یادداشت
آسیبهای تعطیلات طولانی بر صادرات غیرنفتی
صادرکنندگان ما تقریبا یک ماه است که با بازارهای جهانی قطع رابطهاند. بدیهی است که در این مدت اکثر مشتریان محصولات ما به خاطر این وقفه طولانی، تولیدات کشورهای دیگر و رقبای ما را جایگزین کنند.
*تقی بهرامی نوشهر
صادرکنندگان ما تقریبا یک ماه است که با بازارهای جهانی قطع رابطهاند. بدیهی است که در این مدت اکثر مشتریان محصولات ما به خاطر این وقفه طولانی، تولیدات کشورهای دیگر و رقبای ما را جایگزین کنند. آسیبهای اقتصادی که از تعطیلات طولانی میبینیم
اسفندماه، موسمی بود که تقریبا از اوایل آن کمکم به استقبال دنیایی از حرکت و تحول و در یک کلام رستاخیز طراوت و زندگی رفتیم ولی در قبال آن همه شور و نشاط طبیعت و در برابر آن همه تلاش بی وقفه جوانهای که با آن همه زحمت خام تیره را میشکافت و سر بر میآورد و به سمت نور خورشید قد میکشد ما به استقبال تعطیلی و سیاحت و خرید و عیدی و غیره رفتیم و عملا از اول اسفند تمامی امور کشور تق و لق شد و از ۲۵ اسفند رسما تعطیلات شروع و تا ۱۵ فروردین ادامه یافت.
گواه این مدعا خاطره نه چندان دور آن دسته از مراجعینی است که به جهت رفع مشکل خود به ارگانها و ادارات مراجعه کردهاند و در جواب وعده بعد از تعطیلات ۱۳ شنیدهاند
حفظ گوهر ارزشمند اعتدال در همه امور شاید نزدیکترین شاهراه نیل ما به مقصود باشد. همه میدانیم که اختلال در انجام یک کار چقدر میتواند برای سرنوشت آن و در کل سرنوشت و تقدیر جامعه تاثیرگذار باشد، حال در نظر بگیریم که کار نکردن و انجام ندادن یک کار چقدر میتواند در امر اضمحلال همان کار موثر باشد.در حقیقت تعطیلی آن هم از نوع بی رویه در عمل همان عاملی است که به فرایند آن هیچ کاری انجام نمیشود. جز تجدید قوای روحی و جسمی که البته آن هم در صورت افراط طبق نظر کارشناسان و محققان باعث تنبلی و افت شدید قوای جسمانی میشود به طوری که همگان مستحضرید هفتهای که دو روز در وسطش تعطیل باشد کل آن هفته مختل شده و پس و پیشش هم کارکنانش با اکراه در محل کار حضور مییابند.ما هم امسال مانند تمام سالهای گذشته با سیزده یک ماه بیشتر فرصت تکاپو و تلاش و تولید و ثروت انبوهی را (به در کردهایم). در موقعیتی که باید به دلیل فقر و تنگدستی در جامعه شبها هم کار میکردیم باور بفرمایید اگر ما همه در عمل نه در حرف میدانستیم که چه فاصله فاحشی از آنچه هستیم با آنچه که باید باشیم داریم برای به دست آوردن حق اولیه ایران بزرگ کار که سهل است جهاد میکردیم.ما در گاهواره تمدن دنیا، ما در جای پای ابنسیناها و ذکریاها، ما در اقلیم خرم اندیشه و پارسایی، اینگونه به بطالت روزها را به هم میفروشیم و هیچ به روی خود هم نمیآوریم و محتمل از اینکه چرا بین دو تعطیلی تعطیل نشد ابرو به هم گره میزنیم.
