در گفتوگو با سردار جعفری رییس سازمان حفظ آثار ونشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه مطرح شد:
ناگفتههایی از پرونده اشغال و فتح خرمشهر
درباره جنگ ۸ ساله تاکنون حرفهای فراوانی از سوی فرماندهان نظامی بیان شده است، اما در شرایط حاضر حاشیههای این دفاع مقدس از جهات مختلف بیشتر به نسل جدید جذاب است، کما اینکه میبینیم که هنرمندان و فیلمسازان عرصه دفاع مقدس نیز عمده کارهای هنری خود را با برداشتهای متفاوتی از حاشیههای جذاب جنگ میسازند.
علیرضا باغانی
درباره جنگ ۸ ساله تاکنون حرفهای فراوانی از سوی فرماندهان نظامی بیان شده است، اما در شرایط حاضر حاشیههای این دفاع مقدس از جهات مختلف بیشتر به نسل جدید جذاب است، کما اینکه میبینیم که هنرمندان و فیلمسازان عرصه دفاع مقدس نیز عمده کارهای هنری خود را با برداشتهای متفاوتی از حاشیههای جذاب جنگ میسازند. اما این پایان کار نیست بلکه این جنگ ۸ساله دارای حاشیههای جذابی است که هنوز از سوی فرماندهان، رزمندگان و آنهایی که در جنگ حضور داشتهاند بازگو نشده است. شاید هم گوش شنوایی برای عنوان کردن این حاشیهها پیدا نشده است.
در گفتوگو با سردار سرتیپ پاسدار فتحا... جعفری، رییس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه، همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر به بررسی چگونگی اشغال و آزادسازی این شهر مهم و استراتژیک میپردازیم.
وی در این گفتوگو ضمن بیان ناگفتههایی از ۸سال دفاع مقدس و فتح خرمشهر، اهمیت اقتصادی این شهر را مورد اشاره قرار میدهد.
اعدام و هلاکت ۵فرمانده ارشد ارتش عراق از سوی صدام از جمله ناگفتههایی است که فرمانده لشکر ۳۰ زرهی سپاه در زمان جنگ مطرح میکند.
وی تحصیل کرده در رشته زبانهای خارجی است.
گفتوگوی دنیایاقتصاد با سردار جعفری که شامل دو بخش بررسی اعدام صدام و چگونگی اشغال و فتح خرمشهر است را در ادامه بخوانید:
وقتی نامی از خرمشهر به میان میآید، همه به یاد جنگ، درگیری، اشغال، محاصره و آزادسازی میافتند ولی مساله خرمشهر، از جهات مختلف قابل بررسی و بحث است، لطفا ضمن یک بازخوانی تاریخی از روند آزادسازی خرمشهر، درباره آسیبهای اقتصادی اشغال این مرکز مهم اقتصادی نیز توضیحاتی بدهید.
درباره خرمشهر و آزادسازی آن تاکنون مطالب بیشماری از سوی فرماندهان جنگ مطرح شده است. اما من ترجیح میدهم ضمن بازگویی این مطالب، اشغال و فتح خرمشهر را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهم.
آنهایی که قبل از شروع جنگ در خرمشهر بودند، به خوبی میدانند که بزرگترین بندر و وسیعترین قطب اقتصادی ما در خرمشهر بود.
خرمشهر در آن زمان مجموعهای از بندر، اسکله و انبارهایی بود که کشتیها در آنجا لنگر میانداختند و کالاهای مختلف را پیاده و به خارج از اسکله حمل میکردند و از آنجا کالاها به انبارهای مختلف منتقل میشد و از آنجا نیز با قطار هدایت میشد به مرکز ایران.
اهمیت خرمشهر نیز به لحاظ موقعیت جغرافیایی آن و نزدیک بودن به راههای ارتباطی مهم و همجواری با رودخانه اروند کنار و... بود.
خرمشهر به لحاظ جغرافیایی ۷۵ کیلومتر با خلیج فارس فاصله داشت و با وجود آبراه بزرگ اروند در حاشیههای این رود بزرگ و شهر خرمشهر به وسعت بسیار زیادی نخلستان وجود داشت.
در نزدیکی ایران، حتی عراق هم از این نخلستانها بیبهره نبود و به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان خرما مطرح بود.
