«بازاریابی اجتماعی» راهی برای خروج از تله فقر(۲)
مروری بر راهبردهای جهانی مبارزه با فقر
ترجمه و تنظیم: یاسر ملایی*، میثم هاشمخانی**
فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) بدون تردید مطرحترین چهره آکادمیک فعلی دنیا در حوزه مدیریت بازاریابی (Marketing Management) محسوب میشود. «کاتلر» با تالیف چندین متن درسی معتبر در زمینه دانش بازاریابی، جزو مشهورترین و معتبرترین نامها برای اکثریت قاطع از دانشجویان مدیریت و اقتصاد در سراسر دنیا به حساب میآید.
کاتلر علاوه بر تالیف کتابها و مقالات متعدد در حوزههای مرسوم بازاریابی (بازاریابی اقتصادی)، مباحثی را نیز در زمینه یک مفهوم متناظر و خلاقانه، یعنی «بازاریابی اجتماعی» مطرح نموده است.
ترجمه و تنظیم: یاسر ملایی*، میثم هاشمخانی**
فیلیپ کاتلر (Philip Kotler) بدون تردید مطرحترین چهره آکادمیک فعلی دنیا در حوزه مدیریت بازاریابی (Marketing Management) محسوب میشود. «کاتلر» با تالیف چندین متن درسی معتبر در زمینه دانش بازاریابی، جزو مشهورترین و معتبرترین نامها برای اکثریت قاطع از دانشجویان مدیریت و اقتصاد در سراسر دنیا به حساب میآید.
کاتلر علاوه بر تالیف کتابها و مقالات متعدد در حوزههای مرسوم بازاریابی (بازاریابی اقتصادی)، مباحثی را نیز در زمینه یک مفهوم متناظر و خلاقانه، یعنی «بازاریابی اجتماعی» مطرح نموده است.
همانطور که در «بازاریابی اقتصادی»، هدف اصلی به کارگیری چارچوبهای تحلیلی علمی برای دستیابی به سود اقتصادی هر چه بیشتر میباشد، در «بازاریابی اجتماعی» نیز دستیابی به منافع اجتماعی هر چه بیشتر مدنظر قرار دارد؛ بنابراین «بازاریابی اجتماعی»، به تجزیه و تحلیل علمی برای افزایش بهرهوری فعالیتهای مختلف اجتماعی میپردازد؛ ضمن آنکه بر فعالیتهای گروههای خیریه با هدف کمک به فقرا تمرکز دارد.
نقطه اوج طرح ایده بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) ۱ توسط «کاتلر»، به نگارش کتابی در این زمینه در سال ۲۰۰۹ مربوط میشود ؛ کتابی که نخستین قسمت از ترجمه آن در پیش روی خوانندگان محترم روزنامه دنیای اقتصاد قرار گرفته و قسمتهای بعدی آن نیز به صورت هفتگی (در روزهای چهارشنبه هر هفته) در صفحه اندیشه روزنامه دنیای اقتصاد منتشر خواهد شد. گروه مترجم این کتاب، امید فراوان دارند که ترجمه کتابهایی از این دست بتواند در درجه اول ایدههایی جدید در راستای افزایش بهرهوری گروههای خیریه ایرانی فراهم ساخته و در درجه بعد مورد استفاده مدیران اجرایی کشور واقع شود:
افراد بسیاری درباره اینکه چگونه میتوان به فقیران برای رهایی از رنجهایشان یاری رساند، اندیشیدهاند. نتایج این مطالعات و تجربیات، که بشر به مرور زمان به دست آورده است، نشان میدهد که فقر شکلهای مختلفی به خود میگیرد و برای مقابله با آن، به جنگی فراگیر در جبهههای مختلف نیاز داریم.
راههایی که افراد یا سازمانها برای مبارزه با فقر پیشنهاد میکنند، بسته به دیدگاههایشان درباره ریشههای این پدیده، متفاوت است. در قسمت قبل، درباره عواملی که نقش اصلی را در ایجاد فقر در جوامع دارند صحبت کردیم. اکنون میخواهیم به تحلیلهای مختلفی که در طول تاریخ درباره علت پایداری پدیده فقر ارائه شده است، نگاهی بیندازیم. برخی از مهمترین این تحلیلها عبارتند از:
در جوامع بشری، همواره افرادی با ناتواناییهایی از قبیل کمهوشی، بیماری یا معلولیتهای جسمی یافت میشوند که به طور طبیعی در معرض فقر قرار دارند.