واقعا که اسفانگیز است، من نمیدانم که حافظه تاریخیمان را در کدام تاراج به یغما دادهایم، کدام کشور در کجای تاریخ به چنین خواب عمیق رفته است که ما رفتهایم. بهار سردفتر زندگی است و خواب برادر مرگ، همه میدانیم که ضامن بقای استقلال کشور تولید است و نبض تپنده تولید، کار و تلاش، کار نه تنها به تولید ثروت و آبادی مملکت و ایجاد آرامش در جامعه منتهی میشود و ... کار و فرصت انجام آن در تمام ابعاد زندگی تاثیرگذار بوده و عدم استفاده بهینه از آن غم و اندوه در پی دارد، که کشورهای دیگر از این فرصت در ابعاد مختلف چه در امر تولید چه در امر عمران و آبادی و چه در امر صادرات به خوبی استفاده کردهاند به طور مثال آن دسته از کشورهایی که از داشتن نعمت نفت و دیگر منابع معدنی محرومند و فقط از طریق صادرات ارز مورد نیاز و بخش عمده بودجه کشورشان را تامین میکنند اما متاسفانه کشور ما نه تنها سهم قابل توجهی در صادرات به خود اختصاص نداده بلکه یکی از ده کشور اول واردکننده بزرگ جهان بوده و است و از صادراتی که مایه حیات تولید محسوب میشود بیبهره مانده است به طوری که صادرکنندگان ما تقریبا یک ماه است که با بازارهای جهانی قطع رابطهاند. بدیهی است که در این مدت اکثر مشتریان محصولات ما به خاطر این وقفه طولانی، تولیدات کشورهای دیگر و رقبای ما را جایگزین ما کنند، هر چند که تعطیلات کشور ما تنها به تعطیلات پایان سال ختم نمیشود بلکه در طول سال هم هفتهای چهار و بعضا پنج روز ما از گردونه رقابت در بازارهای جهانی خارجیم به این دلیل که ایام پنجشنبه جمعه ما و شنبه و یکشنبه آنها تعطیلند، ولی این تعطیلات بلند و بیسازمان میشود گفت که آب پاکی را روی دست رقابت تولید و صادرات کشور ریخته است و هر آنچه را که در طول یکسال با تلاش و بدبختی رشته میکنیم (در همین تعطیلات) پنبه میشود. متاسفانه بعد از انقلاب اسلامی، ما بدون در نظر گرفتن ضرورت صادرات در راستای خودکفایی و برآوردن نیاز داخلی خود قوای خود را متمرکز تولیدات داخلی کردیم بیآنکه بدانیم بدون صادرات نمیتوانیم تولید را سرپا نگه داریم و این دو لازم و ملزومند و جداییشان گریز ناپذیر است. تا به صادرات فکر نکنیم. نمیتوانیم با خیال راحت از برآوردن نیاز داخلی خود مطمئن باشیم و از آنجا که تنها انتظارمان از تولید برآوردن نیاز داخلی بود و خود را در معرض ویترین بورس جهانی قرار ندادیم و طبیعی است که معیارهای استاندارد را نادیده گرفته و حتی به استاندارد که در تعریف خود (حداقل دارا بودن کیفیت مقبول مصرف است) هم نرسیدیم.دلیل اثبات این ادعا گزارش چند سال پیش موسسه استاندارد است که اعلام نموده ۹۵درصد کالای تولیدی کشور فاقد استاندارد است.و به این ترتیب مصرف کنندگان ناگزیر از برآوردن نیاز خود تن به خرید نیازمندیهای خود دادند بی آن که حق انتخاب داشته باشند. به طور مثال اتومبیل خریدیم زمان تحویل رنگ و قیمت واقعی و کیفیت و سایر چند و چون آن را نمیدانستیم.به واقع به نوعی ما محکوم به این خرید بودیم و این سرپوش کاذبی شد برای استتار و ورشکستگی کارخانههایی که تولیدات غیراستاندارد داشتند و گمان کردیم نیازی به صادرات نداریم و متعاقب آن مبرهن است که نیازی هم به تشویق و ترغیب صادر کنندگان هم احساس نکردیم.