توطئه خونین یک عروس برای قتل داماد
یک زن که با همدستی پسر جوانی نقشه قتل همسرش را در شیراز اجرا کرده بود، روز گذشته در بندرانزلی شناسایی و دستگیر شد. به گزارش فارس، متهمان پس از قتل مرد جوان، جسد او را به خارج از شهر منتقل کرده و آتش زده بودند.
۱۴ مردادماه امسال خانواده مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی شیراز ماموران را در جریان ناپدید شدن پسرشان قرار دادند. خانواده عباس در شکایت خود به ماموران گفتند: چند روزی بود که از پسر و عروسمان به نامهای عباس و افسانه خبری نبود به همین خاطر به در خانه آنها رفتیم اما از آنها هیچ خبری نبود. به خاطر اینکه آنها بیاطلاع مسافرت نمیرفتند، احتمال دادیم اتفاقی برای آنها افتاده باشد. پس از طرح این شکایت پروندهای در اداره آگاهی تشکیل و عکس و مشخصات عباس و همسرش برای شناسایی در اختیار ماموران قرار گرفت.
ماموران در ادامه تحقیقات جنایی خود متوجه شدند، افسانه از چند ماه قبل به صورت پنهانی با پسر جوانی رابطه داشته است. همچنین عباس و افسانه به خاطر اختلافات شدید همیشه با هم درگیر میشدند.
با بهدست آمدن این سرنخ ماموران احتمال قتل عباس را مطرح کردند. ماموران در فرضیههای خود احتمال دادند، افسانه با همدستی پسر جوان مرتکب قتل همسرش شده است. این احتمال زمانی قوت گرفت که همسایههای این زوج نیز اعلام کردند، افسانه و پسر جوان را با هم دیدهاند.
ماموران در ادامه به شناسایی هویت پسر جوان پرداخته و در بررسیهای خود متوجه شدند، پسر ۲۹ ساله، رضا نام دارد و اهل بندرانزلی است. با شناسایی هویت رضا، ماموران مشخصات رضا و افسانه را همراه نیابت قضایی شعبه یک دادسرای شیراز برای دستگیری آنها در اختیار ماموران پلیس آگاهی بندرانزلی قرار دادند. سرانجام پس از گذشت دو هفته از ناپدید شدن عباس، ماموران رد پای متهمان را در بندرانزلی شناسایی و آنها را روز گذشته در این شهر دستگیر کردند.
متهمان پس از دستگیری به اداره آگاهی منتقل شدند که در بازجوییهای اولیه منکر اطلاع از سرنوشت عباس شدند اما در ادامه پرده از قتل او برداشتند. افسانه ۲۶ ساله، در بازجویی به ماموران گفت: من و رضا چند ماه قبل با هم آشنا شدیم. در ابتدا رابطه ما به صورت تلفنی بود اما در ادامه او به خانهمان میآمد. هر زمان که همسرم برای کار از خانه بیرون میرفت رضا به خانهام میآمد و قبل از بازگشت همسرم آنجا را ترک میکرد.
روز دهم مردادماه امسال پس از رفتن همسرم به محل کارش، رضا به خانهمان آمد ما در حال صحبت با هم بودیم که ناگهان همسرم وارد خانه شد. عباس با دیدن رضا با او درگیر شد. رضا هم با چند ضربه چاقو او را مجروح کرد. من که راز خود را فاش شده میدیدم. اسلحهای که از قبل خریده بودم را آوردم و گلولهای به سر عباس شلیک کردم که باعث مرگ او شد. پس از قتل همسرم برای اینکه کسی متوجه ماجرا نشود، تصمیم گرفتیم جسد عباس را از بین ببریم و سپس به بندرانزلی فرار کنیم. قرار بود پس از مدتی نیز با هم ازدواج کنیم. رضا نیز در ادامه تحقیقات با تایید اعترافهای افسانه به داشتن رابطه پنهانی با او اعتراف کرد. دو متهم پس از اعتراف به این جنایت هولناک برای تحقیقات بیشتر و کشف جسد عباس به شیراز منتقل شدند.
ارسال نظر