اگر تعداد فرزندان یک خانواده، بیش از ظرفیتهای اقتصادی آن باشد، در معرض فقر قرار دارد. این مساله در مورد یک طبقه اجتماعی یا یک کشور نیز صادق است. هنگامی که نرخ رشد جمعیت کشوری، بیشتر از نرخ رشد اقتصاد آن کشور باشد، به مرور تعداد فقرا در آن کشور افزایش خواهد یافت.
فرهنگ فقر، معمولا جای خود را در میان افرادی باز میکند که در انطباق با ارزشها و هنجارهای اصلی جامعه شکست خوردهاند؛ بنابراین برای توفیق در مبارزه با فقر، باید ارزشهایی چون اعتماد به نفس بالا و نیز کسب و کار شرافتمندانه را در میان فقرا ترویج کرد.
یک از عوامل اصلی فقر، فروپاشی خانواده است. فرزندانی که خارج از خانواده و بدون بهرهمندی از پدر، مادر یا هر دو بزرگ میشوند، در معرض آسیبهایی قرار دارند که آنها را در معرض فقر قرار میدهد.
فقر به دلیل شکست نهادهای اجتماعی در انجام کامل وظایفی چون فراهم کردن آموزش همگانی، گسترش مهارتهای فردی قابل عرضه در بازار کار و ارائه نمونههای موفق برای الگوبرداری توسط افراد مختلف جامعه به بار میآید.
فقر نتیجه وجود تبعیض نژادی، قومی، طبقهای یا عقیدتی است که دسترسی به فرصتها را برای برخی از گروههای اجتماعی محدود میکند.
فقر نتیجه ناتوانی ساختار اقتصادی در ایجاد به قدر کفایت فرصتهای شغلی با درآمد مناسب است.
فقر نتیجه بلایای طبیعی (زلزله، سیل، توفان، خشکسالی) یا وقوع جنگها است.
فقر نتیجه انباشت بیش از حد ثروت در دست گروهی اندک است که مورد حمایت قانون و نهادهای سیاسی و اجتماعی قرار دارند.
فقر نتیجه ضعف حکومت و گستردگی فساد اقتصادی است که رشد و توسعه اقتصادی را کند میکند.
هر یک از توضیحات فوق که راهها و سیاستهای متفاوتی را در مبارزه جهانی با فقر پیشنهاد میکند، طرفدارانی دارد؛ بنابراین جای تعجب نیست که تا این حد اختلاف نظر و ناسازگاری در برنامههای پیشنهادی برای مبارزه با فقر در سطح جهان وجود داشته باشد. ابزارهایی که در مبارزه جهانی با فقر به کار گرفته میشود، شامل طیف وسیعی از روشها از قبیل آموزش، قانونگذاری، خدمات داوطلبانه، صدقات و سازماندهی اجتماعی است.
راهبردهای اصلی کاهش فقر در جهان
در میان دیدگاههای پژوهشگران و فعالان فقرزدایی، چهار راهبرد اصلی برای مبارزه با فقر قابل شناسایی است که هر کدام، نقشه راه متفاوتی را نیز پیشنهاد میکنند؛ راهبرد رشد اقتصادی، راهبرد بازتوزیع درآمد، راهبرد کمکهای گسترده خارجی و راهبرد کنترل جمعیت.
راهبرد رشد اقتصادی: محوریترین راهبرد کاهش فقر، تلاش در جهت افزایش پایدار نرخ رشد اقتصادی یک کشور، از طریق افزایش سرمایهگذاری، ارتقای بهرهوری در استفاده از منابع و انباشت سرمایه انسانی است. در این صورت، مشاغل جدید ایجاد خواهد شد و سطح درآمد افراد جامعه به تدریج افزایش خواهد یافت و طبیعیترین شکل کاهش فقر در جامعه به وقوع خواهد پیوست. به بیان دیگر، در صورتی که تلاشهایی که برای مبارزه با فقر در یک کشور انجام میشود، به یک رشد اقتصادی پایداری نیانجامد، عملا در مبارزه واقعی با فقر شکست خوردهایم.
