سکان کشتی قدرت در دست اقتصاد است
مشکلات جورج بوش، رییسجمهور آمریکا همه حقایق و روایتهایی را که درباره مردان در قدرت در همه جای دنیا گفته میشود را بیمعنی کرده است. برخلاف آمریکا که موجی از اعتراض عمومی ماه گذشته جمهوریخواهان را در کنگره از اکثریت انداخت، در دیگر نقاط دنیا و به ویژه در کشورهای در حال توسعه موج حمایت از حاکمان به چشم میخورد. میزان محبوبیت دولتها در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به صورت رکوردآوری بالا رفته و این تا حد زیادی به توسعه اقتصاد جهانی مربوط میشود. صندوق بینالمللی پول پیش بینی کرده است که همه ۱۸۱ کشور مورد بررسی و عضو این صندوق به غیر از زیمبابوه و گینه اکوادور در سال ۲۰۰۶ رشد داشتهاند. این رشد و توسعه در نوع خود بیسابقه است. از سوی دیگر نرخ متوسط ۲/۵درصدی امسال تورم در کشورهای در حال توسعه پایینترین حد در سالهای اخیر است و این هم نوعی رکورد به شمار میآید. این روندهای امیدوارکننده برای احزاب حاکم اخبار بسیار خوبی است. با توجه به موج چرخش به سوی چپ در بسیاری از نقاط آمریکای لاتین، نتایج انتخابات از کلمبیا تا مکزیک نشان میدهد که رای دهندگان کاندیداهای احزاب حاکم را ترجیح میدهند. شاخصهای قدرتمند اقتصادی در این کشورها از دلایل عمده این اقبال عمومی به سوی احزاب حاکم است. رهبرانی که کوچکترین احساس تهدید اقتصادی را به مردم منتقل کنند به سرعت از صحنه اقتصادی حذف میشوند. این شرایط به سود سرمایهگذاران است و به شدت از آن استقبال میکنند. اما موضوعی که همچنان باعث ناامیدی و نگرانی آنها میشود این است که شرایط و خوش اقبالی یا بد اقبالی در کشورهای در حال توسعه ارتباط بسیار نزدیکی با روندهای اقتصادی در آمریکا دارد. اما اکنون در حالی که بوش دیگر از عملکرد اقتصادی قدرتمند دولتش سود و بهره سیاسی نمیبرد، رهبران دیگر کشورها این بهره را عاید خود کردهاند.
اکوادور یکی از کشورهای آمریکای لاتین است که امسال شاهد انتخابات خواهد بود. شرایط در این کشور و در آستانه انتخابات اینگونه است که آلوارو نوبوا نامزد محافظهکارتر در این انتخابات رهبر رادیکال جناح چپ یعنی رافائل کورئا را شکست خواهد داد. تا چند هفته پیش کورئا از رقیب محافظه کارش جلو بود اما تهدید او برای به تاخیر انداختن بازپرداخت بدهیهای کشور موجب شده تا رایدهندگان از او فاصله بگیرند. بسیاری از اکوادوریها نمیخواهند در شرایطی که کشورشان بهترین شرایط اقتصادی را تجربه میکنند و رشد تولید ناخالص داخلیشان به ۵/۴درصد میرسد و تورم به کمتر از ۳درصد رسیده همه چیز دوباره به روز اول بازگردد.
با این حال بازارهای مالی نه با پیروزی کورئا بیش از حد هیجان زده میشوند و نه با شکست او از کنترل خارج میشوند. این برداشت در میان سرمایهگذاران در اکوادور وجود دارد که اقتصاد این کشور هم مانند نقاط دیگر دنیا در صورت پیروزی و به قدرت رسیدن یک حزب تسلیم اقتصاد رابین هودی نمیشود. ممکن است احزاب در مبارزات تبلیغاتی حرفهای تندی بزنند اما این حرفها درباره اقتصاد چندان عملی نمیشود.
اکنون الگویی آشنا در سراسر دنیا تکرار میشود به طوری که رهبران چپ قبل از به قدرت رسیدن و وقتی هنوز در موضع اپوزوسیون هستند با صدای بلند درباره انحراف از بازار حرف میزنند اما وقتی به قدرت رسیدند با دنباله روی از سیاستهای پولی و مالی گذشته مسیر قبل را طی میکنند. با توجه به نتایج مثبتی همچون نرخ تورم پایین و رشد بالا این رهبران سود سیاسی حاصل از شاخصهای بالای اقتصادی را عاید خود میکنند و نیروهای ضد بازار به طور کلی از صحنه حذف میشوند.
اقتصاد خوب یعنی سیاست خوب و بسیاری از احزاب حاکم اکنون این حقیقت را ارج گذاشته و به رسمیت میشناسند. در برزیل، روسیه، آفریقای جنوبی و ترکیه این موضوع به عرف پذیرفته شده تبدیل شده است. در حالی که نفت بدون شک نقش مهمی در احیای اقتصاد روسیه ایفا کرده اما مدیریت اقتصاد کلان هم صحیح بوده و دولت به دنبال سیاستهای مسوولانه گام برداشته است. سرمایهگذاری خارجی در خارج از بخش نفت افزایش یافته و اعتماد مصرفکنندگان رو به افزایش است. به دلیل همین شرایط و شاخصها است که اکنون ولادیمیر پوتین در داخل روسیه محبوبیت زیادی یافته است.
احزاب حاکم در آفریقای جنوبی و ترکیه هم هنوز بسیار محبوبیت دارند. اقتصاد هر دوی این کشورها در شرایط خوبی قرار دارند و نظرسنجیها نشان میدهد که محبوبیت رهبران آنها هم رو به افزایش است. این محبوبیت بالا مشوقهایی را ایجاد میکند تا دولت به آسودگی خیال به اصلاحات بازار ادامه دهد. نتیجه این میشود که این حلقه به خوبی مسیر خود را طی میکند و این افسانه را که پیشرفت اقتصادی با دموکراسی ناسازگار است را نقض میکند.
بنابراین تعجبی ندارد که اصلاحات اقتصادی در صدر برنامههای دولتهای دوم برزیل و مکزیک است. حتی در چند کشوری که دولتهای آنها هنوز به منطق بازار و اقتصاد مبتنی بر بازار خوش بین نیستند این باور وجود دارد که نظام با جهتگیری بازار ممکن است مطلوب نباشد اما گزینههای جایگزین آن بسیار نامناسبتر است. بنابراین دولتها در هند و لهستان ممکن است فعالانه به دنبال اصلاحات نباشند اما دخالت چندانی در اقتصاد نمیکنند و اجازه میدهند تا بخش خصوصی از جهانی شدن سود ببرد. در نتیجه در هند، جایی که رابطه میان اقتصاد و دولت همواره زیر ذرهبین قرار دارد جدیدترین نظرسنجیها نشان میدهد که دولت حاکم محبوبیت دارد. به طور تاریخی و سنتی هیچ چیز برای رایدهندگان بیشتر از نان و خوراک و به معنای کلیتر رشد و تورم اقتصادی اهمیت نداشته است. با توجه به اینکه جهانی شدن در این حوزهها خوب عمل کرده است پیامی که از رایدهندگان در بازارهای در حال ظهور میرسد این است که بگذارید احزاب حاکم در قدرت بمانند.
ارسال نظر