اجلاس بروکسل و ترس از ابردولت اروپایی
سران اتحادیه اروپا در بروکسل گرد آمدند. این گردهمایی که هدف آن انجام اصلاحات اساسی در اتحادیه بود، یکبار دیگر ترس دولتهای اروپایی از شکلگیری یک ابردولت اروپایی را جلوهگر ساخت. نگاهی به ابعاد مختلف این ترس:
ترس از ابردولت
نظریه سیاسی عصر جدید در اروپا با مفهوم «استقلال» آغاز میشود: ارادهای وجود دارد که بالاتر از آن ارادهای نیست و در این معنا «مستقل» است. ابتدا شاه مظهر این استقلال بود، بعد مفهوم کمابیش انتزاعی دولت تبلور آن تصور شد. در قرن بیستم الزام زندگی بینالمللی گردن نهادن به ارادههای فراملی را ایجاب کرد. سازمان ملل مظهر بارز چنین ارادهای است. در اروپا از زمانی که اتحادیه اروپا شکل گرفت، این موضوع مطرح است که پس «استقلال» چه میشود. این مشکل به ویژه در مورد بریتانیا آنچنان جدی بود که این کشور تردید داشت که به عضویت «بازار مشترک» درآید، زیرا تصمیمهای جمعی اروپا را ناقض «استقلال» خود میدانست.
موضوع هنوز این است که بر سر «استقلال»، این مقدسترین مقدسها در عالم سیاست بیندولتی، چه خواهد آمد؟ اکثر دولتهای اروپایی هنوز آمادگی پذیرش چیزی به نام «قانون اساسی» اروپا را ندارند، قانونی که خودبهخود ممکن است برفراز «قانون اساسی»های ملی بنشیند. حد پذیرش حتی نسبت به سال ۲۰۰۱، یعنی آن زمانی که جمعی را گماردند تا پیشنویس یک قانون اساسی اروپایی را بنویسند، پایین آمده است.
اکنون تصمیم گرفته شده است، از عنوان «قانون اساسی» چشمپوشی شود، از «سرود» اروپا و «پرچم» اروپا نیز سخنی به میان نیاید، یعنی همه آن چیزهایی که ممکن است اتحادیه اروپا را به سان یک ابردولت جلوه دهد.
ترس از مقامهای ابردولتی
وقتی از «ابردولت» بترسند، خود به خود از مقامی که «ابر» باشد نیز وحشت دارند: مثلا مقامی به نام وزیر خارجه اروپا، که ممکن است تصور شود وزرای خارجه کشورهای اروپایی زیردست او هستند.
البته هر کشوری نگاه میکند که والامقام اروپایی خودی هست یا نه. اگر خودی باشد مطلوب است. مثلا اسپانیا کاملا بود که اروپا یک پست وزیر خارجه داشته باشد و خاویر سولانا عهدهدار آن شود. انگلیس به شدت مخالف آن چیزی بود که از نظر اسپانیا مطلوب بود.
ترس از حقوق «ابر»
در اجلاس بروکسل موضوع منشور حقوق بنیادی اجتماعی نیز مطرح بود. آلمان میکوشید داستان آن با داستان قانون اساسی مخلوط نشود، در عین حال چیزی از الزام حقوقی آن کاسته نشود. بریتانیا با موضوع مخالف بود، چون بیم آن را داشت که این منشور پایگاهی «ابر» یابد و بر فراز حقوق ملی بنشیند.
ارسال نظر