مثالهای فراوانی برای اینکه چگونه یک کشور فقیر با اتخاذ سیاستهای مناسب اقتصادی توانسته است در مسیر رشد قرار بگیرد و جمعیت فقیران را به صورت بنیادین کاهش دهد، وجود دارد. جدا از تجربه منطقه آسیای جنوب شرقی در نیمقرن گذشته و تجربه تحسینبرانگیز چین و هند در یکی دو دهه اخیر، توجه به تجربه اخیر برزیل و مکزیک نیز خالی از لطف نیست. طی سالهای ۲۰۰۰ به این سو، این دو کشور رشد اقتصادی قابلتوجهی را تجربه کردند و در نتیجه، میلیونها فقیر در این کشور توانستند خود را به سطح درآمدی نزدیک به متوسط برسانند. به این ترتیب بسیاری از افرادی که تا پیش از سال 2000 فقیر محسوب میشدند، در حال حاضر درآمد بیشتری برای خرج کردن دارند و همین مساله، موتور محرک یک بازار مصرف گسترده است که به نوبه خود، بستر را برای رشد اقتصادی بیشتر فراهم میکند.
با وجود اهمیت کلیدی رشد اقتصادی در کاهش فقر، باید دید که چه میزان از ثروت حاصل از بزرگتر شدن کیک اقتصاد نصیب فقرا میشود. به عنوان نمونه، رشد سریع اقتصاد چین واقعا میلیونها انسان را از فقر نجات داده است؛ با گسترش کارخانهها، میلیونها شغل ایجاد شده است و با ساخته شدن آپارتمانهای مسکونی، میلیونها روستایی فقیر در نواحی شهری، مانند پکن و شانگهای اسکان داده شده و از شغل و درآمد برخوردار گشتهاند، اما از سوی دیگر، تعداد میلیاردرهای چینی نیز افزایش پیدا کرده است و بخش بزرگی از ثروت تولید شده، در ازای پذیرش ریسک و فعالیتهای کارآفرینانه، به آنها اختصاص یافته است. به بیان دیگر، در صورتی که رشد اقتصادی با سازوکارهای دیگری مانند ساخت مدارس و گسترش آموزش، ایجاد تاسیسات بهداشتی و درمانی و گسترش پوششهای حمایتی همراه نباشد، نمیتواند به صورت متوازن و قابلقبولی به کاهش آلام بسیاری از افرادی که در فقر مطلق هستند، بیانجامد.
راهبرد بازتوزیع: گروه دیگری از کارشناسان معتقدند که راهبرد دومی نیز باید به صورت مکمل در نظر گرفته شود تا ثروتمندان بار بزرگی از کمکهای مورد نیاز برای بهبود زندگی فقرا، از قبیل ساخت مدارس، مراکز درمانی و مراکز خدماتی و امدادی را بر عهده بگیرند. بر این اساس، رشد سریع اقتصادی، اگر با سیاستهای بازتوزیعی مناسبی نیز همراه باشد، میتواند به خوبی در جهت کاهش فقر موثر باشد. البته، باید توجه داشت اگر مالیات بر ثروت بیش از حد بالا باشد، میتواند انگیزههای پذیرش ریسک و سرمایهگذاری را کاهش داده یا به خروج سرمایه از کشور منجر شود و در نتیجه، فرآیند رشد اقتصاد را کند نماید؛ بنابراین برای حداکثر کردن منافع جامعه، باید به دقت بین منافع ثروتمندان و فقرا توازن برقرار شود.
کمکهای گسترده خارجی: طرفداران این راهبرد معتقدند که بسیاری از کشورهای فقیر هرگز به تنهایی قادر نیستند خود را در مسیر رشد سریع اقتصادی و مدیریت مناسب بازتوزیع برای کمک به فقیرانی که اکثریت جمعیت آنها را شامل میشوند، قرار دهند؛ بنابر این دیدگاه، چنین کشورهایی برای رفع نیازهای فوری و جهش اقتصادی، به تزریق وسیع کمکهای مالی از طرف کشورهای ثروتمند نیاز دارند.
جفری ساکس2 که از اقتصاددانان شهیر و فعال در حوزه توسعه اقتصادی است، از حامیان جدی این راهبرد است. او از ملتهای ثروتمند میخواهد تا برای اینکه کشورهای فقیر فرصت نجاتیافتن از وضعیت دردناک خود را به دست آورند، کمکهای وسیع مالی (مانند برنامه مارشال3) را در دستور کار قرار دهند.
