شاید حساسترین بورس دنیا - ۳ دی ۸۵
محمد حسن یاری
ملاک قدرت سده بیست و یکم توانمندی اقتصادی در سطح بینالمللی است و بدین لحاظ خاورمیانه و بالاخص منطقه خلیج فارس به دلیل داشتن این توانمندی از مناطق مهم خواهد بود. طبعا ایران نیز به عنوان حساسترین کشور منطقه، در قرن بیست و یکم از لحاظ راهبردی و اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. بدون شک در قرن بیست و یکم عوامل انسانی و منابع اقتصادی به عنوان شاخص توسعه و قدرت برتر معرفی میگردد.
بخش پایانی
محمد حسن یاری
ملاک قدرت سده بیست و یکم توانمندی اقتصادی در سطح بینالمللی است و بدین لحاظ خاورمیانه و بالاخص منطقه خلیج فارس به دلیل داشتن این توانمندی از مناطق مهم خواهد بود. طبعا ایران نیز به عنوان حساسترین کشور منطقه، در قرن بیست و یکم از لحاظ راهبردی و اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. بدون شک در قرن بیست و یکم عوامل انسانی و منابع اقتصادی به عنوان شاخص توسعه و قدرت برتر معرفی میگردد. موقعیت استراتژیک ایران چه از لحاظ جغرافیایی و چه در حیطه انرژی اهمیت ویژهای برای این کشور به وجود آورده است که این دو ویژگی مهم در بسیاری از موارد با مسائل سیاسی به هم آمیخته و موقعیت ژئوپلتیک آن را تقویت میکند. قرار گرفتن در میان دو منطقه غنی از انرژی یعنی خلیج فارس و دریای خزر، شاید مهمترین ویژگیهای ایران در عرصه جهان باشد در حالی که خود به یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان تکیه کرده است.
هیچکس نمیتواند منکر اثر منفی بیثباتی کشورهای نفتخیز بر اتکای جهان به نفت حمل شده از راههای استراتژیک دریایی یا اتکای فزاینده آسیا به نفت خاورمیانه شود. بدون شک تجارت انرژی شریکی برای اقتصاد جهانی خواهد بود.
یک نمونه کوچک از بحران انرژی
درست در سردترین روزهای زمستان و شروع سال جدید میلادی ۲۰۰۶ که مصرف انرژی اروپا نیز در بالاترین مقدار است، شرکت گازپروم روسیه اعلام کرد دیگر حاضر نیست به اوکراین گاز با قیمت ۵۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب بفروشد و خواهان افزایش این قیمت به ۲۳۰ دلار میباشد. یعنی تقریبا نزدیک به همان قیمتی که کشورهای اروپای غربی برای گاز روسیه میپردازند (۲۴۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب گاز). این درحالی بود که روسها، هر ۱۰۰۰ متر مکعب گاز را از ترکمنستان کمتر از ۵۰ دلار خریداری میکنند. آیا گاز، ابزار تحریمی به عنوان یک سلاح سیاسی در مقابل سایر کشورها است، شاید!
روسیه به کشورهایی که قبلا جزیی از اتحاد جماهیر شوروی بودهاند گاز با سوبسید میفروخته است، اما بعد از انقلاب نارنجی اوکراین و نزدیکی بیش از پیش این کشور به غرب و خصوصا آمریکا دیگر دلیلی برای دادن چنین امتیازی ندید. گرفتن چنین سوبسیدی از اوکراین میتوانست اقتصاد این کشور را در یک بحران فراگیر فرو ببرد. اوکراین به علت شرایط خاص آب و هوایی ناچار بود از گاز ترانزیتی به سوی اروپای غربی برداشت کند و این خود منجر به ترس و وحشت در اروپا گردید. در تمام روزها و ساعتهای بحران، رسانههای اروپایی لحظه به لحظه خبر کاهش و یا افزایش فشار در لولههای انتقال گاز را در صدر اخبار خود قرار میدادند. کریسمس بر اروپاییان تلخ گردید. آنان نه تنها نگران سرمای هوا بودند بلکه میترسیدند این سرما به بازارها و اقتصادشان نیز سرایت کند.
بنابراین تامین انرژی و البته گاز برای غرب مسالهای کاملا سیاسی خواهد بود. آنان به جریان پایدار انرژی نیاز دارند. جریانی امن و تضمین شده چرا که حتی اگر برای چند ساعت فشار گاز در لولههایشان ضعیف شود، کشورهایشان در بحران عمیق فرو میرود. وزیر امور خارجه رومانی در حالی که فشار گاز در لولههای انتقالی از روسیه کاهش مییافت بر این نکته تاکید کرد که اروپا باید در اندیشه تامین بخش مهمی از گاز مورد نیازش از کشورهایی مانند ایران باشد.