بنابراین حاشیه رودخانه اروند به همراه پالایشگاه نفت آبادان، پتروشیمی، اسکله خرمشهر و آبادان نقاط با اهمیتی برای عراق بود.
از طرفی در خود عراق نیز شهر بصره، جزیره امالرساس و جزایر جنوب رودخانه، شهر فاو و قشله و امالقصر در نزدیک خرمشهر قرار داشت که آنها نیز از آسیبهای جنگ ۸ ساله بینصیب نماندند.
سردار، به نظر میرسد، قبل از پرداختن به جزئیات اشغال و فتح خرمشهر بهتر است، اشارهای داشته باشید به عامل اصلی جنگ و اشغال خرمشهر و اینکه اساسا صدام که بود و چگونه به وجود آمد؟
به سوال خوبی اشاره کردید.مقام معظم رهبری در دیدار هنرمندان فرمودند که به این اشاره کنیم که صدام که بود و ریشههای آن بررسی شود. این سخن ارزشمند و بسیار مهمی بود. ما باید بررسی کنیم که میشل عفلق که بود؟ خیلیها نمیدانند که صدام حسین اساسا چگونه به وجود آمد. زمانی جنگهای صلیبی علیه کشورهای اسلامی آغاز شد و طی آن با اسب و شمشیر و صلیب به مسلمانان حمله کردند.
بنابراین غربیها دیدند که دوره جنگهای صلیبی گذشته است، آمدند میشل عفلق را مطرح کردند که به عنوان یک جریان جدید حزب بعث را تشکیل دهد. میشل غفلق و حزب بعث نیز ادامه حرکت صلیبیها بود و غرب به همراه موساد و سازمان جاسوسی انگلیس این جریان را مطرح کردند.
البته وارد نمودن صدام به عرصه سیاست کار چندان سادهای نبود. بلکه وی را به قاهره بردند تا در رشته حقوق درس بخواند.
صدام عامل صهیونیستها بود. این مساله بسیار مهمی است و زمانی تاریخ این را خواهد گفت.
از نظر شما غرب چرا فرد جدیدی همچون صدام را برای اداره عراق تربیت کرد و در این ارتباط از خود عبدالکریم قاسم استفاده نکرد؟
عبدالکریم قاسم رییسجمهور عراق، حکومتش براساس حزب کمونیست بود و از اساس وابسته به شرق.
حکومت عبدالکریم قاسم در چه سالی تشکیل شد؟
سال ۱۹۵۹ حکومت وی تشکیل شد.
یعنی عبدالکریم قاسم حزب کمونیست را در عراق تاسیس کرد؟
البته این موضوع مورد بحث ما نیست، بلکه نکته این جا است که حزب کمونیست اساسا حزبی شرقی بود و غرب از وجود یکحزب شرقی در عراق رضایتی نداشت.
اما میشل عفلق موسس حزب بعث بود، یعنی موجبات وابستگی سیاسی عراق به غرب را فراهم آورد. بنابراین به رغم آنکه شرق بخشی از تجهیزات عراق و دولت صدام را تامین میکرد، ولی در عمل صدام و دولتش وابسته به غرب بود.
البته مصریها هم در اداره عراق نقش داشته و صدام هم به نوعی به آنها وابسته بود. چشمداشت غرب و مصریها نسبت به عراق نیز طبیعی بود، چرا که عراق بعد از عربستان بزرگترین منابع نفتی جهان را در اختیار داشته و دارد.
به هر حال صدام در حزب بعث قدرت گرفت و در سال ۱۳۵۸ در یک کودتای بدون خونریزی حسنالبکر را کنار زد و بعد هم برنامه حمله به انقلاب نوپای اسلامی ایران را با زیر پا گذاشتن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر آغاز کرد.
برگردیم به جنگ و نحوه حمله صدام به شهر مهم و استراتژیک خرمشهر.
خب- به صدام قدرت دادند، صدام به ایران حمله کرد و اولینکاری که کرد، کشتیها را زد.
خلیجفارس را بست، فرودگاهها و شهرها را بمباران کرد، خرمشهر را اشغال کرد، نخلستانها و پالایشگاهها را نابود کرد و مردم را نیز آواره کرد اما نکته اینجا است که صدام هرگز تصور نمیکرد که مقابلهای از سوی ایران انجام شود و ما بتوانیم مجددا خرمشهر را پس بگیریم. بلکه تصور میکرد خوزستان را اشغال کرده و یک استان عربی در ایران تشکیل میدهد.
