پاسخ انتقادی چهار نماینده شاخص به احمدینژاد
دنیای اقتصاد- چهار نماینده شاخص مجلس با انتشار نامهای سرگشاده به نامه اخیر محمود احمدینژاد به ۲۹۰ نماینده مجلس پاسخ دادند و انتقاداتی را از رییسجمهور به عمل آوردند. محمدحسن ابوترابیفرد نائبرییس مجلس، محمدرضا باهنر، احمد توکلی و محمد دهقان نویسندگان پاسخ به نامه رییسجمهور هستند. چهار نماینده یادشده عضو هیات حل اختلاف دولت و مجلس هستند. این نمایندگان در نامه خود از رییسجمهور انتقاد کردهاند که چرا گفته مجلس، قوه قضائیه و مجمع تشخیص علیه دولت با یکدیگر تبانی کردهاند. ۴ نماینده شاخص مجلس به نامه هفته گذشته احمدینژاد پاسخ دادند
انتقاد از اتهام تبانی علیه دولت
دنیای اقتصاد- محمدحسن ابوترابی فرد، محمدرضا باهنر، احمد توکلی و محمد دهقانی، چهار نماینده شاخص مجلس در نامه ای خطاب به محمود احمدینژاد، پاسخ نامه هفته گذشته وی را دادند و از اتهاماتی که رییسجمهور نسبت به مجلس، قوه قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نظام روا داشته است، انتقاد کردند.
این چهار نماینده که اعضای تیم مجلس در کارگروه حل اختلاف مجلس و دولت هستند، در این نامه که روز گذشته منتشر شد، از رییسجمهور پرسیده اند: «تصویری که جنابعالی از وضع فعلی نظام در این نامه ارائه کردید، این است که دو قوه از قوای سهگانه همراه با مجمع تشخیص مصلحت که رییس و اعضای آن با نصب مستقیم رهبری نظام تعیین میشوند و زیر نظر معظم له کار میکنند، به شکل غیر قانونی و با تبانی علیه قوه مجریه فعالند، آیا این تصویر واقعی است؟ وجود این توهم زیانبار است چه رسد به ایراد اتهام در نامه سرگشاده.» به گزارش خبرگزاری مهر، متن این نامه به شرح زیر است:
«برادر ارجمند جناب آقای دکتر محمود احمدینژاد
رییس جمهور محترم
با سلام و احترام؛
در کمال ناباوری نامه سرگشاده جنابعالی خطاب به نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی در خصوص تخلفات گسترده اکثریت نمایندگان مجلس، روسای قوای مقننه، قضائیه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و اکثریت اعضای مجمع در جریان تصویب قانون برنامه پنجم توسعه را مطالعه کردیم.
در شرایط خطیر امروز حفظ وحدت و انسجام قوا و پرهیز از هر سخن و اقدامی که زمینه نگرانی ملت عزیز و سوءاستفاده دشمنان را فراهم آورد یک ضرورت انکارناپذیر است. در این وضعیت، انتظار نمیرفت ارکان کلیدی نظام و روسای محترم قوای مقننه، قضائیه و مجمع تشخیص که زیر نظر رهبر معظم و فرزانه، ناخدای خدامحور و هوشمند انقلاب اسلامی قرار دارند و تصمیمات و اقدامات آنان به خوبی رصد میگردد به توطئه آفرینی علیه دولت محترم و سوء استفاده از قدرت متهم گردند. ادب اقتضاء نمود نامه جنابعالی را بیپاسخ نگذاریم ولی چون کشاندن مسائل بین قوا را به میان جامعه به صلاح کشور نمیدانیم، با پرهیز از واژهها و کلمات جدالبرانگیز، به حداقل بسنده میکنیم. با توجه به حضور مستمرمان در جلساتی که در دفتر حضرت آیتالله جنتی به درخواست شماره ۱۹۲۹۵۶ مورخ ۳۰/۹/۸۸ جنابعالی از مقام معظم رهبری تشکیل گردید و با عنایت به اطلاع و حضور در روند تقدیم لایحه برنامه پنجم توسعه کشور و بررسی آن در مجلس شورای اسلامی و نهایتا مجمع تشخیص مصلحت نظام، نکاتی را معروض میداریم:
