دگرگونی

میشل بوتور/ ترجمه مهستی بحرینی

انتشارات نیلوفر/ چاپ اول ۱۳۸۵/۲۲۰۰نسخه/ ۳۳۰۰تومان در حدود سال ۱۹۵۰ گروهی از نویسندگان فرانسوی با دید انتقادی به تامل در رمان پرداختند و شیوه‌ای نوین در داستان‌نویسی پدید آوردند که به «رمان نو» شهرت یافت. این گروه که نماینده اصلی‌اش آلن‌ رب‌گری‌یه، ناتالی ساروت، میشل بوتور و مارگیت دوراس بودند، اساس کار خود را بر حذف داستان و شخصیت‌پردازی قرار دادند و در نتیجه در رمان خالی از قهرمان و بدون عمل و بدون ماجرای خود جایی برای تجزیه و تحلیل روانشناختی و بیان دگرگونی‌های اجتماعی باقی نگذاشتند اما در عوض، به توصیف دقیق اشیا روی آوردند که به نظر آنان می‌توانست به منزله تصویری روشن از زندگی باشد. این نویسندگان می‌خواستند به جای اینکه به واقعیت با نگاه معمولی و متداول سنتی بنگرند، آن را از دیدگاه زمان خود ببینند و ترسیم کنند.میشل بوتور در سال ۱۹۷۵ رمان دگرگونی را نوشت که بیش از دیگر آثارش با اقبال عمومی روبه‌رو شد. بوتور در آثارش تلاش کرده است که برخلاف نویسندگان سنتی از خلق موقعیتی تراژیک خودداری کند، از این رو هیچ اصراری ندارد که واقعیت داستان خود را به خوانندگان بقبولاند. او می‌کوشد تا دیدگاهی متناسب با عصر خویش بیافریند.