عراق ظرف چه مدت توانست خرمشهر را اشغال نماید؟
عراق ده روز پشت شلمچه خودش را برای اشغال خرمشهر آماده کرده بود و ۳۵ روز نیز جنگ کرد، تا خرمشهر را اشغال کند.
اینکه صدام ادعا میکرد خرمشهر و خوزستان جزو عراق محسوب میشوند، چه سبقه تاریخی داشت؟
این سیاست انگلیسیها در مساله مرزها بود.اروند و خرمشهر همیشه متعلق به جمهوری اسلامی بوده و مرزی که در قرارداد ۱۹۷۵ در الجزایر پذیرفته شد، ما این را بعد از انقلاب هم قبول داشتیم.صدام اولین کاری که کرد آمد این قرارداد را زیر پا گذاشت و جنگ تحمیلی را آغاز کرد.
غیر از وجود بندرگاه و نخلستانها، خرمشهر چه اهمیت اقتصادی داشت؟
انبارهای خرمشهر مملو از قطعات هواپیما، خودرو، ماشینآلات مختلف، شیشههای مات و رنگی، مقدار زیادی چوب و... بود که از نظر اقتصادی برای کل کشور حائز اهمیت بود.
انبارهای خرمشهر دو قسمت بود یک قسمت در حاشیه عریض و بالای خانههای پیشساخته و یک قسمت هم خود گمرک بود.
عراق در جنگ تحمیلی چه زیانهایی را متحمل شد؟
قبل از اینکه جنگ شروع شود ذخیره ارزی عراق قابل توجه بود و بعد از آن شما ببینید این ذخیره به کجا رسید. کشوری که ۲۲میلیارد دلار از فرانسه تجهیزات نظامی بخرد. از انگلیس ۹میلیارد و از روسیه ۳۰میلیارد دلار تجهیزات خریداری کند. چیزی جز بدبختی برای مردمش به ارمغان نیاورده است و اندوختهای هم برای کشور باقی نگذاشته است.
البته عراق پس از مقروض شدن به غرب به چین و فرانسه نیز متوسل شد.
پس از استمداد از غرب و اروپا، نیروهای نظامی خود را از ۱۷۵هزار به۳۰۰هزار، ۶۰۰هزار و به یکمیلیون و ۳۰۰هزار نفر رساند. طبیعتا این نیروهای نظامی از شغل اصلی خودشان به اجبار وارد کار نظامی شده بودند و بسیاری از مشاغل مرتبط با اقتصاد طی جنگ ۸ ساله در عراق تعطیل شده بود و رکود سالها بر اقتصاد این کشور سایه افکنده بود. عملا چرخه اقتصاد عراق در جنگ فلج و سرمایههای این کشور بر باد رفته بود.
نخلستانهای ایران و عراق نیز طی جنگ نابود شد.
اعراب هم که زندگیشان با ماهیگیری و خرمافروشی میچرخد، ۸ سال جنگ را تحمل کردند و پس از آن جز ویرانی چیزی عایدشان نشد.
صدام از نظر اقتصادی هم به ما و هم به خودش لطمه زد.
در لابهلای اظهاراتی که درباره جنگ ۸ ساله مطرح میشود، از سناریویی سخن گفته میشود که غرب و اسرائیل مشترکا برای نابودی کشورمان تنظیم کرده بودند...؟
بله - اکنون خیلی چیزها اعتراف شده است. میخائیل رمضان که بدل صدام بود، امروز بسیاری از توطئهها علیه اسلام و ایران که توسط دولت صدام انجام گرفته، را اعتراف کرده است. مسئول جاسوسی و استخبارات دولت بعثی عراق نیز خیلی از چیزها را اعتراف کرده است و آن اعترافات شامل این است که اینها سناریویی چیده بودند برای نابودی مسلمانان و شیعیان و اساسا آغاز جنگ ۸ ساله نیز برای اجرای این سناریو بود.
برای صدام هم فرق نمیکرد که ایرانیها کشته بشوند، یا عراقیها و نابودی هردوی اینها فرقی نداشت.
بدل صدام که از طرف صدام هدایت میشد در اعترافات خود میگوید که به صدام گفتم، تکلیف عراقی هایی که در جنگ علیه ایران کشته میشوند، چه میشود؟ صدام در جواب گفت: برای ما مهم نیست که در این جنگ مسلمانان کشته میشوند حال چه عراقی باشند یا ایرانی، بلکه برای ما دولت بعث مهم است.
