نگاه
پیشروی هند و نگرانی آمریکا
منبع: اکونومیست
اوباما فکر میکند که رشد هند برای مشاغل آمریکا خوب است، اما این قصه روی دیگری هم دارد.
مترجم: محسن رنجبر
منبع: اکونومیست
اوباما فکر میکند که رشد هند برای مشاغل آمریکا خوب است، اما این قصه روی دیگری هم دارد. در آستانه انتخابات مقدماتی سال ۲۰۰۸ در ایالت نیوهمشایر، بیل کلینتون بالاخره خشم خود از تبلیغات انتخاباتی باراک اوباما را بیرون ریخت. او پیام اوباما را «بزرگترین دروغی» که هرگز نشنیده بود، نامید و آن را بیاهمیت خواند (کلینتون رو به جمعیت بهتزده فریاد زد «باور نمیکنم!») و روشهای ریاکارانه او، خصوصا توصیف هیلاری کلینتون به عنوان «سناتور پنجاب» را تقبیح کرد.
در روز ۵ نوامبر، اوباما که به تازگی شکست خفتباری را در انتخابات میاندورهای متحمل شده، همراه با گروهی متشکل از نزدیک به ۲۵۰ بازرگان عازم هند شد. پیام او از این سفر برای مردم آمریکا این است که هند میتواند در حکم یک معدن طلا برای بازار کار آمریکا باشد. او همچنین یک سلسله معاملات بزرگ تجاری - به ویژه قرارداد ۸/۵ میلیارد دلاری فروش هواپیماهای بوئینگ - را با هند قطعی خواهد کرد.
سخنوریهای برنده-برنده اوباما به قدر کافی منطقی هستند. هند در زمانهای که آمریکا به سختی میتواند رشدی ۲ درصدی را تجربه کند، با نرخی نزدیک به ۸ درصد در سال در حال رشد است. همچنین تا سال ۲۰۳۰، ۲۴۰ میلیون نفر به تعداد کارگران این کشور افزوده خواهد شد، و آمریکا تمام چیزهایی که هندیها نیاز دارند، از آیپد گرفته تا مدرک امبیای و هواپیماهای جنگنده را تولید میکند.
با این همه، ظهور قدرتهای جدید اقتصادی همواره علاوه بر فرصتهایی که برای قدرتهای پیشین به بار میآورد، مشکلاتی را نیز برای آنها ایجاد میکند. شرکتهای جدید جایگزین بنگاههای قدیمی میشوند. مدلهای جدید کسبوکار، مدلهای قدیمی را مختل میکنند و کارگران مرفه کشورهای ثروتمند مجبور به رقابت با کارگران گرسنهتری از کشورهای فقیر میشوند.
هند لشگری از غولهای جدید جهانی را به وجود میآورد که شانه به شانه با بنگاههای ریشهدار آمریکایی رقابت میکنند. آرسلورمیتال و تاتااستیل را در صنعت فولاد، بهاراتفورج و سوندرام فسنرز را در تولید قطعات خودرو، هیندالکو را در تولید نورد آلومینیوم و انبوهی از شرکتهای مختلف، از جمله اینفوسیس، بنگاه خدمات مشاورهای تاتا (TCS)، کوگنیزانت و اچسیال را در بخش خدمات اطلاعاتی ببینید. بیست سال پیش، هند هیچ شرکتی در سطح جهانی که ارزش اشاره به نام آن را داشته باشد، نداشت. امروزه گروه تاتا ۶۰ درصد از درآمد خود را در خارج از این کشور به دست میآورد و شرکتهای هندی، از بنگاههایی مثل Reliance Industries در بخش منابع طبیعی گرفته تا Pirmal Healthcare در بخش مراقبتهای بهداشتی، مارکهای آمریکایی را بیمعطلی میخرند.
شرکتهای آمریکایی نیز در حال راهاندازی فروشگاههایی در هند هستند. دو ایالت حیدرآباد و بانگالور، «شهرهایی الکترونیکی» دارند که پر شدهاند از شرکتهای مهم آمریکا. سیسکو یک میلیارد دلار را در مرکز جهانیسازی خود در بانگالور هزینه کرده و جنرالالکتریک (جیای) نیز یک مرکز زیبا و پرزرق و برق تحقیقاتی را در این ایالت افتتاح کرده است. تعداد کارگران آیبیام در هند از آمریکا بیشتر است.
از دید کارگران آمریکایی، نگرانکنندهترین نکته در این میان، انتقال مشاغل هوشبر به هند است. آمریکاییها با این باور که مشاغل ذهنی را برای خود حفظ خواهند کرد، به این که مشاغل تولیدی را از دست بدهند، تن دادهاند اما آنها دو چیز را از قلم انداختهاند: قدرت اینترنت و عطش شرکتها در بازارهای نوظهور.