صادرات همیشه جهت این که بتواند به جایگاه خود برسد ابتدا مستلزم حمایت و پشتیبانی بوده و است و اکثر صادر کنندگان کشورهایی که امروزه صادرات کلان دارند ابتدا به ساکن از دولت و از محلهایی تعریف شده مبلغی را به عنوان پشتیبانی و تشویق و ضمانت بقا دریافت کردهاند و میکنند تا بدین ترتیب جبران مافات شده و ضرر و زیان آن مرتفع شود.به طور مثال کشور ترکیه برای صادر کنندگان ۲۵درصد مبلغ صادرات را به عنوان تشویق صادراتی به هر صادر کننده پرداخت نمود. این کمکها ادامه یافت تا صادر کنندگان آن کشور جای پایی در بازارهای جهانی برای خود پیدا کردند و نتیجه این شد که امروز صادرات ترکیه از مرز ۷۵میلیارد دلار فراتر رود در صورتی که با ابراز شرمندگی باید به عرض برسانم که ما حدود ۵۰میلیارد دلار واردات رسمی و غیررسمی در سال داریم.در کشور ما اخیرا به منظور حمایت از صادرات یکی دو درصد تسهیلات در نظر گرفته شده است که آن هم در گیرودار و چم و خم و پستی و بلندیهای دالانهای بوروکراسی تا به دست صادرکننده برسد یکی دو سال طول میکشد پرواضح است که با این وضعیت و عدم حضور چهار روزه در هفته و یک ماهه در آخر سال صادر کنندگان ما از رقابت با همتایان خارجی خود عاجز باشند.در صورتی که میتوانستیم حداقل گمرکات کشور و شعبی از بانکها را مجبور به حضور و ارائه خدمات در روزهای پنجشنبه و جمعه و سایر ایام تعطیل نماییم تا روند صادرات به طور یکباره قطع نشود.به جای تامین ارز مورد نیاز کشور از طریق صادرات غیر نفتی با فروش نفت، ارز مورد نیاز و بودجه کشور را تامین میکنیم.این روند در حالی ادامه دارد که به عقیده بسیاری از کارشناسان نفتی در ۱۵سال آینده ذخایر نفت ما به اتمام خواهد رسید و اگر خدای ناکرده این پیشبینی درست از آب در بیاید و ما هم در طول ۱۵سال آینده نتوانیم صادرات خود را به حداکثر برسانیم تا جایگزین نفت شود، خدا می داند آن روز چه خواهد شد؟ دولت مردان باید از امروز به فکر آن روز باشند که فردا دیر است، ۱۵سال زمان زیادی نیست. ما فرصتی برای از دست دادن و عاطل و باطل بودن و تعطیل کردن نداریم.وقتی که برنامه چشم انداز بیست ساله تهیه میشد نشاط و شعف در تمام وجودمان موج می زد و می پنداشتیم ما هم مانند کشور مالزی (که توانست در طول چشم انداز بیست سالهاش به تمام اهداف خود نائل آید و در روزی که زمان اجرای چشم انداز پایان می یافت جلوتر از برنامه هم بودند) می توانستیم شویم.البته ما هم اگر در تنظیم آن دقیق و منطقی و عامل بودیم و در اجرایش منضبط و سخت کوش و بی وقفه تلاش می کردیم می توانستیم دست کم در اوایل مدت زمان اجرایی آن هم سوی با آن حرکت کنیم، اما با ابراز تاسف باید اشاره کرد که با گذشت یکی دوسال، به رغم تصویب این برنامه هنوز گام مثبتی آن چنانی برداشته نشده است.پس بنابراین فعلا یکی دوسال با تاخیر روبهرو هستیم، اجرای برنامه چشم انداز بیست ساله به یک سری اقدامات و تمهیدات نیاز دارد که در کنار عوامل مستقیم اجرایی به صورت غیر مستقیم و متمم آن ضامن پیش بردش باشند.به طور مثال اولین اقدام شروع کردن و آغاز انجام کار است.پس روشن است که باید تعطیلات غیر ضروری را حذف کرد در غیر این صورت وقتی ما نزدیک نصف سال تعطیل هستیم و بقیه را هم که در حسرت و خیال و خستگی آن تعطیلات بسر می بریم چگونه می توان چشم انداز بیست ساله را در بیست سال انجام دهیم.