باز هم به جنگ خرمشهر باز میگردیم، آزادی خرمشهر چه اهمیتی داشت؟
یکی از مسائل اساسی این بود که خرمشهر یک قطب مهم سیاسی و اقتصادی بود و همان جایی بود که دشمن دست گذاشته بود که آنجا را حفظ کند.
بنابراین از لحاظ اقتصادی و سیاسی حائز اهمیت بوده است.
ما در جنگ این همه منطقه اشغال شده را آزاد کردیم اما خرمشهر همچنان در اشغال بود و آزادسازی آن کاری بسی دشوار.
در مرحله سوم چیزی در حدود معادل ۵هزار کیلومتر مربع آزاد میشود.
اما یک نوار به طول ۳۵ کیلومتر در ۷ یا ۸ کیلومتر که خرمشهر هم جزو آن است دست دشمن باقی ماند و ما هنوز پیروزی خود را تضمین شده نمیدیدیم.
چه زمانی تلاش یا عملیات برای آزادسازی خرمشهر کلید خورد؟
۱۹-۲۰ اردیبهشت سال ۶۱ خرمشهر محاصره شد و ما تا شلمچه پیش رفتیم. همین باعث شد دشمن از دروازههای اهواز و سوسنگرد ریزش کند و به سرعت عقبنشینی کند تا جلوی بصره و چون بصره در تهدید قرار گرفت دیگر مساله خرمشهر بر ایشان مهم نبود. در محاصره آنقدر پیشروی ما قوی و سریع بود که ما تا مرز بصره نیز پیش رفتیم و حد فاصل پاسگاه زید تا شلمچه آزاد شد و عقبه دشمن نیز تا حد ۱۲ کیلومتر بسته شد و در حالی که ما در شلمچه بودیم، دشمن پشت رودخانه کارون حضور داشت، اما این حضور تضمین شدهای نبود و چون عقبه دشمن تحت نفوذ ما بود آنها نتوانستند دفاع خوبی داشته باشند.
برای آزادسازی خرمشهر کدام نیرو، سیستم فرماندهی را به دست گرفته بود؟
سیستم فرماندهی مشترکی در ارتش و سپاه برای فتح خرمشهر در نظر گرفته شده بود. قرارگاه کربلا، به عنوان قرارگاه مرکزی عملیات بود که سردار دکتر محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی فرماندهی این قرارگاه را به صورت مشترک بر عهده داشتند. البته جهاد سازندگی هم به عنوان مهندسی جنگ در فتح خرمشهر حضور داشت. قرارگاه کربلا نیز سه قرارگاه عملیاتی ایجاد کرده بود که شامل قرارگاه قدس بود در جبهه شمال که از اهواز، حمیدیه و سوسنگرد تا هویزه بتواند به دشمن حمله کند که عمدتا به عنوان عقبه پشتیبانی در نظر گرفته شده بود. دو قرارگاه دیگر هم در منطقه بود که یکی در منطقه هالوب تا دار خوین و یکی از جنوب دار خوین (انرژی اتمی) تا سلمانیه قرار داشت.
یکی از این قرارگاهها فتح نام داشت که مشترک ارتش و سپاه بود و فرماندهی آن بر عهده سردار غلامعلی رشید و امیر شهید مسعود نیاکی بود. قرارگاه دوم نیز قرارگاه نصر بود که قرار بود در شمال خرمشهر عمل کند و هدفش روی خرمشهر بود و شلمچه، که سردار شهید حسن باقری به همراه حسن سعدی فرماندهی این قرارگاه را بر عهده داشت.
البته طرح عملیاتی که در قرارگاه ارائه شد، عمدتا براساس نظر شهید باقری بود. سردار باقری معتقد بود که ما باید با یک گام از کارون تا جاده آسفالته که فاصله ۲۵ کیلومتری بود را طی کنیم.
همین طرح باعث شد که در مرحله اول موفقیتهایی به دست آوریم و بتوانیم گام اولمان را به سرعت تا جاده آسفالته برویم و دشمن را به عکسالعمل وادار کنیم.
