پرونده جنایت سعادتآباد با اعدام قاتل مختومه شد
قاتل بر دار مجازات
آخرین برگهای حکایت حادثه سعادتآباد در حضور جمع کثیری از مردم و در مدت کمتر از ۲ ساعت ورق خورد تا یکی از مهمترین پروندههای جنایی تهران در سال جاری به سرانجام برسد و یعقوب متهم به قتل یزدان در ملا عام و در سعادتآباد به دار آویخته شد.
عکس: ایسنا
آخرین برگهای حکایت حادثه سعادتآباد در حضور جمع کثیری از مردم و در مدت کمتر از ۲ ساعت ورق خورد تا یکی از مهمترین پروندههای جنایی تهران در سال جاری به سرانجام برسد و یعقوب متهم به قتل یزدان در ملا عام و در سعادتآباد به دار آویخته شد. به گزارش ایسنا، حکم قصاص «یعقوب.ج» معروف به مهدی متهم به قتل «محمدرضا.ح» معروف به یزدان، ساعات ابتدایی دیروز ـ چهارشنبه ـ داخل محوطه یک بازار میوه و ترهبار واقع در تقاطع بلوار دریا، روبهروی مسجد قدس محله سعادتآباد به مرحله اجرا درآمد.
یعقوب ۳۱ ساله ششم آبانماه سال جاری، رقیب عشقیاش را با ضربات چاقو در میدان کاج سعادتآباد به قتل رساند و این در حالی بود که وی از دخالت مردم در حین وقوع حادثه خودداری کرده و البته پلیس هم که شاهد ماجرا بوده است از انجام اقدام مناسب و بهنگام خودداری میکند.
این حکم پس از صدور از سوی قضات شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی و تایید از سوی دیوان عالی کشور، پس از طی تشریفات قانونی توسط واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی پایتخت با اصرار اولیای دم مبنی بر قصاص، اجرا شد.
به گزارش ایسنا، از ساعات ابتدایی بامداد دیروز جمع کثیری از مردم محله سعادتآباد در محل اجرای حکم واقع در تقاطع بلوار دریا، روبهروی مسجد قدس حضور داشتند و تعداد زیادی از ماموران نیروی انتظامی نیز در قالبهای گوناگون نظم منطقه را حفظ میکردند.
همچنین تعدادی از خبرنگاران نیز در محل اجرا حضور داشتند، اما از عکسبرداری توسط عکاسان خودداری میشد. چندین بار نیز از بلندگوی خودروهای نیروی انتظامی اعلام شد که گرفتن عکس و فیلم با تلفن همراه یا دوربین، ممنوع است و در صورت مشاهده برخورد خواهد شد.
اما پس از طی مراحل اجرایی، ساعت ۶ و ۱۰دقیقه صبح، جمعی از مردم که در پشت نردههای حفاظ محل اجرا حضور داشتند فریاد «رضایت، رضایت» سردادند و به این طریق از اولیای دم خواستند که از قصاص قاتل فرزندشان گذشت کنند، هر چند این فریادها بینتیجه ماند. اندکی بعد، یعقوب تحت تدابیر شدید انتظامی و حفاظتی سوار بر خودروی مخصوص حمل متهم در حالی که توسط چند موتور سوار پلیس اسکورت میشد، وارد محوطه اجرای حکم شد و در این زمان آیاتی از قرآن کریم از طریق بلندگو پخش شد.
ساعت ۶ و ۱۳ دقیقه در حالی که متهم حین پیاده شدن از خودرو فریاد میزد «خدایا به خودت سپردم»، معاون دادستان تهران و سرپرست دادسرای امور جنایی پایتخت مراحل صدور حکم قصاص را قرائت کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، یعقوب در لحظهای که بالای جرثقیل هدایت شد تا طناب دار به دور گردن وی آویخته شود روی زانوهای خود نشسته و از شدت ترس و وحشت توان ایستادن نداشت و از ایستادن امتناع میکرد.
سرانجام ساعت ۶ و ۱۶ دقیقه در حالی که طناب آبیرنگ دار دور گردن یعقوب افتاده بود و او همچنان بیتابی میکرد، اهرم جرثقیل به سمت بالا حرکت کرد و به این ترتیب پرونده زندگی این متهم برای همیشه بسته شد. پس از تایید مرگ یعقوب توسط پزشک قانونی، جسد این متهم داخل کاوری مخصوص قرار داده شد و جهت انجام تشریفات لازم به پزشکی قانونی انتقال یافت.
گفتوگوی پدر مقتول و یعقوب
اجرای حکم یعقوب، اما حواشی را هم در پی داشت به طوری که حین اجرای حکم، بستگان یعقوب شیون و زاری میکردند؛ اما برخی از حضار از مجازات وی خوشحال بودند؛ چنانکه پس از اجرا، فریاد «نیروی انتظامی، تشکر، تشکر» سردادند و برخی از مردم حاضر در محل اجرای حکم هم معتقد بودند که مقصر اصلی این جنایت، کیمیا (متهم زن پرونده) است.
به گزارش خبرگزاری فارس، همچنین پیش از اجرای حکم پدر قاتل و مقتول در جمع خبرنگاران به گفتوگوی کوتاهی پرداختند. پدر یعقوب در حالی که به شدت گریه میکرد به خبرنگاران گفت: از خانواده یزدان تقاضای بخشش دارم؛ یعقوب آدمی نبود که دست به چنین خشونتی بزند و نمیدانم که چه اتفاقی افتاد که او اینطوری شد.