۱- روح حاکم بر نامه جنابعالی به نمایندگان محترم، صرفنظر از اتهاماتی که در آن مطرح شده است، مفاد نامه شماره ۱۹۲۹۵۶ مورخ ۳۰/۹/۱۳۸۸ آن برادر محترم به رهبر معظم را تداعی مینماید. همانگونه که استحضار دارید در پی درخواست شما، مقام معظم رهبری طی ابلاغیه شماره ۴۷۶۵-۱ /م مورخ ۱۸/۱/۱۳۸۹، شورای محترم نگهبان را مامور رسیدگی به موضوع با حضور صاحبنظرانی از مجلس، دولت و دانشگاه فرمودند. با دعوت و مدیریت شایسته حضرت آیتا... جنتی تمام موضوعات مورد نظر جنابعالی (که بعضا در این نامه سرگشاده بدانها اشاره شده است) با حضور اینجانبان از مجلس شورای اسلامی، سه نفر از معاونان محترم آنجناب، سه نفر از دانشگاهیان، سه نفر از اعضای محترم شورای نگهبان و سه کارشناس از دفتر مقام معظم رهبری، طی هجده جلسه طولانی در تابستان و پاییز امسال، مورد بحث و بررسی دقیق قرار گرفت و نهایتا حضرت آیت ا... جنتی گزارش کامل جلسات را همراه با نظرات مکتوب دولت و اینجانبان طی نامه شماره ۴۰۵۱۷/۳۰/۸۹ مورخ ۲۰/۸/۱۳۸۹ تقدیم مقام رهبری نمودند. همانگونه که جنابعالی به درستی در نامه خود مرقوم داشتهاید «براساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه از اختیارات رهبری است»؛ بنابراین انتظار میرفت (به ویژه از آنجناب که بارها در نامه خود بر ضرورت تبعیت از رهبری تاکید فرمودهاید) بعد از سیر مراحل مذکور اقدام به نگارش این نامه سرگشاده اختلاف برانگیز نمیفرمودید که نه وجهه قانونی دارد و نه وجهه مصلحتی.
۲- در نامه خویش اشاراتی داشتید که مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر خلاف رهنمودهای رهبری معظم تصمیم گرفتهاند. با توجه به حضور در روند این تصمیمسازی شهادت میدهیم که این تصور مقرون به صواب نیست و نوعی اتهام تلقی میگردد. رهنمودهای رهبری در ارتباط با برنامه پنجم توسعه توسط اینجانبان (ابوترابی، باهنر و توکلی) و ریاست محترم مجلس شورای اسلامی به طور دقیق به عرض همکاران ارجمند در کمیسیون تلفیق رسید و نمایندگان محترم در راستای همکاری و تعامل با دولت محترم مصوبات کمیسیون تلفیق را در چارچوب آییننامه داخلی بازنگری کردند و در عموم قریب به اتفاق مواد برنامه نظر دولت مورد توجه قرار گرفت.
۳- علاوه بر آنچه اشاره گردید، در مورد صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی، جنابعالی نظرتان را خدمت مقام معظم رهبری منعکس نمودید و در این راستا به منظور رفع دغدغه رییسجمهور محترم، مقام معظم رهبری با دستور مورخ ۲۶/۱۱/۸۹ به مجمع تشخیص مصلحت نظام کار رسیدگی و تصویب لایحه برنامه پنجم توسعه را جزء در مورد بانک مرکزی ختم فرمودند و طبق بند ۸ اصل ۱۱۰ حل موضوع بانک مرکزی را نیز به عنوان معضل به مجمع تشخیص مصلحت نظام واگذاردند.
