نویسنده: تری کارل

مترجم: دکتر جعفر خیرخواهانشما بازیگران این دگرگونی بزرگ ملی هستید که ونزوئلا را به یکی از کشورهای بزرگ جهان تبدیل می‌سازد... ونزوئلایی بزرگ، چون که همه ونزوئلایی‌ها می‌توانند کار کنند. یک ونزوئلای بزرگ چون آینده و رفاه هر عضو جامعه ملی ما تامین خواهد شد. یک ونزوئلای بزرگ چون ما می‌دانیم چگونه از ابزارهای علم و فناوری برای متحول کردن منابع طبیعی کشورمان استفاده کنیم به طوری که ما- با شخصیت و صدای خاص خودمان- به باشگاه ملت‌های بزرگ جهان می‌پیوندیم.

کارلوس آندره پرز، رییس‌جمهور ونزوئلا

۱۱ سپتامبر۱۹۷۴

و علامت بر روی قفس نوشته بود: «مواظب باشید، او در خواب بسر می‌برد.»

نیکولاس گویلن، گیتارا

ایجاد یک دولت نفتی

برای ونزوئلا، رونق نفتی سال۷۴-۱۹۷۳ مترادف امروزی شهر رویایی ال‌دورادو بود. ناگهان و به طرزی غیر منتظره، ۱۰‌میلیارد دلار به خزانه ملی سرازیر شد. این ثروت اتفاقی با پیروزی قاطع کارلوس آندره پرز نامزد ریاست جمهوری حزب اکسیون دموکرایتکا مصادف گشت. در حالی که نتایج انتخابات به رییس‌جمهور جدید بالاترین اختیارات مردمی را در تاریخ این دموکراسی جوان اعطا می‌کرد رونق نفتی نیز منابع مالی در حد و اندازه‌ای نصیب این کشور کوچک دوازده‌میلیون نفری کرد که هرگز سابقه نداشت. پرز که قدرتش ظاهرا نامحدود بود به سرعت متهورانه‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین برنامه توسعه‌ای که آمریکای لاتین تا آن زمان به خود دیده بود را آغاز کرد. به نظر می‌رسید هیچ چیز نمی‌تواند سر راه وی قرار بگیرد. یکی از وزرای کابینه پرز در فوریه ۱۹۷۸ به نویسنده کتاب گفت: پرز بیشتر اوقات با هیجان به نزدیکترین مشاوران خود می‌گفت «ما عزم تغییر جهان را داریم!»

مانند آنهایی که پیش از پرز به دنبال ال‌دورادو می‌گشتند، او برنامه‌های خود را بر تصاویری از یک آینده ممکن و شدنی بنا نهاده بود به جای اینکه به فهم و درک کامل مشکلات در زمان حال برسد. او با یادآوری گذشته‌ها می‌گفت «من تصویری روشن از ونزوئلای بزرگ دارم، تصویری که متفاوت از اوضاع گذشته کشورمان خواهد بود. تصویر ونزوئلایی که مدرن و صنعتی خواهد بود. (مصاحبه در مارس۱۹۷۹) او نخستین رییس‌جمهور بعد از رمولو بتانکورت بود که نگاه کلی با شکوهی از تحولات سیاسی و اقتصادی لازم برای تحقق نوسازی شتابان یک کشور نفتی داشت- او با سرعت تلاش کرد تا از درآمدهای نفت برای تبدیل این تصویر روشن به سیاست‌های دولت استفاده کند. هرچیزی به نظر شدنی می‌آمد، هیچ چیز خیلی دشوار نبود.

اما پرز خیلی سریع با موانعی برخورد کرد که نه پول نفت سرگیجه‌آور و نه محبوبیت مردمی‌اش توانست بر آن موانع غلبه کند. تصمیمات قوه مجریه پرز، رفتار شهروندانی که بر آنها حکمرانی می‌کرد و حتی تصویری از آینده که عرضه می‌کرد با الگوهای گذشته نفتی شدن، شکل‌گیری غلط دولت و تحکیم نامطمئن حکومت، عواملی عمیقا ریشه‌داری بودند که فائق آمدن بر آنها برای محبوب‌ترین روسای جمهور نیز دشوار بود. این ساختارمندی انتخاب معمولا ساخته رییس‌جمهور نبود، آن محصول صدها تصمیمات گذشته پیشینیان بود. اما به اندازه کافی قوی بود که ترجیحات، فرایند تصمیم‌گیری و سیاست‌های وی را شکل بدهد.

