نگاهنکتههای ظریف تجارت
فروش عروسکهای ۳۰۰دلاری
همسر من به خرسهای عروسکی کوچک تدی بسیار علاقهمند است.
مترجم: مریم صدیقزنده
همسر من به خرسهای عروسکی کوچک تدی بسیار علاقهمند است. او در مورد این خرسها و سازنده آنها در یک مجله چیزهایی خوانده بود. البته مجله بزرگی بود...یکی از آن مجلههای مخصوص دختران با مطالبی درباره دکوراسیون، صنایع دستی، جامهای گل و از این قبیل.پس از خواندن مطلب مربوط به خرسهای عروسکی، به وبسایت آن مراجعه نمود. بخش عضویت را پر کرد تا در جریان جدیدترین محصولات آن قرار گیرد. یکبار همسرم مرا به کنار کامپیوتر برد تا محصولات جدید جنیفر مورفی (طراح و سازنده خرسهای عروسکی تدی) را که در بازار به فروش میرسد، به من نشان دهد.بسیاری از این عروسکهای کوچک و سایر کارهای دستی جنیفر مورفی هر کدام به قیمت صدها دلار به فروش میرسند. هر کدام در عرض چند دقیقه، از طریق وبسایت وی فروخته میشوند.آیا هرگز در مورد جنیفر مورفی چیزی شنیدهاید؟ من هم نشنیدهام. اما او به خوبی به کار ظریف خود ادامه میدهد، عروسکهای کوچک خود را تولید کرده و هر کدام را به صدها دلار میفروشد. او برای خود طرفداران وفاداری دارد و در ترکیب تجارت و آنچه که دوست دارد و همچنین استعداد هنریاش به هیچ مشکلی برنخورده است.هر چه میاندیشم، میبینم هرگز آگهی تبلیغاتیای در مورد خرسهای جنیفر مورفی در هیچ جایی چاپ نشده است. او در مجلهها تبلیغات نمیکند، مجلهها به سراغش میآیند تا در مورد او و کارهایش مطلب بنویسند. وی در درجه اول یک حرفهای است، اسباببازیهای خارقالعادهای با استفاده از هنر خلاقه خود میسازد و فروش طبیعتا به دنبال آن میآید. آیا این خرسهای کوچک تدی میتوانند به کارشناسان تجارت، راز فروش آسان، پر سود و لذتبخش را یادآوری کنند؟
هر چیزی قابل فروش است
بستهبندی و داستانی که برای فروش کالا میگویید به طور مسلم نقش بسزایی در فروش آنها دارد.هر چه بیشتر نمونههایی از بستهبندی و داستانهای تبلیغاتی فروش کالا را میبینم، بیشتر و بیشتر به این باور میرسم که این دو عامل فروش، بسیار حائز اهمیت هستند. نه قیمت و نه لباسی که شما هنگام فروش به تن دارید و نه هزینه پوسترهای تبلیغاتی، هیچکدام اهمیتی ندارد، اما نحوه بستهبندی کالا مهم است و همینطور داستانی که برای فروش یک کالا به مشتری میگویید مهم است.یک نمونه بارز و مستند آن زبالههای شهر نیویورک است. آیا هرگز شنیدهاید که یک «هنرمند»، زبالههای شهر نیویورک را میفروشد؟ بله، درست شنیدید.اجازه بدهید سوالی از شما بکنم: آیا زباله لازم دارید؟ ممکن است برای زبالههایم به من پول بدهید؟ جواب هر دو سوال ممکن است «خیر» باشد. اما اگر پاسختان برای سوال دوم «مثبت» بود، با من تماس بگیرید. وسایل دورانداختنی خانواده تئودور را به حراج گذاشتهایم. هزینه ارسال به عهده ما است.اما یک دقیقه صبر کنید. افراد زیادی هستند که به این خرت و پرتهای دور ریختنی احتیاج دارند، اگر که بستهبندی این خرت و پرتها زیبا باشد و ماجرای جذابی در موردشان بگوییم. بیش از ۸۰۰نفر در یک حراجی در شهر نیویورک به خرتوپرتهای دورریختنی هر کدام ۱۰۰دلار (۱۰۰دلار بیاهمیت) پول دادند. مجسمههای کوچک شکسته، قوطیهای دستدوم،... اما به هر صورت دورریختنی بودند. فنجانهای دستدوم، قوطیهای سیگار، ... اما به فروش میرفتند و مردم میخریدند! سوالی که شاید بارها از خودتان پرسیده باشید این است که چرا در مورد آنچه که میفروشید بهترین سیاست و روش را به کار نمیبرید؟مطمئنم اگر دقت کنید شما هم به این نتیجه میرسید که باید به بستهبندیها و نحوه صحبت با مشتری در مورد کالا دقت کنید.کتاب بازاریابی و کارتن شیر در کنار هم و یک داستان جالب در مورد آنها هنوز هم میتواند بازار فروش خودش را به وجود آورد و ناگهان شما کالایی در اختیار خواهید داشت که به خودی خود به فروش میرود.
بروید و ماجرایی برای کالاهایتان بسازید و در بستهبندی آنها خلاقیت صرف کنید. بعد عقب بایستید و مشاهده کنید چه اتفاقی میافتد.
ارسال نظر