پیشنهاد جفری ساکس دربرگیرنده بارش یکباره کمکها به منظور تحریک اقتصاد و به راه انداختن فرآیند رشد اقتصادی در یک کشور فقیر است؛ با این وجود، تعدادی از منتقدان عقیده دارند که چنین کمکهایی به یک برنامه دائمی تبدیل خواهد شد و بر خلاف پیشبینی ساکس، به حرکت و رشد خودکار اقتصاد این کشورها نخواهد انجامید.
به علاوه، مشخص نیست که چه کشورهایی «ثروتمند» محسوب میشوند. ایالاتمتحده، با یک بدهی ده هزار میلیارد دلاری و عدمپوشش کافی خدمات بهداشتی و تامین اجتماعی، مشکلات خاص خود را دارد. اتحادیه اروپا نیز بدهیهای سنگینی را به دوش میکشد. چین هم در شرایطی نیست که بتواند در برنامههایی مانند مارشال مشارکت نماید. بحران مالی سال ۲۰۰۸ اوضاع را حتی بدتر نیز کرده است و با وجود این شرایط، امکان کمکهای گسترده غرب به کشورهای فقیر جهان بعید به نظر میرسد.
در کنار این مسائل، بسیاری از منتقدان معتقدند که کمکهای خارجی، بیش از اینکه مفید واقع شود، حتی در بعضی موارد ممکن است مضر نیز باشد. اولا، کمکها باعث افزایش وابستگی کشورهای فقیر به خارج میشود؛ زیرا آنها دیگر مجبور نیستند برای یافتن راهحلی بومی و پایدار برای مشکلاتشان، به سختی تلاش کنند. منتقدان معتقدند که کمک به فقرا نوعی «فرهنگ فقر» ایجاد میکند که از نسلی به نسل بعد منتقل خواهد شد. ثانیا، کمک خارجی در شکل توزیع رایگان غذا، به درآمد کشاورزان محلی آسیب میزند و بر انگیزه فعالیتهای تولیدی و مولد اثر منفی میگذارد. ثالثا، بیشتر کمکهای خارجی هرگز به دست فقیران هدف نمیرسد. ویلیام استرلی در کتابش با عنوان «مسوولیت مرد سفیدپوست»۴ ادعا میکند که بخش بزرگی از ۲۳ هزار میلیارد دلار کمکی که در ۵۰ سال اخیر در کشورهای فقیر توزیع شده، توسط حکومتهای فاسد آنان غارت شده و مقدار اندکی صرف کودکان و فقیران گردیده است. در مطالعهای دیگر، مشاهده شد که از پولی که توسط وزارت دارایی چاد برای تامین مالی درمانگاههای روستایی اختصاص یافته بود، تنها یک درصد صرف هدف اصلی شده و مابقی آن توسط مسوولان اداری فاسد به تاراج رفته است!
در واقع، این انتقاد وجود دارد که افرادی که برنامههای توزیع پول را طراحی و اجرا میکنند یا دارای تجربه کمی هستند یا به قدر کافی روی چگونگی توزیع منابع کنترل ندارند.
راهبرد کنترل جمعیت: یکی از مهمترین ویژگیهای خانوادههای فقیر این است که نسبت به خانوادههای ثروتمند فرزندان بیشتری به دنیا میآورند و این موضوع در فقیر ماندن آنها موثر است. تعدادی از کارشناسان بر این باورند که حکومتهای محلی باید با بهکارگیری ابزارهای مناسب، برای اثرگذاری بر میزان زاد و ولد در خانوادههای فقیر وارد عمل شوند. این ابزارها میتواند شامل طیفی از سیاستهای تشویقی و آموزشی و توزیع رایگان ابزارها و داروهای ضد بارداری، تا اعمال محدودیت قانونی بر تعداد فرزندان خانوار، مانند سیاست تکفرزندی در چین، باشد. طرفداران بهکارگیری روشهای داوطلبانه، استفاده از عنوان «برنامهریزی خانوادگی» را بر اصطلاح «کنترل جمعیت» ترجیح میدهند. البته، باید توجه داشت که عوامل اجتماعی و اقتصادی بسیاری بر نرخ رشد جمعیت تاثیر میگذارند. عواملی چون افزایش سطح آموزش بانوان، افزایش فرصتهای شغلی برای زنان، افزایش سن ازدواج و رشد زندگی شهری، باعث کاهش نرخ رشد جمعیت در یک جامعه میشوند.