عملیات آزادسازی خرمشهر چه زمانی آغاز شد؟
ساعت ۳۰/۱۲ شب عملیات شروع شد و نیروها صبح در جاده آسفالته بودند، البته عملیات قرار بود ۱۹ اردیبهشت که مصادف با۱۳ رجب بود، آغاز شود.
ولی به علت اینکه دشمن متوجه هدف ما شده بود تا ۷ کیلومتری رودخانه یک خاکریز زده و جاده را شناسایی کرده و عکس هوایی از منطقه گرفته بود. اعتقاد فرماندهی این بود که ما اگر تاخیر کنیم دشمن راهکارها را میبندد. بنابراین عملیات یک هفته جلو افتاد و مرحله اول عملیات در دهم اردیبهشتماه سال ۶۱ آغاز شد و نیروها تا جاده اهواز- خرمشهر پیش رفتند و یک درگیری ۶روزه روی این جاده داشتند. در مرحله دوم قرارگاه نصر در جبهه جنوب خودش را به شلمچه رساند و قرارگاه فتح نیز ایستگاه حسینه تا زید را تامین کرد و ۲۰ کیلومتر از مرز آزاد شد و دشمن مجبور شد در خاک خودش دفاع کند.
البته دشمن هم خیلی تلاش کرد که شلمچه را بگیرد. ولی آن مقاومتهایی که روزهای ۱۶، ۱۷ و ۱۸ اردیبهشت در شلمچه انجام گرفت و حاج احمد متوسلیان هم آنجا زخمی شد، موجب شد که آنجا یک قدرتی از طرف نیروهای رزمنده و بسیجی علیه دشمن شکل گیرد و اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی که در بازوری بسیجیها بود، موجب عقبنشینی و عدم توفیق دشمن شود.
عراق برای اینکه خرمشهر را از دست ندهد، چه تعداد از لشگرهای ارتش خود را به کار گرفت؟
عراق لشگر ۵ مکانیزه خود را در دروازه اهواز، لشگر ۶زرهیاش را در هویزه، لشگر ۹ زرهی خود را در جفیر، لشگر ۳ زرهی خود را نیز در غرب جاده اهواز- خرمشهر برای حفظ منطقه سازماندهی کرده بود.
لشگر۱۱ پیاده عراق هم در خرمشهر بود که با تیپهای ۲۲، ۲۴، ۴۸ و ۱۱۳ پیاده و گارد مرزی از آن شهر حفاظت میکردند.
لشگرهای ۱۰ و ۳۰زرهی و تیپ ۲۴ مکانیزه ارتش عراق هم در احتیاط خرمشهر بودند. تیپ ۱۰ زرهی گارد ریاست جمهوری، تیپ ۳۲ و ۳۳نیرو مخصوص، گردانهای زرهی سیفسعد و قعقاع و بسیاری از نیروهای نظامی مطرح عراق نیز از جمله نیروهایی بودند که برای مقابله با رزمندگان اسلام و نیروهای مردمی و بسیجی جهت جلوگیری از آزادسازی خرمشهر به کار گرفته شدند.
کدام قرارگاه در عملیات فتح خرمشهر بیشتر مورد هجوم دشمن قرار گرفت؟
دشمن ضد حملههای شدیدی در منطقه داشت، اما محور قرارگاه نصر به علت نزدیکی به خرمشهر بیشتر مورد توجه دشمن بود. البته، نیرویی که بسیجیها در مقابله با دشمن و در مقاومت با ضدحملههای شدید به کار گرفته بودند، دشمن را زمینگیر کرد اما در مجموع ضدحملههای شدید بیشتر در قرارگاه نصر اتفاق میافتاد و حضور سرداران حسن باقری، متوسلیان و همت در جلوگیری از این ضدحملهها بسیار مهم و حیاتی بود.
بعد از آنکه مرحله آخر عملیات انجام شد، نیروها در مرز دفاع کردند و پس از اینکه دشمن از اهواز عقبنشینی کرد، قرارگاه قدس آمد منطقه کوشک و طلائیه تا زید را تامین کرد و ما عمدتا فشارمان متمرکز شد برای ورود به خرمشهر.
