قانون در اقتصاد
وکالت در دیوان عدالت اداری - ۱۶ آبان ۸۵
حسین فضلی مقصودی*
در هفت قسمت گذشته بحث وکالت در دیوان عدالت اداری مطالبی درباره وکالت در قوانین ایران، ارزش واقعیت وجود وکیل در مراحل دادرسی، داشتن تامینات شغل وکیل در حد قضات خواندید.
در ادامه بحث به چگونگی انتخاب وکیل و اختیارات وکلا در پروندهها خواندید و اکنون بحث مشکلات وکالت را می خوانید.
قسمت هشتم
حسین فضلی مقصودی*
در هفت قسمت گذشته بحث وکالت در دیوان عدالت اداری مطالبی درباره وکالت در قوانین ایران، ارزش واقعیت وجود وکیل در مراحل دادرسی، داشتن تامینات شغل وکیل در حد قضات خواندید.
در ادامه بحث به چگونگی انتخاب وکیل و اختیارات وکلا در پروندهها خواندید و اکنون بحث مشکلات وکالت را می خوانید. د) مشکلات وکالت
۱ - مشکلات ناشی از اعمال و رفتار شخص وکیل و رفتار و کردار ما
برای وکیل دادگستری در حرفهای که انتخاب کرده است علم بیش از ذوق، وقار بیش از منطق و مشاوره بیش از اطمینان به شخص خویش ضروری است و از همه بالاتر اینکه گرد نادرستی بر دامنش ننشیند زیرا درستی بزرگترین سرمایه یک وکیل دادگستری است.
فقدان هر یک از صفات فوق مشکلاتی را نه تنها برای وکیل بلکه برای جامعه وکالت در بردارد. بدون تعصب باید یادآوری کرد که گروهی از وکلای محترم رسالت معنوی خود را در این رهگذر فراموش کردهاند و به جای وکالت، تجارت را پیشه ساختهاند و بر این روال فکری هر اقدامی را که برای انجام خواسته موکل لازم میدانند انجام میدهند و سوگند وکالتی را به بهای حقالوکاله بخشش میکنند که متاسفانه کفاره این سوگندشکنی را جامعه وکالت باید بپردازد و نتیجه این میشود که گاه نقش وکیل در ذهن برخی افراد زشت و کریه جلوه میکند و گاهی اوقات نمایشنامه یا سریالهایی که از رسانههای عمومی پخش میگردد به این ذهنیت جامعه کمک میکند. ولی این امر نباید وکلای امین و دستکار را که اکثریت جامعه وکالت از آنان تشکیل شده است مایوس کند و بگویند حال که دوغ و دوشاب یکی است از تلاش و پیگیری خودداری کنند. مخصوصا وکلای جوان و متعهدی که تازه گام در این راه پرمشقت و پرپیچ وخم گذاردهاند یا میگذارند باید با نیروی تلاش و کار و درستکاری، امانت، شرافت، دقت، نزاکت، این شائبه را از اذهان عمومی خارج کنند و با نشان دادن تقوی و فضیلت اعتماد جامعه را به خود جلب کنند و با تمرین و کار صفاتی چون قدرت، نظم، کارآیی، امانت و درستی را کسب نموده اعتبار جامعه وکالت را بالا ببرند و آگاه باشند که عدالت خداوندی بر آن است که هر کس سعی و تلاش از خود بروز دهد پاداش آن را ببیند و هر کس که برخلاف آن گام بردارد دچار پریشانی و خواری خواهد گشت.
نابسامانیهای وکلای دادگستری با مقایسه با وضع وکلا در کشورهای دیگر فراوان است و ذکر یکایک آنها غمانگیز و ملالآور خواهد بود
و برخلاف آنچه که شایع است و یا بر خلاف آنچه از نام وکیل در ذهن مردم تداعی میشود هستند وکلایی که به سختی قادر به تامین هزینه روزمره زندگی خود هستند و یا هستند خانواده وکلایی که با مستمری ناچیزی که کانون مرکز به آنان میپردازد امرار معاش میکنند و با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند.
