اژدهایی که آتش نفس می‌کشد

مترجم: آذر حمیدیان

شاید فکر می‌کنید بازارهای آسیایی از اخبار مربوط به موتور محرکه اقتصاد منطقه، یعنی اقتصاد چین، مبنی‌بر رشد بیش از انتظار آن، بسیار خشنودند. اما واقعیت این طور نیست. تنها مدت کوتاهی پس از آنکه دولت چین اعلام کرد که اقتصاد این کشور رشدی معادل ۱/۱۱درصد در سه ماه ابتدایی سال ۲۰۰۷ داشته است و درست موقعی که پیش‌بینی‌ها در مورد رشد اقتصادی چین در کل سال جاری به ناگهان افزایش یافت، فعالان بورس‌های بزرگ منطقه به وضوح واکنشی منفی از خود نشان دادند و بازدهی بازارهای سهام یک روز پس از انتشار این اخبار کاهش یافت.

مسلم است که هیچ کس از رشد اقتصادی چین نگران نمی‌شود اما این واکنش دولت خود چین است. مقامات دولت چین نگران آن هستند که این آتش داغ اقتصادی موجب ذوب شدن همه چیز شود و برای کاهش این رشد اقتصادی وارد عمل شده‌اند.

اما طی چند سال اخیر نرخ بهره سختگیرانه، محدودیت‌های پرداخت وام و قوانین سخت حاکم بر بانک‌ها از عهده خاموش کردن این آتش داغ اقتصادی بر نیامده است و حالا مقامات حتی بیش از پیش عصبانی‌اند. زیرساخت‌های بسیار بدوی بخش مالی این کشور کنترل اعتبارات را از طریق سیاست‌های پولی و مالی دشوار ساخته است.

با افزایش نگرانی‌ها در مورد حساب اعتبارات و سرمایه‌گذاری‌های بیش از حد هیچ کس به درستی نمی‌داند دولت با چه فشاری باید پا بر ترمز این موتور محرکه بگذارد. همه این شرایط موجب می‌شود سرمایه‌گذاران حتی در مورد آینده نزدیک هم دچار شک و تردید شوند و ندانند به زودی چه روی خواهد داد. اما در امتداد اقیانوس آرام، طرفداران حمایت از صنایع داخلی در آمریکا، اگرچه از شنیدن اخبار افزایش رشد اقتصادی چین ناخشنودند، اما دلایلی هم برای رضایت خود دارند. اگر دولت چین بتواند رشد اقتصادی کشور را تحت کنترل خود درآورد، ممکن است اجازه دهد ارزش یوآن سریع‌تر افزایش یابد. روابط بین چین و آمریکا به خاطر سیل عظیم کالاهای ارزان‌قیمت چینی در بازارهای آمریکا، دچار تنش شده است.

اما دولت بوش تا کنون روابط نسبتا دوستانه‌ای را با این شریک تجاری خود حفظ کرده است.

به رغم فشارهای داخلی آمریکا در مورد ارز کنترل شده،‌ چین هنوز اقدام به کنترل قمیت ارز خود نکرده است. هم اکنون ارزش هر دلار حدود ۷/۷یوآن است . نرخ ثابت ارز چین در اواسط سال ۲۰۰۵ تغییر کرد، این رقم حدود ۷درصد افزایش از خود نشان داده است. اگر چه دولت چین تهدید شده است که اگر اقدام به کنترل ارز خود نکند با تحریم‌هایی مواجه خواهد شد،‌ اما تا کنون تنها با صحبت‌ در مورد افزایش‌های تدریجی توانسته است روند مذاکرات را تلطیف کند.

اما این وضع تغییر خواهد کرد. مازاد تجاری چین با آمریکا و ذخایر ارزهای خارجی این کشور همچنان در حال افزایش است. تنها در سه ماه ابتدایی امسال، چین توانسته است ۷/۱۳۵میلیارد دلار ارز خارجی به ذخایر خود بیافزاید. در حالی که طی سال ۲۰۰۶ این کشور ۳/۲۴۷ میلیارد دلار ارز خارجی به ذخایر خود افزوده بود. این جریان همزمان شده است با اختلافات بوش با کنگره آمریکا بر سر موضوع اشغال عراق.

در شرایطی که رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۰۸ به اوج خود نزدیکتر می شود، دولت بوش به طور روزافزونی اراده و قدرت خود را برای مبارزه با حامیان صنایع داخلی از دست می دهد. روز جمعه بیستم ماه آوریل هنک پاولسون،‌ وزیر خزانه داری آمریکا گفت که مقامات چینی «به عقیده من به اندازه کافی حرکتی نمی کنند تا محدودیت‌های یوآن از میان برداشته شود.»

در گذشته آقای پاولسون بیش از این با چینی‌ها در مورد مساله ارزش یوآن ابراز همدردی می کرد بنابراین چنین موضوعی چندان به روابط بین دو کشور لطمه نزد.

اما تاکنون برخی به این نکته اشاره می کنند که تحریم‌های چین در راه است. ولی در واقع این تحریم‌ها هم اکنون نیز شروع شده است. ماه گذشته آمریکا تعرفه‌هایی را برای فعالیت‌های ضد رقابت عادلانه وضع کرد و آنها را به کاغذهای گلاسه چینی تخصیص داد. این اقدام دولت واکنشی بود در پاسخ به شکایت تولیدکنندگان داخلی آمریکا، به علاوه آمریکا پرونده شکایتی را در سازمان تجارت جهانی علیه تخلف کشور چین از قوانین حمایت از مالکیت معنوی تشکیل داده است.

اگر دولت چین اجازه دهد جریانات اقتصادی تاثیرگذارند و ارزش یوآن کمی بیشتر افزایش یابد،‌ حداقل به طور موقت روابطش با آمریکا بهبود می‌یابد.

و به چین تصویر اقتصادی بهتری می‌بخشد. به دلیل آنکه زیرساخت‌های مالی کشور چین کمی بی‌ثبات است، بانک مرکزی این کشور به طور کامل قادر نیست مبادلات ارز خارجی خود را «استرلیزه» کند. ذخایر انبوهی را که این کشور انباشته می‌کند می‌تواند منجر به فشار تورمی شود و از رشد اقتصادی بکاهد. اما ارز شناورتر و آزادتر این کشور می‌تواند این چرخه توقف و حرکت را بهبود بخشد. البته روشن نیست که این اقدام تا چه اندازه بر صادرات چین تاثیرگذار خواهد بود. در مورد بسیاری از محصولات صادراتی، چین تنها یک مونتاژکننده قطعاتی است که در نقاط دیگر جهان تولید می‌شوند. به همین دلیل هم هست که مازاد تجاری چین با سایر کشوها به اندازه مازاد تجاری چین با آمریکا نیست. اگر ارزش یوآن افزایش یابد؛ این قطعات اولیه برای کارخانجات چینی ارزان‌تر تمام می‌شود بنابراین افزایش ارزش صادرات کمتر از انتظارات دولتمردان چینی خواهد بود.