لزوم بهکارگیری راهبردهای چندگانه در مبارزه با فقر
ما بر این باوریم که هیچ برنامه مبارزه با فقری نمیتواند تنها با بهکارگیری یکی از این چهار راهبرد موثر واقع شود و برای موفقیت در برنامههای فقرزدایی، به ترکیبی از این جهتگیریها نیازمندیم. فوریترین اقدام، ارتقای سطح بهداشت عمومی و تامین آب آشامیدنی سالم، به منظور بهبود سطح سلامت و کاهش بیماریها یا رفع مشکل تشنگی است. در درجه اول، کمکها باید صرف بهبود نظام بهداشت و درمان و کنترل بیماریهای مرگباری چون سل، مالاریا و ایدز شود. همچنین، برای کاهش مشکل کمبود غذا، باید برای افزایش سطح تولید در بخش کشاورزی، از طریق اصلاح بذر و بهکارگیری کود، سرمایهگذاری لازم صورت گیرد. همزمان، باید سرمایهگذاری لازم برای بهبود زیرساختهایی از قبیل راه، انرژی، حمل و نقل و ارتباطات انجام شود. همچنین، تلاش برای بهبود کیفیت آموزش کودکان فقیر و کمک به آنان برای کسب مهارتهای شغلی و تامین آینده خود، یک سرمایهگذاری بلندمدت، اما پربازده است. در مجموع، باید با در نظر گرفتن ویژگیهای هر منطقه، درباره اولویتهای سرمایهگذاری در مبارزه با فقر و شیوههای جذب مشارکت دولت و سایر نهادهای کمکرسان اندیشید.
سازمانهای فعال در مبارزه جهانی با فقر
سازمانها و نهادهای بسیاری در برنامههای جهانی مبارزه با فقر در جهان مشارکت میکنند. در این بخش به معرفی تعدادی از مهمترین سازمانها و افراد فعال در این زمینه میپردازیم.
سازمان ملل و هدف کاهش فقر در جهان: سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۰، چارچوب برنامه چند بعدی خود برای کاهش فقر در جهان را ارائه کرد. در راستای «اعلامیه هزاره» (UN Millennium Declaration)، سازمان ملل سند «اهداف توسعه هزاره» (Millennium Development Goals) را طراحی نمود. این سند مشتمل بر هشت هدف مرتبط و به هم پیوسته است که به منظور کاهش چشمگیر سطح فقر در جهان تا سال ۲۰۱۵ میلادی، طراحی شده است. در میان این اهداف، تنها یک هدف به موضوع درآمد میپردازد و هفت هدف دیگر به ارتقای شرایط انسانی و اجتماعی فقرا ارتباط دارد. سند اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد در جدول ۱ آورده شده است.
برنامه توسعه هزاره، اکثر عواملی که در فقر نقش دارند را
دربرمیگیرد. با این وجود، متاسفانه، اجرای برنامه در سالهایی که از آغاز آن گذشته، پیشرفت خوبی نداشته است و روند تحقق اهداف مورد نظر، بسیار کندتر از هدفگذاری برنامه است. در ماه مه سال ۲۰۰۵، دبیرکل وقت سازمان ملل در مورد عدمتحقق بسیاری از اهداف توسعه هزاره در تعداد زیادی از کشورهای فقیر جهان هشدار داد۵. طی این سالها، آمار مرگومیر در هنگام زایمان در بسیاری از مناطق پر خطر افزایش یافته است؛ روند رشد درآمد متوسط مردم در بسیاری از مناطق فقیر جهان بسیار کند بوده و در مواردی کاهش هم یافته است و گرسنگی طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ افزایش یافته است. به علاوه، عدالت جنسیتی، آموزش ابتدایی همگانی، ماندن دانشآموزان در مدرسه و سایر اهداف برنامه نیز به کندی رشد میکنند و بعید است که در سال ۲۰۱۵، به میزان هدفگذاری شده برسند.
