها هم همیشه واکنش شدیدی نشان میدهند. تلاش ما، بر پیاده کردن راه سومی در سطح اروپا است.
خوب، شاید حالا بتوانیم در زمینه سیاست فرهنگی یک قدم دیگر جلوتر برویم. پشتیبانی مالی این طرح از کجا است؟ یا به عبارتی دیگر این پشتیبانی شامل چه کشوری و چه برنامههایی است؟
تروپل: اتحادیه اروپا یک برنامه فرهنگی بزرگ را با بودجهای ۴۰۰میلیون دلاری برای هفت سال آینده تعیین کرده است، که البته با در نظر گرفتن ۲۷ کشور عضو این اتحادیه، این مبلغ چندان هم زیاد نیست.
این برنامه فرهنگی سه هدف عمده دارد: برنامههای دیدار و گفتوگوی هنرمندان با یکدیگر، تبادل مادی و معنوی هنری و همچنین پشتیبانی از فرهنگهای متنوعی که در میان کشورها وجود دارند. روند کار این برنامه به این صورت است که، کمیسیون فراخوانهایی میدهد و تمام کسانی که پروژههایی همخوان با این اهداف دارند، میتوانند درخواست بدهند. پس از آن، یک هیات داوری از سرتاسر اروپا تصمیم میگیرد که از کدام پروژه حمایت مالی شود.
حمایت مالی از صنعت فیلمسازی اروپا برای بسیاری از مردم شناخته شده است.
آیا یک چنین حمایتی از موسیقی اروپا هم میشود؟
تروپل : گروه ارکستر جوانان اروپا و همچنین در کنار آنها، انجمن موسیقیدانهای اروپایی هم وجود دارند که همکاری میکنند و حمایت مالی نیز میشوند. البته برنامه پشتیبانی خاصی برای موسیقی مثل آنچه که برای فیلم رایج است، وجود ندارد، چون موسیقی نیز بخشی از این برنامه مشترک فرهنگی است. اما طبیعی است که موسیقی، کر و برنامههایی از این دست نیز حمایت خواهند شد.
آیا شما این احساس را داشتهاید که در ضمن گفتوگو پیرامون قانون اساسی اروپا، آگاهی بیشتری در این زمینه ایجاد شده است که ما به حرکتهایی بیش از تبادل اشیا یا کالاها نیازمندیم؟
تروپل: بله، من متوجه شدم، چون همه فهمیدهاند که انسانها شیفته بازارهای داخلی نمیشوند، بلکه بیشتر تحتتاثیر فرهنگ و هنر قرار میگیرند و این که در فرهنگ و هنر به انسانها و احساسشان پرداخته میشود، نه در معاملات اقتصادی! من معتقدم این نکته برای بسیاری از سیاستمداران این اتحادیه و حتی برای رییس اتحادیه اروپا، باروسو، نیز به خوبی جا افتاده است که بدون متعهد بودن به مسائل فرهنگی، این موضوع به حقیقت نمیپیوندد، زیرا در غیر این صورت نمیتوان به انسانها نزدیک شد.
ارسال نظر