نظرگاه
منافع شخصی، تعهدات اجتماعی
احمد پورفلاح - در گذشتههای دورتر آدام اسمیت میگفت اگر اجازه دهیم افراد منافع شخصی خود را دنبال کنند، انگیزه دستیابی به منافع شخصی، در نهایت به حفظ منافع جامعه نیز منجر خواهد شد که این نظریه پایه اصلی اقتصاد آزاد غرب را تشکیل میداد. میلتون فریدمن، اقتصاددان مشهور در سال ۱۹۶۲ در کتاب خود به نام سرمایهداری و آزادی اظهارکرده بود که تنها مسوولیت و وظیفه اجتماعی مدیران کمپانیها و شرکتها را افزایش و بیشینه سازی درآمد و ثروت این کمپانیها از راه انجام کار و انجام وظیفه میداند و در واقع او مسوولیت اقتصادی را تنها مسوولیت بنگاه میداند.
اما از آن زمان تاکنون این نگرش تغییر کرده است. اقتصاد جهانی و به ویژه اقتصاد غرب به این نتیجه رسید که هنوز مسائلی مثل فقر و بیماری و بیکاری در همه کشورها، به ویژه در جوامع جهان سوم و توسعه نیافته وجوددارد که دلیلی بر ناکارآمدی این تئوری در سطح جهان در تامین نیازمندیهای بشریت است و در نتیجه و به تدریج به تئوری اقتصاد آزاد اصلاحیهای اضافه کردند که به آن مسوولیتهای اجتماعی سازمانها میگویند. به گونه ای که بسیاری از سازمانهای اقتصادی جهان، سازمان توسعه تجارت و کلیه مجامع بینالمللی چه آنهایی که سازمان ملل متحد برگزار میکند و چه آنهایی که خود شرکتها یا کشورها دورهم جمع میشوند موضوع مسوولیت اجتماعی را در بنگاهها مورد تشویق و ترغیب قرار میدهند. امروز همه سازمانها در روند بلوغ و تعالی خود به این نتیجه رسیده اند که صرف پرداختن به نتایج اقتصادی برای دوام آنها کافی نیست، بلکه باید به مسائل دیگری همانند مسوولیت اجتماعی و حفظ محیط زیست نیز توجه ویژه نمایند.
بخشهایی از متن سخنرانی در همایش حمایت از کودکان سرطانی (محک)
ارسال نظر