بانک جهانی: بانک جهانی (World Bank) از نهادهای فعال در زمینه سنجش، تامین مالی و اجرای برنامههای کاهش فقر در نقاط مختلف جهان است. در وبگاه بانک جهانی، میتوان به حجم زیادی از اطلاعات مفید و روزآمد درباره موضوع فقر دست یافت6. عناوینی چون تحلیل فقر، نقشه فقر، رصد فقر، راهبردهای کاهش فقر و توانبخشی، در این وبگاه پوشش داده شده و به کتابها و مقالات ارزشمندی درباره فقر ارجاع داده شده است که میتواند برای محققان و علاقهمندان مفید باشد.
صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا ۷: ایده تشکیل یک «صندوق جهانی» (Global Fund) برای مبارزه با فقر، در سال ۲۰۰۱ توسط امیر عطاران۸ و جفری ساکس پیشنهاد شد. آنان خواستار تشکیل یک خط اعتباری ۵/۷ میلیارد دلاری برای کمک بلاعوض به فقیر ترین کشورهای جهان شدند۹. این پول میبایست توسط دولتهای ثروتمند تامین میشد. در ژانویه سال ۲۰۰۲، «صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا» با هدف تامین مالی مداوم و فزاینده برای حمله به این سه بیماری جهانی خطرناک، تشکیل شد. این سه بیماری، در مجموع، سالانه جان شش میلیون نفر را در جهان میگیرند.
صندوق جهانی به صورت یک بنیاد خیریه عمومی- خصوصی تشکیل شد. این صندوق، بیشتر به عنوان یک مکانیزم تامین مالی عمل میکند، تا یک نهاد اجرایی. صندوق جهانی دارای یک کمیته بررسی کارشناسی است که به مطالعه برنامههای اجرایی مختلف که سازمانهای دولتی و خصوصی از سرتاسر جهان ارائه میکنند، میپردازد و شایستهترین آنها را تامین مالی میکند. همچنین، به طور مستمر به بررسی روند اجرایی برنامههای مورد حمایت خود میپردازد و تنها در صورتی به کمک مالی ادامه میدهد که یک برنامه به خوبی در جهت اهداف مورد نظر پیش رفته باشد. صندوق جهانی، تاکنون10 میلیارد دلار برای مبارزه با این بیماریها در ۱۳۶ کشور جهان پرداخت کرده است و به نوعی میتوان آن را بزرگترین موسسه فعال در زمینه بهداشت و سلامت در جهان دانست.
پروژه قرمز: این حرکت که در سال ۲۰۰۶ و توسط تعدادی از افراد مشهور آغاز شد، بهگونهای سعی در ترکیب نوعدوستی و مشتریمداری دارد. عواید حاصل از فعالیتهای این حرکت در اختیار «صندوق جهانی» قرار میگیرد. در واقع، Red سازمانی است که حق لیسانس استفاده از لیبل Red بر روی محصولات را به شرکتهای تجاری میفروشد و این شرکتها متعهد میشوند درصدی از سود حاصل از فروش این محصولات را به Red پرداخت کنند تا در راه مبارزه با فقر هزینه شود. شرکتهای معتبری چون دل، اپل، موتورلا، گپ و امریکن اکسپرس در این طرح مشارکت میکنند. مثلا، شرکت اپل بخشی از درآمد حاصل از فروش نسخهای ویژه از پخشکننده موسیقی آیپاد را به این امر اختصاص میدهد. نکته جالبی که در مورد این نوع بازاریابی وجود دارد این است که در برخی از موارد، هزینه تبلیغات شرکتها برای این محصولات، از کل مبلغی که در نهایت به Red اختصاص مییابد بیشتر است! در واقع، به نظر میرسد که این شرکتها، بیش از اینکه به دنبال کمک به فقرا باشند، از مشارکت در پروژه Red به عنوان یک حربه بازاریابی استفاده میکنند و به دنبال افزایش پرستیژ تجاری برند خود هستند.
بنیاد بیل و ملیندا گیتس 11: یکی از جالبترین موسسات فعال در زمینه مبارزه جهانی با فقر، بنیاد «گیتس» است که در سال ۲۰۰۰ توسط «بیل گیتس» و همسرش «ملیندا گیتس» تاسیس شد. سرمایه 6/37 میلیارد دلاری این بنیاد، آن را به بزرگترین بنیاد جهانی مبارزه با فقر تبدیل کرده است[۸]. این بنیاد تاکنون 4/14 میلیارد دلار برای پروژههای مختلف فقرزدایی در سراسر جهان خرج کرده است.