روشن است که این بیست سال اگر به موقع و درست پیگیری شود به چهل سال زمان نیاز خواهد داشت. کشوری که یادگار تمدن باستان است ولی در حال حاضر ۷۵درصد مردم آن زیر خط فقر به سر میبرند آیا این همه تعطیلات برای آن چه معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا این تعطیلات بی رویه باعث تنبلی بیش از حد جامعه نخواهد شد؟ هزینه سرسامآور این تعطیلات را که آنقدر رقم درشتی است که قابل محاسبه نیست چگونه جبران خواهیم کرد؟ به طور مثال: کشور ما ۴۰درصد تصادفات رانندگی جهان را به خود اختصاص داده است. نتیجه این همه تصادف و سانحههای رانندگی مصیبتی است که سالانه خاطره تلخ زلزله بم را برای ما تکرار میکند. متاسفانه باید خاطرنشان کرد که ۹۰درصد این تصادفات مربوط به ایام تعطیل است زیان هنگفت مالی در این حادثهها که حداقل در هر فقره تصادف سرجمع اتومبیلی از بین میرود و اغلب دو یا چند خودرو نابود میشود. استهلاک خودروها و فرسایش بزرگراهها و جادهها و مصرف سرساماور بنزین و قطعات و غیره که حاصل این تعطیلات است در کل رقمی نجومی را در بر میگیرد که سر به فلک میزند و چه بسا با حذف تعطیلات غیرآخر هفته و کنترل آن همه کشور از بدبختی و بن و بست و بحران نجات یابد. با ابراز تاسف در خبرها تیتر دردناک از دست دادن صدها نفر هموطن در طول چند روز که برای سیاحت رفته بودند قلب هر انسانی را به درد میآورد. ما انسانها حتی در ایام عزیز و خاص همه به غذا و پوشاک و مسکن نیازمندیم و هرگز نیازهای ما تعطیل نمیشود. ما باید برای تامین آنها کار کنیم و ایجاد ثروت نماییم متاسفانه تعطیلات را تنها حالت ابراز احساسات خود قرار دادهایم و در بروز تمام موضوعات شادمانی، غصه، تعصب، خشم، انزجار، اعتراض، دلسوزی، یادمان، تکریم، تنبیه و... تنها با اعمال یک یا چند روز تعطیل ابراز احساسات میکنیم بیآنکه عواقبش را بیاندیشیم و در نظر بگیریم، و در بعد فرهنگی نیز همینطور، از جمله افت شدید تحصیلی و عدم توفیق وزارت آموزش و پرورش (که قسمت اعظمی از بودجه کشور را به خود اختصاص داده) و ایجاد رخنه و وقفه در نظام آموزشی کشور و طولانی شدن مدت تحصیل و متعاقبا از دست دادن زمان و هزینه بیشتر و بازدهی کمتر را میتوان از مضرات دیگر تعطیلهای بیرویه به حساب آورد.
اجرای به موقع طرحهای عمرانی که میتواند در عمران و آبادانی کشور و پایین آمدن هزینهها سهم بسزایی داشته باشد متاسفانه اغلب اوقات با تاخیر طولانی روبهرو بوده و باعث بالارفتن هزینههای اجرایی طرحهایی که گاهی به چندین و چند برابر میرسد شده که از دیگ نتیجههای تعطیلی است که همگی در کل باعث افزایش شدید نرخ بیکاری و ایجاد تورم در جامعه میشود.عدم رعایت عدالت در تقبل هزینههای سنگین تعطیلات از مهمترین فاکتورهای بازدارنده امور تولیدی و مخل ایجاد هارمونی لازم در سیستم اداره مملکتی است به طور نمونه در ایام تعطیل کارکنان، حقوق، بانکها، سود و جریمه دیرکرد وامهایشان را محاسبه و دریافت میکنند و دیگر سازمانها نیز همینطور به طوری که هیچ فرقی با روزهای کاری و غیرتعطیل نداشته باشد ولی تولیدکنندگان بیاینکه درآمدی داشته باشند از اصل سرمایه باید هزینههای هنگفت تعطیلی را پرداخت کنند، عدم اتخاذ ترتیبهای لازم جهت ایجاد فرصتی برای هماندیشی در باب ضرورت حل معضل تعطیلات میتوان از مهمترین مشکلاتی باشد که سرنوشت توسعه کشورمان را به شدت و به طور جدی در معرض خطر قرار داده است، ای کاش چون نیاکانمان با تولید خورشید نوروزی بیدار و پا به شور و شعور مختص شرقی بودن خویش و عناصر اربعه طبیعت سرزمین خورشید و روشنایی تلاشگر بودیم تا دیگر وقتی بهار بیدار میشود ما در خواب نباشیم.
ارسال نظر