تمام یگانهایی که در سه قرارگاه فجر به فرماندهی سردار شهید مجید بقایی، قرارگاه فتح به فرماندهی سردار رشید و نصر که فرمانده آن سردار شهید حسن باقری بود حضور داشتند، برای ورود به خرمشهر فشار آوردند و این اولین گام محاصره خرمشهر بود که دشمن هم جای فراری نداشت، بنابراین قرار بر این شد که تیپ محمدرسولا.... که در آن دوران احمد متوسلیان فرمانده آن بود خودش را به اروند و خین برساند و این مسیر را انتخاب کردند، تا اینکه عقبه دشمن بسته شود که این هم اتفاق افتاد.
بعد هم نیروهای مردمی و گردانهای بسیجی به داخل گمرک و شهر خرمشهر وارد شدند و اولین نیروهای دشمن به اسارت گرفته شدند و ما فکر نمیکردیم که دشمن این همه نیرو داخل خرمشهر داشته باشد.
چند نفر بودند؟
حدود ۱۰هزار نفر نیروی نظامی درخرمشهر مستقر بودند.
میتوانید تصویری از اولین ورود نیروهای ایرانی به خرمشهر ارائه بدهید؟
ببینید، خرمشهر ابتدا از غرب رودخانه عریض محاصره شد و وقتی متجاوزان خود را در محاصره دیدند، دیگر از خود دفاع نکردند، به ویژه اینکه احمد زیدان فرمانده آنها فرار کرد و روی میدان مین به هلاکت رسید و فرماندهی خرمشهر به خمیس مخیلف واگذار شد که او هم نتوانست دفاع مناسبی داشته باشد بنابراین رزمندگان ایرانی وارد این شهر شدند.
در زمان ورود رزمندگان به خرمشهر تمام نخلستانهای شهر و منطقه تخریب شده بود. عراقیها به خاطر دفاع تمام خانهها را تخریب و از مصالح آنها سنگر درست کرده بود، گمرک را نیز آتش زده بودند میشود گفت که خرمشهر به یک ویرانه تبدیل شده بود.
در یک جمله میتوان گفت که خرمشهر پس از آزادی مجموعهای از یک بیابان وسیع بود با هزاران خانه مخروبه که به سنگر تبدیل شده بود، همراه با خودروهایی که به فاصله بسیار کمی سر به آسمان برافراشته بودند.
مهمترین عاملی که موجبات آزادسازی خرمشهر را فراهم آورد چه بود؟
دشمن تصور میکرد که در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس ما به سمت شهر عملیات میکنیم و اصلا فکر نمیکرد که ما در مرحله دوم وارد شلمچه خواهیم شد و این ابتکار آزادسازی خرمشهر را تضمین کرد.
این ابتکار عمل مهمترین ضربهای بود که به دشمن زده شد و دشمن را کنار زد و این ابتکار حاصل تصمیمگیری فرماندهان قرارگاه نصر و کربلا بود.
واکنش صدام نسبت به آزادی خرمشهر توسط ایران چه بود؟
صدام عصر روز سوم خرداد بلافاصله پس از فتح خرمشهر، فرمانده لشگر سوم خود یعنی جواد اسعد، محسن عبدا.... فرمانده تیپ ۱۲ و شاکر العماری یکی از فرماندهان ارشد ارتش خود را به خاطر سقوط خرمشهر اعدام کرد. احمدزیدان هم که فرمانده نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر بود از هراس رزمندگان اسلام فرار کرد و در میدان مین زخمی شد.
یکسری دیگر از فرماندههای ارتش صدام نیز اسیر و زخمی شد.
دلیل اعدام فرماندهان عراقی نیز این بود که آنها بهرغم دارابودن تجهیزات پیشرفته و نیروهای بسیار زیاد نتوانستند، در مقابل ابتکار عمل ایرانیها ایستادگی کنند، اما سرلشکر صلاح القاضی فرمانده سپاه سوم مهمترین فردی بود که اعدام شد، فردی که کنترل منطقه به عهده او بود.
نقش شهید جهانآرا در جلوگیری از اشغال خرمشهر چه بود؟
در سال ۵۹ نیروهایی که در خرمشهر دفاع کردند تعداد آنها کمتر از ۵۰۰نفر بود که محمدجهانآرا فرماندهی آنان را بر عهده داشت که به اعتقاد فرماندهان جنگ، شهید جهانآرا واقعا شجاعانه از خرمشهر دفاع کرد.
او و یارانش در حالی از خرمشهر دفاع کردند که نیروهای رسمی نظامی وقتی به آبادان رسیدند که یک ماه از جنگ گذشته بود و واقعیت این بود که جهان آرا و نیروهای سپاه خرمشهر بدون هیچ پشتوانهای در این ۳۵روز در برابر دشمن شجاعانه مقاومت کردند.