تعجبی ندارد که وقتی در پایان نخستین دوره ریاست جمهوری، عملکرد خود را می‌سنجید، مردی که بر بزرگترین رونق نفتی کشورش ریاست می‌کرد و پارامترهای توسعه را برای دهه‌های آینده تعیین می‌نمود، آگاهی یافتن خویش از این محدودیت‌ها را چنین آشکار ساخت: «من امیدها و انتظارات مردم را بالا بردم و ایمان به کشورمان را ایجاد کردم. اما بسیاری کارها بود که من نمی‌توانستم انجام دهم؛ کارهایی که با تمام پول نفت قادر به تغییر آنها نبودم.» (مصاحبه در کاراکاس، مارس۱۹۷۹). سال‌ها بعد در فاصله‌ای کوتاه قبل از اینکه در دوره دوم ریاست جمهوری مجبور به ترک قدرت شود او حتی با سرزنش کردن بیشتر خود چنین گفت: «افزایش قیمت برای هر کسی بد است اما بدتر از همه برای کشورهای در حال توسعه‌ای است که نفت دارند. آن یک دام است. (مصاحبه، دانشگاه استنفورد، ۱۹۹۱.)

این طور نیست که رییس‌جمهور هشدارهای اولیه درباره خطرات توسعه مبتنی بر نفت را دریافت نکرده باشد. خوان پابلو پرز آلفونزه، صاحبنظر با صراحت که از نخستین منتقدان دولت جدید بود به خاطر می‌آورد «او چنان رفتار می‌کرد که گویی ما هیچ قفسی نداریم، گویی که ما می‌توانیم از گذشته حقیرانه خویش خلاصی یابیم. گویا ما به هر علتی با بقیه آمریکای لاتین تفاوت داریم. البته ما متفاوت هستیم. ما بیشتر به عربستان سعودی شبیه هستیم تا به برزیل. ما ونزوئلای سعودی هستیم.» (مصاحبه در کاراکاس، نوامبر ۱۹۷۸.) چنین هشدارهایی در زمانی که ونزوئلا واقعا غرق در پول نفت بود تاثیری نداشت. پرز دریافته بود حتی روسای جمهوری که از این ثروت لذت می‌برند، ترجیحات شکل گرفته و تصمیمات خویش را در چارچوب یک دولتی می‌گیرند که برخی گزینه‌ها را بیش از بقیه تشویق می‌کند، برخی انتخاب‌ها را بیش از سایر انتخاب‌ها پاداش می‌دهد و از انجام برخی اقدامات موقتا یا دائما جلوگیری می‌کند.

این فصل چگونگی ایجاد یک دولت نفتی در ونزوئلا را بررسی می‌کند. هدف اینست تا تعیین تاریخی را به بحث نظری که مطرح کردیم بیفزاییم. ما این‌کار را با بررسی فرایند شکل‌گیری دولت پیش از ورود شرکت‌های نفتی، تاثیر تشکیلات جزیره مانند نفتی و دگرگونی دولت بین۱۹۲۰ و جنگ جهانی دوم انجام می‌دهیم. این فصل با توصیف ظرفیت نابرابر دولت در ونزوئلا، اولا بر غیبت گروه‌های با منافع متمایز از دولت یا حتی هرگونه ابزار سلطه متمرکز یا غیر شخصی که شباهت دوری با یک دولت مدرن تا همین اواخر داشته باشد تاکید می‌کند، دوما شیوه بهره‌برداری از نفت حوزه اختیارات دولت را گسترش داد، قدرت را در قوه مجریه متمرکز ساخت و اقتدار دیوانسالاری را تحلیل برد، و سوما ظهور نهایی یک اجماع برای مداخله بر اساس توزیع رانت‌های نفت تا به فعالیت‌های غیرنفتی یارانه دهد.