الف- مشکلات وکلا با دادگستری و مراجعان
با اینکه وکلای دادگستری در حسن جریان امور قضایی، سهم موثری دارند و در اجرای قوانین با قوه قضائیه معاضدت و اشتراک مساعی مینمایند و با این که قضات و وکلا در اجرای عدالت و کشف واقع و حقیقت امر مکمل یکدیگرند و بایستی با اصل احترام متقابل، الفت و صمیمیت با هم به وظایف خود عمل نمایند. متاسفانه پارهای از قضات روش بدبینانه دارند که با برخورد با وکیل آن را نشان میدهند. برای مثال وقتی شخصی به وکیل مراجعه میکند دفاع از حقوق متصور، خویش را درکلان پرونده به عهده بگیرد برای اینکه وکیل بداند که آیا موکل او حق دارد یا خیر نیاز به مطالعه پرونده دارد ولی محاکم از مطالعه پرونده قبل از ابطال تمبر مالیاتی روی وکالتنامه و ارائه آن، از مطالعه پرونده و در اختیار گذاشتن آن امتناع مینمایند با این وجود وکیل چگونه به حقانیت موکل پی ببرد و در پذیرش و عدم پذیرش دعوی و یا حتی انصراف موکل از تعقیب دعوی اقدام کند و با اینکه به این امر معتقدیم وکیل نباید هر دعوایی را بپذیرد و وجدان حرفهای وکیل، شرف انسانی او، احترام به لباس وکالت که در بردارد او را موظف میسازد که امور نامناسب را نپذیرد و شکایات و نوشتههای خود را وسیله حمایت شاکی یا متهم دارای سوء نیت قرار ندهد،با عدم مطالعه پرونده چگونه به این وظیفه خود عمل نماید. با علم به اینکه مردم، هنوز عادت نکردهاند که قبلا در امور حقوقی و قضایی با وکلا و حقوقدانان مشورت نمایند و براساس منطق خود دعوی و شکایتی را طرح مینمایند. آیا وکیل حق ندارد قبل از ورود به دعوی نگاهی به خواسته و مطالب او بیندازد تا ببیند آیا دعوی او پیشرفت دارد یا خیر آیا منطبق با قانون است یا خیر و در چنین صورتی چگونه میتواند به این واقعیت پی ببرد؟ آیا جز مطالعه پرونده راه دیگری وجود دارد؟ پس اگر چنین است چرا او حق ندارد در معیت موکل و یا قبل از تقدیم وکالتنامه پرونده را مطالعه کند؟ در حالی که مندرجات ۵۰درصد پروندههای مطروحه در دادگستری حاکی است که مسائل مطروحه خارج از حدود موازین قانونی مطرح گردیده است و در نتیجه وقت قضات و کارکنان دادگستری تلف میشود، اوقات دادرسی طولانی میشود، مردم ناراضی و گردانندگان دستگاه قضایی خسته و نتیجه مایوس کننده است. این مشکل یکی از مشکلات اساسی جامعه وکالت است که امید است قوه قضاییه در رفع این مشکل جامعه وکالت را یاری نماید. دخالت وکیل در پروندهها موجب سرعت جریان امور و تسهیل اجرای وظایف دادگستری و دستگاه قضایی و جلوگیری از تراکم پروندهها و نتیجتا رضایت ارباب رجوع و تسکین احساسات مردم خواهد بود.
ب) مشکلات وکلا با جامعه
بدون تردید جامعه وکالت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و بهرغم شرکت مغالش در امر انقلاب اسلامی و نقش اساسی که در آن داشته است یکی از بحرانیترین مراحل را میگذارند و انحطاط کاملا محسوس است. به طوری که قضاوت درباره شخصیت وکیل پیش از آنکه بر مبنای خصوصیات فردی آنان باشد همیشه براساس ویژگیهای گرایشی آنان تلقی میگردد و این امر دردناک است. پس مبارزه برای جلوگیری از این انحطاط چگونه و کی شروع شود. آیا با لفاظی میتوان با این آفت جامعه وکالت مبارزه کرد مسلما خیر. پس راه عملی چیست؟ به اعتقاد ما راه عملی و همه جانبه را باید وکلای محترم از داخل خودشان شروع کنند و کسانی را که به وظایف اساسی وکالت توجه نداشته و تنها دل به زرق و برق ظاهری آن باخته و وارد جمع وکلا شدهاند و چشم تیز بین مردم که پیوسته با دقت و توجه خاصی ناظر اعمال و رفتار آنها بوده و یک نوع اختیار معنوی در کار آنها دارند، تصفیه کنیم. باید با کسانی که به شغل شریف وکالت جنبه تجارت داده و از این طریق آن را مورد تهدید جدی قرار دادهاند و به حد یک کارگشای معمولی سقوط کردهاند مبارزه کرد. باید با کسانی که تظاهر و مداخله در امر وکالت میکنند و به عبارت بهتر با واسطهها و کار چاقکنها و تخطیکنندگان به امر وکالت مبارزه کرد و بپذیریم که شغل وکالت یک حرفه نبوده بلکه یک وظیفه اجتماعی است.
*کارشناس امور قضایی و مدرس دانشگاه
ارسال نظر