آقا و خانم گیتس تصمیم گرفتهاند تا به جای تمرکز بر پروژههای ویژه چندبعدی فقرزدایی در مناطق خاص جغرافیایی بر روی مسائل اصلی تمرکز کنند. آنها سعی کردند به دو پرسش پاسخ دهند: کدام مشکلات گریبانگیر بیشتر مردم است؟ و به کدامیک از آنها در گذشته کمتر توجه شده است؟ پس از انجام مطالعات دقیق، آنها روی ۵ موضوع اصلی تمرکز کردند:
کاهش مرگبارترین بیماریهای دنیا، یعنی ایدز، مالاریا و سل.
تامین مالی برای گسترش واکسیناسیون و مایهکوبی
توسعه وامهای خرد (microfinance) برای فقرا
ارتقای بهرهوری در کشاورزی از طریق یک انقلاب سبز
در آفریقا
بهبود کیفیت آموزش متوسطه در آمریکا
بنیاد گیتس در فعالیتهای خود تنها نیست. بین این موسسه و بنیادهای خیریهای چون راکفلر (Rockefeller)، مایکل و سوزان دل (Michael & Susan Dell)، هیولت (Hewlett) همبستگی وجود دارد. بنیاد گیتس با پرداخت 5/1 میلیارد دلار به تشکیل پیمان ژاوی که یک اتحاد جهانی برای واکسیناسیون و مایهکوبی12 است، کمک کرد. اکنون، پیمان ژاوی توسط ۱۷ کشور، به علاوه اتحادیه اروپا حمایت میشود و تاکنون ۱۳۸ میلیون کودک را در ۷۰ کشور فقیر جهان، در برابر بیماریهای کزاز، هپاتیت B و تب زرد واکسینه کرده است و جان ۲ میلیون کودک را از خطر مرگ نجات داده است.
خلاصه و نتیجهگیری
توضیحات متفاوتی برای پاسخ به اینکه چرا فقر وجود دارد و چرا این پدیده در طول تاریخ پایدار بوده است، داده شده است. گروهها و سازمانهای مختلفی که برای کاهش فقر در جهان تلاش میکنند، بر اساس پاسخهایی که برای سوالات فوق در ذهن دارند، مسیرهای مختلفی را در پیش گرفتهاند که میتوان آنها را در چهار راهبرد اصلی خلاصه کرد: رشد اقتصادی، بازتوزیع ثروت و درآمد، کمکهای وسیع خارجی و کنترل جمعیت. این راهبردها توسط سازمانها و نهادها و بنیادهای خیریهای چون سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق جهانی و بنیاد گیتس به کار گرفته میشوند.
پاورقیها:
1- عنوان اصلی کتاب عبارت است از:
Up & Out of poverty; The social marketing solution
2- Jeffrey Sachs
۳- Marshal Plan
4- Easterly, William. The White Man's Burden: Why the West's Efforts to Aid the Rest Have Done So Much Ill and So Little Good. Penguin Press HC, 2006;
۵- The Millennium Development Goals Report, May ۲۰۰۵.
بررسی تکتک شاخصها نشان میدهد در بخشهایی از آسیا که کل اقتصاد با سرعت خوبی در حال رشد است، اهداف توسعه هزاره در حال تحقق است، اما در مناطقی مانند زیر صحرای آفریقا، پیشرفت قابلتوجهی مشاهده نمیشود.
۶- The Millennium Development Goals Report, ۲۰۰۶.
7- The Global Fund to Fight AIDS, Tuberculosis, and Malaria
۸- امیر عطاران، از یک خانواده مهاجر ایرانی در کالیفرنیا به دنیا آمده است. او دارای درجه کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه UBC و دکترای ایمنی شناسی (immunology) از دانشگاه آکسفورد است. در حال حاضر، وی دانشیار دانشگاه اوتاوا (University of Ottawa) و مدیر میز تحقیقاتی کانادا (CRCs) در رشته حقوق، سلامت جمعیت و سیاستگذاری در توسعه جهانی (Global Development Policy) است. (مترجم)
9- See "The Global Fund Saves Lives." The Global Fund website.
۱۰- The Project Red Campaign
11- The Bill & Melinda Gates Foundation
۱۲- Global Alliance for Vaccines & Immunization: (GAVI Alliance)
ارسال نظر