به نظر شما خرمشهر چگونه آزاد شد؟
ما باید ببینیم که چه اتفاقی افتاد و امام خمینی چه کرد که جمهوری اسلامی توانست ۷۰هزار نفر نیروی بسیجی آماده و سازماندهی شده را ظرف ۱۹ ماه در مقابل دشمن در آزادسازی خرمشهر آرایش دهد که یک اتفاق بسیار مهمی بود.
یعنی قدرت و ابتکار عمل امام خمینی موجب شد که ظرف کمتر از ۲سال بیش از ۷۰هزار نیروی آموزشدیده در خدمت جنگ آن هم به صورت داوطلبانه قرار گیرند که این اقدام ارزشمندی برای تشکیل ارتش ۲۰میلیونی بود.
فاتح خرمشهر که بود؟
برخیها به اشتباه به دنبال فاتح خرمشهر میگردند در حالی که فاتح خرمشهر ۷۰هزار بسیجی داوطلب بودند که با ایمان و اعتقاد خود دشمن را زمینگیر کردند، اما فاتح خرمشهر امام بودند که البته ایشان هم گفتند که خرمشهر را خدا آزاد کرد.
شما از اعدام صدام به عنوان عامل اصلی آغاز جنگ ۸ساله چه احساسی دارید؟
گرچه اعدام حق صدام بود، اما میدانم که او را برای نابودی شیعیان محاکمه کردند. همان طور که میدانید در زمان اعدام صدام قرآن به دست وی دادند، یعنی حتی از مرده آن هم علیه ما برای تفرقه افکنی استفاده کردند، یعنی آنها صدام را مسلمان معرفی کرده و سپس اعدامش کردند. به هر جهت اعدام صدام پرونده جنایات غربیها را نمیتواند ببندد.
البته حرکت رهبر معظم انقلاب نیز در نامگذاری امسال به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی بسیار هوشمندانه بود چرا که در حالی که آمریکا در عراق با تفرقهافکنی سعی در جنگجو نشان دادن شیعیان دارد، رهبر معظم انقلاب شیعیان و سنیها را به وحدت دعوت میکنند.
شما یکی از فرماندهان ارشد سپاه بودید که همزمان با جنگ تحمیلی در لیست ترور حزب بعث قرار داشتید که ظاهرا هم ارتش عراق فرد دیگری را به جای شما دستگیر کرده بود و قصد اعدام وی را داشت، به نظر میرسد که این یکی از حاشیههای جذاب جنگ تحمیلی باشد، لطفا توضیحاتی در این زمینه بفرمایید؟
در زمان ۸سال دفاع مقدس من هم به عنوان یک رزمنده در جبهه حضور داشتم که از قافله شهدا جا ماندم و بیش از هرچیز اکنون دوست دارم که خادم شهدا باشم.
سردار اگرچه این پاسخ شما، ناشی از تواضع و فروتنی شما است اما از شما تقاضا دارم که در مورد ماجرای حضورتان در لیست ترور ارتش عراق و دستگیری فرد دیگری به جای شما توضیحاتی بفرمایید.
موضوع تواضع نیست، همانطور که میدانید، کشته شدن هریک از مسوولان سپاه در جنگ آرزوی حزب بعث و دشمنان کشورمان بود درعملیات رمضان هم رادیو عراق اعلام کرد که فرمانده لشکر ۳۰ زرهی سپاه اسیر شده است. البته شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی مصاحبهای را با من ترتیب داد و من هم در آن مصابحه اعلام کردم که در عراق و در منطقهای که توسط رزمندگان اسلام فتح شده حضور دارم، بعدهم متوجه شدم که فرد دیگری را به جای من اسیر و مورد شکنجه قرار داده بودند. ارتش عراق پس از مدت زیادی متوجه شد که فرد دستگیر شده فتحالله جعفری نیست و هیچ ارتباطی هم با من ندارد.
ارتش عراق در زمان جنگ خبر دستگیری و اسارت برخی افراد را در تلویزیون خود با رها پخش کرد و پس از آنکه معلوم میشد که اشتباه کرده به اشتباه خود اعتراف نمیکرد و تنها به آزادی افراد دستگیر شده بسنده میکرد.
ارسال نظر