یک روز دیگر با تنها یک دلار

مترجم: شادی آذری

حتی آنهایی که در فقر مطلق هستند هم ا نتخاب‌هایی دارند.بانک جهانی در ماه جاری اعلام کرد که ۹۸۶میلیون نفر با معادل کمتر از یک دلار در روز در سال ۲۰۰۴ زندگی کرده‌اند. این اولین بار بود که کمتر از یک‌میلیارد نفر در چنین شرایط وخیمی به سر بردند. تعریف بانک جهانی از فقر شدید ساده است. در آخرین شماره نشریه چشم‌انداز اقتصادی (Economic Perpectives) آبیجیت با نرجی و استردوفلو از موسسه تکنولوژی ماساچوست، فقر شدید را «ضربه مهلک نهایی» معنی کرده‌اند. اما آیا فقر شدید در مجموع قراردادی است؟ و فقرا چگونه با چنین درآمد ناچیزی به حیات خود ادامه می‌دهند؟ وقتی بانک جهانی برای اولین بار در سال ۱۹۹۰تصمیم به شمارش تعداد فقرای جهان در گزارش توسعه گرفت، برای خود وظیفه‌ای در مورد ارائه تعریف جدیدی از آنها قائل نشد. درعوض گروهی از اقتصاددانان به رهبری مارتین را والیون خط فقر ۳۳کشور را که در مورد آنها از پیش اطلاعاتی موجود بود تعیین کردند. به عنوان مثال خط فقر در هندوستان کسانی را جزو فقرا می‌آورد که کمتر از ۲۲۵۰کالری در روز غذا مصرف می‌کردند. برای مصرف این مقدار کالری در روز در مناطق روستایی هندوستان لازم بود هر هندی با توجه به قیمت‌ها در سال‌های ۱۹۶۰ تا ۶۱ در ماه ۱۵روپیه هزینه کند. آقای راوالیون و تیم او روپیه و پزو را به یک واحد قدرت خرید مشترک تبدیل کردند. کسی که در سال ۱۹۶۰ در مناطق روستایی هندوستان ۱۵روپیه هزینه می‌کرد، همان قدرت خرید کالا و خدماتی را داشت که یک آمریکایی در سال ۱۹۸۵ هر ماه ۱۴/۲۳دلار هزینه می‌کرد. اما معیار هندوستان به طرز غیرعادی مرتاضانه و با صرفه‌جویی) همراه بود. خط فقر در شش کشور دیگر (اندونزی، بنگلادش، نپال، کنیا، تانزانیا و مراکش) تنها چند سنت کمتر از ۳۱دلار در ماه بود.

با چنین بررسی‌هایی بود که مفهوم درآمد روزانه به دلار برای اولین بار مطرح شد و در اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های پی در پی بیش از هرز مان دیگری به چشم خورد. به عنوان مثال به نصف رساندن تعداد کسانی که با کمتر از یک دلار در روز زندگی می‌کنند درصدر اهداف توسعه هزاره قرار گرفته است که ۱۸۹کشور در سپتامبر سال ۲۰۰۰ در‌ آن مشارکت جستند. (آقای راوالیون این آستانه خط فقر را با توجه به قیمت‌های سال ۱۹۹۳ به ۰۸/۱‌دلار تغییر داد که با توجه به ارزش پول کنونی حدود ۵۳/۱‌دلار برآورد می‌شود).

سیگار و الکل:

اما برای مردمی که زیر خط فقر هستند،این خط فقر چه معنایی دارد؟ آقای با نرجی و خانم دوفلو «زندگی اقتصادی» فقرا را با انجام ۱۳‌سرشماری از خانوارها تشریح کردند دو سرشماری هم از هندوستان توسط خودهندی‌ها در نواحی مزارع اودایپور و حیدرآباد انجام شد.اما ویکرام ست اقتصاد‌دانی که پیش از آن یک شاعر بود، «غارت غم‌انگیز اسرار خصوصی» را به عنوان توصیفی برای این سرشماری‌ها بکار برده است به عنوان مثال در سال ۲۰۰۱ محققان بانک در تیمورشرقی در یک سرشماری ثبت کردند که آیا هر خانوار در حمام دوش می‌گیرد یا در رودخانه، از دستشویی سیفون‌دار استفاده می‌کند یا سطل،خانه‌اش از آجراست یانی‌های رانان و پاسخ سوالهایی از این قبیل را به ثبت رساندند. حتی از مردم سوال شد که طی هفته اخیر چه خورده‌اند چه نوشیده‌اند، چه جویده‌‌اند و چه استعمال کرده‌اند. به نظر می‌رسد که یک دلار در روز جایی برای تنوع انتخابها باقی نمی‌گذارد و بی‌شک گرسنگی جزء لاینفک زندگی این مردم است. اما نتایج سرشماری‌ها حاکی از آن بود که فقرا هم انتخابهایی دارند. اگر چه که همیشه این انتخابها بهترین انتخاب نیستند. این دو نویسنده تحقیق گفته‌اند فقرا چندان زیاد شکایت نمی‌‌کنند.(براساس تحقیق آنها تنها ۹درصد از افرادی که در سرشماری آنه در اوداپیور هند مورد پرسش قرار گرفتند گفتند که زندگیشان در مجموع آنها را ناخشنود کرده‌است.) اما واقعیت این که آنها می‌توانستند بهانه‌های زیادی برای شکایت داشته باشند گذشته از گرسنگی وبیماری، بسیاری از آنها استخوانی و نحیف هستند. (۶۵‌درصد از مردان بالغ او دایپور دچار کم وزنی هستند) بیش از نیمی از آنها کم‌خونی یا فقر آهن دارند و حدودیک هفتم آنها از ضعف دید چشم رنج می‌برند. بسیاری از آنها حداقل یک روز در سال گذشته را مجبور شده‌اند بدون غذا سپری کنند. هنوز هم این افراد نتوانسته‌اند آنقدر که در دلشان می‌خواهد غذا بخورند. براساس نتایج بررسی آقای با فرجی و خانم دوفلو، هر خانواده فقیر در اودایپور می‌بایست ۳۰درصد بیشتر از میزان کنونی برای تغذیه‌اش پول خرج کند و اگر تنها این خانوارها هزینه‌های الکل، تنباکو و مراسمشان را به صفر برسانند، می‌توانند این نیاز خود را برآورده سازند. مورد آخر یعنی مراسم شامل جشن‌های عروسی، تشییع جنازه و مراسم مذهبی است که یک دهم بودجه خانوارها را به خود اختصاص می‌دهد. این پول‌ها به خاطر اجتناب از تحقیر جامعه یا متهم شدن به فرار از مراسم به زور به خانوارها تحمیل می‌شود.