نظر به شخصیت حقیقی و حقوقی شما و با عنایت به اینکه آنجناب بارها در نامه سرگشاده خویش بر ضرورت التزام به قانون اساسی و رهنمودهای رهبری معظم تاکید نمودهاید، به نظر میرسد با سیر مذکور، دیگر جایی برای نگارش این نامه که، زمینه نگرانی مردم شریف را فراهم آورد وجود نداشت.
۴. جنابعالی در نامه مورد بحث، پرسیدهاید:
آیا مجلس میتواند اعلان جنگ کند؟
آیا مجلس میتواند دست به تفسیر قانون اساسی بزند؟
آیا مجلس حق دارد حکم محکمهای از قوه قضائیه را تغییر دهد؟
و چون پاسخ این پرسشها به وضوح منفی است، نتیجه گرفتهاید که پس مجلس نمیتواند برای بانک مرکزی تعیین تکلیف کند، در حالی که مواردی شبیه آنچه پرسیده شده است، به صراحت قانون اساسی از اختیارات مراجع دیگر، غیر از مجلس است و تخصصا از حدود صلاحیت مجلس خارج است، ولی طبق اصل ۴۴ قانون اساسی « تفصیل ضوابط و قلمرو و شرایط» کار بانک مرکزی را مجلس تعیین میکند. همینطور است صندوق توسعه ملی که بر اساس اصل ۴۵ تعیین تکلیفش با مجلس است.
۵. مجمع تشخیص مصلحت نظام که طبق اصولی مانند اصل ۱۱۲ و اصل ۱۱۰ برای رفع اختلافات بین مجلس و شورای نگهبان و دادن مشاوره به رهبری برای حل معضلات کشور که از طرق عادی حل شدنی نیست، تشکیل شده است، تاکنون بارها مصلحت را در قبول نظر دولت تشخیص داده و بر این اساس عمل کرده است؛ مانند تامین منابع خارجی و موافقتنامه با دول خارجی که مجلس درخواست دولت را تصویب کرده، ولی شورای نگهبان اشکال شرعی و قانون اساسی بر آنها داشته و مجمع، مصلحت نظام را در قبول نظر دولت و مجلس تشخیص داده است.
در این ارتباط ذکر این نکته نیز ضروری است که اینکه جنابعالی فرمودهاید مجمع نمیتواند با مصلحت سنجی، اختیار قوهای را به نفع قوه دیگر کم کند نیز مصداق نقیض کم ندارد؛ از جمله اعمال تعزیرات حکومتی که همگی قبول دارند که از اختیارات قوه قضائیه است، ولی به درخواست دولت، با تصویب همین مجمع به قوهمجریه سپرده شده است. اصولا مجمع تشخیص به دستور حضرت امام رضوانا.... علیه به این دلیل تشکیل شده است که برای حفظ مصالح نظام، که آن را مهمتر از رعایت یک حکم شرعی یا اصلی از اصول قانون اساسی تشخیص میدهد، تصمیم بگیرد.
۶- تصویری که جنابعالی از وضع فعلی نظام در این نامه ارائه کردید این است که دو قوه از قوای سهگانه همراه با مجمع تشخیص مصلحت که رییس و اعضای آن با نصب مستقیم رهبری نظام تعیین میشوند و زیر نظر معظمله کار میکنند، به شکل غیر قانونی و با تبانی علیه قوه مجریه فعالند، آیا این تصویر واقعی است؟ وجود این توهم زیانبار است چه رسد به ایراد اتهام در نامه سرگشاده.