امروز دولتها و کارگزارها، نماینده اقتصادی شرکتهای بزرگ کشورشان هستند و همواره تلاش دارند با بهرهگیری از موقعیت و توان سیاسی خود موجبات تسهیل ارتباطات و تبادلات اقتصادی میان ملتها را فراهم کنند. دولتها نقش واسطه را میان شرکتها و متقاضیان یا همان صاحبان ثروت بازی میکنند.
جهان صنعتی چه امروز و چه آینده به ایران نیاز دارد و ایران کلید و محور امنیت و ثبات در منطقه خواهد بود. ایران در حساسترین نقطه از حساسترین منطقه جهان قرار گرفته است.
با توجه به رو به اتمام شدن بخش زیادی از منابع انرژی فسیلی و از جمله نفت در چند ده ساله آینده و البته گران شدن روز به روز آنها به نظر میرسد گاز در حال تبدیل شدن به مهمترین انرژی آینده دنیا است. در واقع ما ایرانیها ماده و انرژی استراتژیک آینده جهان را در دستان خود داریم هر چند گاز نیز میتواند همانند نفت هم فرصت و هم تهدید برای ما باشد. تقاضای جهانی برای انرژی در حال افزایش است و باید در نظر داشت که بسیاری از منابع انرژی در سرزمینهایی واقع شدهاند که «دولتها» تصمیمگیرنده هستند نه منطق بازار.
دیدگاهی نو دراندازیم
اما باید به تحلیلهای پروفسور «لستر تارو» استاد دانشکده مدیریت MIT و مشاور اقتصادی کلینتون، رییسجمهور اسبق آمریکا، در خصوص تحول اقتصادی و رقابتی کشورها با تیزبینی و بهصورت عمیق بنگریم. تارو میگوید در قرن بیست و یکم، منابع طبیعی همانند نفت و گاز و زغال سنگ به جز در چند کشور کمجمعیت از پایههای عمده مزیت رقابتی به شمار نمیآیند. منابع طبیعی در عمل از معادله رقابتی حذف گردیده است و داشتن آن راه ثروتمند شدن نمیباشد و نداشتن آن نیز مانعی بر سر راه ثروتمند شدن نیست. او میگوید ژاپن منابع طبیعی ندارد و ثروتمند است، آرژانتین دارد و ثروتمند نیست.
اکنون این دانش است که تنها منشا مزیت رقابتی بلندمدت پایدار میشود و دانش فقط میتواند از راه تخصصها و مهارتهای اشخاص به کار گرفته شود. او میگوید عصر کنونی، عصر صنایع انسان ساخته مبتنی بر نیروی مغزی است. منابع طبیعی خداداد از معادله رقابتی خارج شده است. در محصولات جدید، منابع طبیعی کمتری به کار میرود. در ساختن پلها و اتومبیلها فولاد کمتری به کار میرود و ابزارهایی مانند کامپیوتر تقریبا هیچ ماده طبیعی به کار نمیبرند. هزینههای حمل و نقل امروزی، دنیایی ساخته است که منابع را میتوان با هزینهای اندک به هر جا که لازم باشد منتقل کرد. ژاپن نمونه خوبی است. این کشور سنگ آهن و زغال سنگ ندارد اما صنعت فولاد او سرآمد صنایع فولاد جهان است. در قرن نوزدهم و بخش بیشتری از قرن بیستم چنین چیزی ممکن نبود.
طبق پیشبینیها تا سال ۲۰۳۰ انرژی برتر جهان همچنان نفت خواهد بود اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تا آن زمان عصر صنایع ساخته مبتنی بر نیروی مغزی نتواند انرژی جایگزینی که از هر لحاظ قدرت برتری نسبت به انرژیهای فسیلی داشته باشد، تولید کند. باید قبول کنیم که منابع طبیعی خدادادی ما را تنپرور و انسان مبتنی بر یارانه کرده است. فرصتی باقی نیست و تنها در طول دو دهه آینده باید از مزیتهای رقابتی موجود و احتمالی برای عرض اندام و حتی بقای پایدار بهره بگیریم.