وی درباره شخصیت کیمیا گفت: او هر وقت که به شهرستان میآمد در مقابل اصرارهای ما برای ازدواج، به من میگفت شما چرا برای این کار عجله میکنید ما با هم صیغه هستیم. پدر یعقوب با بیان اینکه کیمیا هیچ سنخیتی با خانواده ما نداشت، گفت: هیچ شناختی از او نداشتیم و فقط از حرفهای خودشان فهمیدم که با هم در یک بنگاه در میدان کاج کار میکنند.
در این میان قاتل همچنین گفت: بارها یعقوب را نصیحت کردم که به رابطه با کیمیا پایان دهد؛ اما کیمیا اجازه این کار را نمیداد و میگفت شما به رابطه ما کاری نداشته باشید. نمیدانستم یعقوب به چه راهی رفته است؛ اما همه کسانی که کیمیا را میشناختند گفتند او زن خوبی نبوده و برای مردان پولدار دام پهن میکرده است.
در ادامه این گفتوگو، اما پدر یزدان هم با بیان اینکه بر اجرای این حکم ۱۰۰ درصد اصرار دارم، به خبرنگاران گفت: کسی که فردی را از پشت سر به قتل میرساند، سزایش مرگ است و به جز آن چیز دیگری نمیتواند باشد.
وی درباره عملکرد دستگاه قضایی در سرعت بخشیدن در رسیدگی به این پرونده گفت: عملکرد دستگاه قضایی خیلی خوب و عالی بود و از همه مسوولان تشکر میکنم.
پدر یزدان با بیان اینکه یزدان و یعقوب هیچ ارتباطی با هم نداشتند، گفت: آنها هیچ ارتباطی با هم نداشتند و فقط یکبار از طریق تلفن با هم قرار گذاشته بودند که آن قرار هم لغو شد. روز حادثه هم یعقوب، یزدان را از پشت سر صدا کرده و زمانی که یزدان جوابش را داده، با چاقو شاهرگش را زده است. وی در پایان تاکید کرد: از اینکه این حکم اجرا میشود، بسیار خوشحال هستم؛ چرا که یعقوب آدم نامردی بود.
گفتوگوی یعقوب پیش از اعدام
یعقوبعلی جعفری که آبان امسال در حوالی میدان کاج سعادتآباد فردی را در مقابل چشم مردم با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، یک روز قبل از اعدام با واحد مرکزی خبر مصاحبه کرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، یعقوب در مصاحبه اختصاصی با واحد مرکزی خبر گفت: عشق بازیگری داشتم؛ اما نمیدانم چرا بازیگر نشدم، فیلمهای جنایی و پلیسی را دوست داشتم.بنابر این گزارش، یعقوب درباره چگونگی آشنایی با کیمیا گفت: بچه دختر عمویم در پی کار بود که او را به کیمیا معرفی کردم و به واسطه آن روابطم با کیمیا بیشتر شد و چندین مرتبه نزد او رفتم، کیمیا از برخورد، تیپ و قیافه من خوشش آمد. عاقبت بعد از چند روز به خانه من رفتیم. کیمیا در راه پیشنهاد کرد برایم ماشین بخرد که گفتم ماشین دارم و رابطهام با او بیشتر شد؛ مدتی بعد خانه خودم را تخلیه کردم و در خانه کیمیا که خواهر کوچکی هم داشت، بدون ازدواج شرعی شروع به زندگی کردم.
یعقوب گفت که فکر میکردم مطلقه است؛ اما بعد از یکسال فهمیدم او از شوهرش طلاق نگرفته است. وی در پاسخ به این سوال که چرا با این وضع ارتباطت را با او ادامه دادی؟ جواب داد: دوستش داشتم. یعقوب به گفته خود به خاطر اختلافات مالی و ضرب و شتم کیمیا حدود شش ماه زندانی شده است؛ اما در زندان هم با او ارتباط تلفنی داشته است.
وی درباره تنفر از یزدان (مقتول) هم گفت که دو سه هفته آخر زندانم کیمیا از مزاحمتهای یک نفر به نام یزدان برایم گفت همان موقع خیلی عصبانی شدم. به گزارش واحد مرکزی خبر، قاتل محکوم به قصاص بعد از زندان به واسطه تحریک کیمیا به یزدان زنگ میزند تا به گفته خودش او را از رابطه با کیمیا منصرف کند، اما رقیب عشقیاش نمی پذیرد.
تشریح روز ماجرا از زبان یعقوب
بنا بر این گزارش وی در تشریح روز ماجرا گفت: صبح روز حادثه آمدم تا با یزدان که او را هنوز ندیده بودم، حرف بزنم البته همراه خودم یک چاقو هم برای دفاع برداشته بودم، وقتی با یزدان مواجه شدم و او را با اسم صدا زدم، اما او بلافاصله اسپری به صورتم پاشید و لگدی هم به من زد. وی ادامه داد: زمانی که آمد فرار کند با کارد او را زدم آن زمان خشم و نفرت و جنون مرا گرفته بود؛ کارم از روی ناراحتی شدید بود، نمی خواستم او را بکشم. وی در پاسخ به این سوال که میگویند هجده ضربه چاقو به یزدان زدی، گفت: فقط چهار پنج ضربه به او زدم، خون جلوی چشمم را گرفته بود و هیچکس را نمیدیدم.
بنا بر این گزارش یعقوب ناگهان یاد یک عادت همیشگی افتاده و گفت: حوادث روزنامهها را زیاد میخواندم البته میخواستم تا اینگونه مسائل برایم تجربه شود.
یادم نمیآید به جنازه یزدان لگد زدم
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا اجازه ندادی مردم به یزدان کمک کنند؟ به فکر فرو رفته و گفت: دچار جنون آنی شده بودم، یادم نمیآید به مردم چه میگفتم یا اینکه به جنازه یزدان لگد زدم هم یادم نمیآید.
ارسال نظر