۷- با استناد به اصول متعدد قانون اساسی برای اکثر مباحث حقوقی مطروحه درنامه سرگشاده جنابعالی پاسخ مناسب وجود دارد و نسبتها و اتهامات وارده نیز به روشنگری نیاز دارد، لیکن به دلیل شرایط خطیر کشور و دنیای اسلام در رویارویی با نظام سلطه، دفاع از حقوق مشروع هستهای و اجرای قانون مهم و تعیینکننده هدفمندسازی یارانهها، در شرایطی که جنابعالی بار سنگین اداره کشور را بر دوش دارید، رسالت عقلی، دینی و ملی خود میدانیم که در راستای گرهگشایی از کار مردم، کشور و انقلاب شما را یاری نماییم؛ در موارد بروز اختلاف که ضرورت یک جامعه پویا است، با استفاده از راهکارهای قانونی و جایگاه فاخر رهبری به عنوان تنظیم کننده روابط قوای سهگانه بدون انتقال تنش به جامعه به حل آن همت گماریم؛ و اگر تنویر افکار عمومی هم مقصود باشد، نحوه کار را چنان انتخاب کنیم که اختلاف بین نظرها را نشان دهد، نه تنازع بین افراد را.
از این منظر و با الهام از رهنمودهای همیشه راهگشای رهبری و دستورات اکید ایشان، به ویژه به روسای محترم قوا، خویشتن و جنابعالی و همه همکاران ارجمند را در قوه مقننه، قوه قضائیه و نهادها و دستگاه های اجرایی کشور، به همدلی و همراهی و پرهیز از هر سخن، رفتار و تصمیم اختلافبرانگیز و تنش آفرین، جهت بهبود امور دنیا و آخرت ولی نعمتانمان که مردماند، فرا میخوانیم.»
احمدینژاد در نامه خود چه نوشته بود؟
محمود احمدینژاد در نامه هفته گذشته خود خطاب به نمایندگان، ضمن انتقاد صریح از رییس مجلس، رییس قوهقضائیه و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشته بود: «تلاش مدیریت مجمع و برخی اعضای آن به ویژه رییس محترم مجلس و متاسفانه همراهی رییس محترم قوهقضائیه در دخالت دادن مدیریت مجلس و قوه قضائیه در اموری مانند تصمیمگیریهای صندوق توسعه ملی و عزل و نصب رییس کل بانک مرکزی، یک بدعت آشکار و متضمن تغییر قانون اساسی و مخدوشکردن روند مدیریت کشور است.» رییسجمهور در این نامه طولانی که دوشنبه هفته گذشته انتشار یافت، شان مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام در بررسی مواد مورد اعتراض دولت را زیر سوال برده و خطاب به نمایندگان مجلس نوشته بود: «شما بهتر میدانید که به موجب اصل هفتاد و یکم قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی «در حدود مقرر در قانون اساسی» میتواند «قانون» وضع کند، بنابراین مجمع تشخیص در مواردی اختیار ورود دارد که مصوبه مجلس در حدود اختیارات و صلاحیت مجلس باشد و شورای نگهبان مفاد مصوبه را مغایر قانون اساسی یا موازین شرع مقدس بداند و در مواردی که مصوبه مجلس اساسا در حدود صلاحیت وی نیست، ارجاع مورد به مجمع تشخیص مصلحت موضوعیت ندارد.» ادامه نامه احمدینژاد به بیان استدلالاتی در رد شان قانونگذاری مجلس در امور یادشده پرداخته و در پایان، به «رهبری عزیز، ملت بزرگ و نمایندگان» قول داده بود که در برابر «تغییر قانون اساسی» مقاومت کند: «اطمینان میدهم که اینجانب به عنوان خادم و سرباز کوچک جمهوری اسلامی به سوگند شرعی خود که طبق اصل یکصد و بیست و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ادا نمودهام، پایبندم و بر اجرای دقیق قانون اصرار دارم. سوال این است که با توجه به مضمون سوگند رییسجمهور و نمایندگان محترم در برابر قرآن مجید آیا میتوان تغییر غیرقانونی و آشکار قانون اساسی را پذیرفت؟»
ارسال نظر