حتی برای آنهایی که در فقط مطلق به سر می‌برند جایگاه نسبی آنها در جامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است.

اما این دو نویسنده نه تنها تحقیق خود را به نحوه خرج کردن فقرا اختصاص داده‌اند بلکه نحوه کسب درآمد آنها را هم بررسی کرده‌اند.

آنها از زنان رنج دیده‌ای گفته‌اند که در شهر گونتور هندوستان هر روز صبح خیلی زود نوعی رنگ را با نفت مخلوط می‌کنند و با ترکیب آنها جاده‌ها را خط کشی می‌کنند.

دستمزد این کار طاقت فرسای آنها تنها یک روپیه است. تا ساعت ۱۰ صبح آنها به این کار مشغولند و پس از آن به کار بسیار متفاوتی چون درست کردن ترشی، گلدوزی ساری یا جمع کردن زباله‌ها روی می‌آورند.آقای بانرجی و خانم دوفلو دریافتند که فقرا، خواه کسانی که دارایی ناچیزی دارند و خواه کارآفرینان بسیار کم‌درآمد، از فقدان تخصص رنج می‌برند.

کشاورزان اودایپور زمین‌هایشان را شخم می‌زنند اما تنها یک پنجم آنها زمین‌های خود را به عنوان منبع اصلی درآمد به حساب می‌آورند.

در بنگال غربی هر خانوار فقیر به طور متوسط سه نان آور دارد که در مجموع سه نفر آنان به هفت شغل مشغولند.در میان اقتصاددانان کارشناس توسعه معروف است که می‌گویند این «یک مساله اعتقادی» است.یعنی حتی اگر وضعیت آنان بهتر شود هم بنابرعقیده خود کم و بیش همین سبک زندگی را ادامه می‌دهند.اگر درآمدهای آنها بیش از حد کم است یا حاصل تلاش‌هایشان کمتر ثمر می‌بخشد به خاطر آن نیست که محاسبات آنها اشتباه بوده است بلکه به این دلیل است که بازارهای زمین اعتبارات یا بیمه آنها را با شکست مواجه کرده است.بنابر گفته‌های یکی از اقتصاددانان در سال ۱۹۹۳ «بیش از چهل سال تحقیق حداقل باید آنقدر موثر باشد که این عقیده را که چنین فقرایی نمی‌دانند منافع واقعیشان در کجا نهفته است کنار بگذاریم» اما واقعیت این است که چنین عقیده‌ای در ذهن آقای بانرخی و خانم دوفلو دوباره ریشه دوانده است.

به عنوان مثال چرا کشاورزان غنا بیشتر به کشت آناناس که بنابر بررسی‌ها حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰درصد بازگشت سرمایه در پی دارد اقدام نمی‌کنند؟یا چرا تنها معدودی از کشاورزان در غرب کنیا به زمین‌هایشان کود می‌دهند در حالی که همه آنها شاهد مزایای کود دادن هستند؟ این دو نویسنده نوشته‌اند: «انسان احساس می‌کند فقرا به لحاظ روانشناختی نسبت به پروژه پول بیشتر درآوردن کوتاهی می‌کنند».واقعیت این است که وقتی می‌توان تنها با یک دلار در روز امورات خود را بگذرانید مقابله با مشکلات ایجاد تغییر در زندگی یا حتی پروراندن رویای زندگی بهتر در ذهن دردناک می‌شود.جورج اورول پس از بررسی‌هایی که در مورد جامعه شهرهای پاریس و لندن انجام داد نوشته است: ویژگی‌ بزرگ و قابل تامل فقر تخریب آینده است.