هند از مدتها پیش خود را به بخش اداری شرکتهای دنیا تبدیل کرده است - و قطبهایی مانند کانزاسسیتی را در معرض همان نیروهای رقابتی قرار داده که شهرهای صنعتی پیشینی مانند گری در ایالت ایندیانا را از پای درآوردهاند. حالا شرکتهای واقع در هند به دامنه گستردهتری از خدمات روی آوردهاند: خواندن سیتیاسکنها و اشعه ایکس، رسیدگی به اسناد حقوقی و تهیه انیمیشن. آنها همچنین بخشهای پیچیدهتری از بازار را هدف گرفتهاند. تیسیاس و اینفوسیس در حوزه مشاوره مستقیما با آیبیام و اکسنتور رقابت میکنند. شرکتهای آمریکایی با انتقال بخش بزرگتری از فعالیتهای مهم خود به هند، این روند را گستردهتر میکنند. جان چمبرز، رییس سیسکو مقرر کرده که ۲۰ درصد از مدیران این شرکت باید در بانگالور حضور داشته باشند.
شرکتهای مستقر در هند در حوزهای به رقابت با آمریکاییها میپردازند که آنها از مدتها پیش، این حوزه را ملک مطلق خود میپنداشتهاند و آن چیزی نیست جز نوآوری. گروه مشاورهای بوستون در سنجش نوآوری سال ۲۰۱۰ خود به این نکته اشاره کرده که تعداد بنگاههای آمریکایی موجود در میان ده شرکت برتر در این زمینه رو به کاهش است، در حالی که تعداد بنگاههای هندی در حال افزایش است. در این گزارش همچنین آمده که بنگاههای هندی در مقایسه با شرکتهای آمریکایی، ارزش بیشتری را برای نوآوری قائل هستند.
جالبتوجهترین نکته این است که بنگاههای هندی، گونه جدید از نوآوری را پدید آوردهاند که از آن، به اشکال مختلفی تحت عنوان نوآوری «صرفهجویانه»، «معکوس» یا «گراندهیان» (Grandhian) نام برده میشود. اصل کاری که آنها انجام دادهاند، این است که قیمت کالاها یا خدمات را با حذف زرقوبرقهای اضافی و غیرضروری به میزان خیرهکنندهای - ۸۰ درصد و نه ۱۰ درصد - کاهش دادهاند. تاتاموتورز محصول خود با نام «خودروی مردم» را ۳۰۰۰ دلار به فروش میرساند. شعبه جیای در هند، یک دستگاه نوار قلب را به قیمت ۴۰۰ دلار میفروشد. بهاراتبیوتک یک دوز از واکسن هپاتیت ب خود را ۲۰ سنت میفروشد و بهارتیایرتل، یکی از ارزانترین خدمات تلفن همراه را در دنیا ارائه میکند. احتمالا این محصولات ارزانقیمت، روند فعالیت بنگاههای جاافتاده غربی (و از جمله خود جیای) را با وادار کردن آنها به ورود به یک جنگ خونین قیمتی مختل خواهند کرد.
اغوای مهاجرین هندی
عامل دیگری که بر آشفتگی اوضاع میافزاید، سوروساتی است که بنگاههای مستقر در هند برای استخدام نیروی کار به راه انداختهاند. آمریکا برای چندین دهه از عرضه ظاهرا نامحدود کارآفرینان و دانشجویان تیزهوش هندی مقطع دکترا تغذیه کرده است. نیمی از بنگاههای نوپا در سیلیکونولی یا به کلی توسط هندیها تاسیس شدهاند یا این افراد در راهاندازی آنها نقش داشتهاند، اما اکنون این آدمهای بینقص، همه با هم به زادگاه خود بازمیگردند (چه آمریکا زندگی برای مهاجرین را سختتر کرده است). چرا باید برای یک بنگاه کاهل آمریکایی کار کرد، در حالی که اینفوسیس با نرخی دو رقمی در حال رشد است؟ چرا باید در یک خانه یکطبقه کماستقامت در سیلیکونولی زندگی کرد، در حالی که بنگاههای هندی، ویلایی در محلات امن، عضویت در باشگاههای صحرایی و اتومبیلی همراه با راننده را برای شما تامین میکنند؟
البته این جنبههای منفی، نقاط مثبتی نیز با خود دارند. محصولات ارزانقیمت هندی، موهبتی الهی برای مصرفکنندگان مشکلدار آمریکایی خواهند بود. حتی ممکن است این تولیدات مانع آن شوند که اقتصاد آمریکا توسط گودزیلای مراقبتهای بهداشتی از پا درآید، اما آمریکاییها باید دوباره سختکوشی پیشه کنند. اوباما در یکی از سخنرانیهای اخیر خود خطاب به دانشآموزان مدرسهای در فیلادلفیا گفت: «وقتی دانشآموزان در سراسر دنیا، در بانگالور یا پکن سختتر و بهتر از همیشه کار میکنند، موفقیت شما در مدرسه تنها موفقیت شما نیست، بلکه موفقیت آمریکا در قرن بیستویکم است.» این موضوع بدی برای دو سال آینده ریاستجمهوری اوباما نیست.
ارسال نظر