آنچه آشکار است منطقه حساسی که در آن قرار داریم نبض حیات کشورهای بزرگ و صنعتی را در دست دارد و با کمترین تحریک، آنها به ترس و استرس و همچنین تلنگری قوی تر برای پیشرفت بیشترشان میانجامد. سیاستمداران، نمایندگان ملت و کشورهای خود هستند و تصمیمات شان تمامی پارامترهای اقتصادی و اجتماعی و دیگر عوامل را تحت شعاع قرار میدهد. بخصوص اقتصاد و سیاست دو عنصر تفکیکناپذیر و به هم پیوسته اند، زیرا سیاست راه و جاده را برای ماشین اقتصاد آماده میکند تا در آن حرکت کند.
اما اینجا بورس ایران که در ماهیت همانند سایر بورسهای جهان است، از لحاظ استراتژیکی تفاوتهای عظیمی را دارد و باید رفتارهای متفاوتی را نیز از آن انتظار داشته باشیم. آنچه که مشخص است دو عامل سیاست و اقتصاد تاثیرات بسیار قوی تری نسبت به سایر پارامترهای کلان خواهند داشت. سهامدار ایرانی باید دارای اطلاعات سیاسی و اقتصادی قوی باشد تا بتواند درصد ریسک خود را در این بازار به خوبی کنترل نماید.
میگویند ایرانیها خیلی سیاسی هستند اما آیا این مشخصه ایرادی دارد؟ البته سیاسی نه به معنی اینکه حتما عضو گروه و یا حزبی باشیم بلکه منظور داشتن اطلاعات سیاسی در سبد اطلاعاتی ما است که باید اولویت مخصوصی برای آن قائل باشیم. آیا اگر کشورهای اروپایی و یا غربی دیگر در منطقه ما قرار داشتند جز این بود که به شهروندان خود توصیه میکردند تا به اطلاعات سیاسی مجهز شوند که بتوانند فرصتها و خطرات بالفعل و بالقوه را به خوبی کنترل نمایند. هر چند که در حال حاضر نیز نشانهها و آمار زیادی وجود دارد دال بر اینکه مردمان آنها اطلاعات سیاسی بالایی را دارند و درک میکنند.
تمامی مطالبی که در خصوص منطقه خاورمیانه و مزیتهای رقابتی آن گفته شد تنها برای تاکید بر روی مهمترین پارامتر سودآوری در بورس یعنی مدیریت اطلاعات بود. سهامدار با صرف کمترین وقت و پیگیری اطلاعات مرتبط غیر از اینکه ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش میدهد به یک دارایی دیگر مجهز میشود. اطلاعات، دارایی غیر مالی او است که به طور غیر مستقیم در بازدهی سرمایهگذاریاش در بورس کمک فراوانی میکند. شاید باور کردنی نباشد اما اگر با سهامداران آگاه و حرفه ای (نه نوسانگیر صرف) برخورد داشته باشید از اطلاعات عمومی و تخصصی آنها متعجب خواهید شد. این دارایی، دید وسیعتری به افراد میبخشد. سهامداری که از یک مدیریت اطلاعات برتر بهره میگیرد، جذابیت خاصی از دید اطرافیان و دوستان خود خواهد داشت و مردم از هم صحبتی با او لذت فزایندهای میبرند و سود و منافع سرمایهگذاری به طرف او جذب میشود. یک بار دیگر محیط سیاسی و اقتصادی ایران و منطقه را بهطور عمیق مرور کنید، هر صحبتی هر حرکتی هر ایما و اشارهای در ارتباط با این نقاط حساس جهان مطمئنا واکنش سریعی از طرف دماسنج اقتصاد کشور مواجه خواهد شد. باید با شرایط خود را وفق دهیم نه اینکه با کوچکترین تلنگری پا به فرار بگذاریم و در بورس در جا بزنیم. سود در فرصتهای زیاد و واقعی است و فرصتها در فراز و نشیبهای متنوع و متعدد قرار دارند. در سبد اطلاعاتی خود اولویت خاصی به اطلاعات سیاسی و اقتصادی بدهید. این اطلاعات انگیزه و شور و ذوقی وصفناپذیر به شما هدیه میدهد شاید بورس تنها وسیلهای باشد برای خارج شدن از یک زندگی تکراری و یکنواخت.
بورس ایران، پتانسیل تبدیل شدن به بزرگترین بورس آتی منطقه را داراست. بورس ایران، شاخصی کیفی معتبر، برای سنجش پارامترهای سیاسی و اقتصادی منطقه و تحولات جهان به شمار میآید.
سهامدار بورس ایران ناگزیر از اختصاص دادن وزن بیشتری به اطلاعات سیاسی در سبد اطلاعاتی خود خواهد بود.
ارسال نظر