رویداد - رونق یا رکود
کدام برای سلامتتان بهتر است؟
مترجم: مجید بی باک
به نظر سوال خیلی سر راستی میرسد: آیا از دست دادن کار مریضتان میکند؟ و به دنبال آن: آیا شرایط اقتصادی ضعیف – رکود و بیکاری و تمام این ماجراها – به سلامت شما ضرر میزند؟
جیمز لدبتر
مترجم: مجید بی باک
به نظر سوال خیلی سر راستی میرسد: آیا از دست دادن کار مریضتان میکند؟ و به دنبال آن: آیا شرایط اقتصادی ضعیف - رکود و بیکاری و تمام این ماجراها - به سلامت شما ضرر میزند؟ تقریبا همه موافقاند که آدمهای بیکار در کل، ناسالمتر از باقی مردم هستند، حال چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ ذهنی؛ به خصوص اگر دورههای بیکاری طولانی شود. عقل سلیم دلایل چندی برای این موضوع دارد: بیکارها معمولا پول کمتری دارند که صرف بهداشت و سلامت کنند؛ تحت فشار روانی و اجتماعی هستند، که به نوبه خود بر تن و روان نیز اثر میگذارد و در نهایت در کشورهایی که خدمات بهداشت و درمان منوط به داشتن استخدام است، بیکارها شانس خیلی کمتری برای دسترسی به مراقبت بهداشتی دارند.
پیچیدگی از اینجا آغاز میشود که بخواهیم علت و معلول را از هم جدا کنیم. با وجودی که به وضوح هستند کسانی که بهخاطر از دست دادن شغل شان مریض میشوند، شاید هم کسانی باشند که چون مریضاند بیکار میشوند. برای این مساله هم باز، عقل سلیم حرفهایی دارد. بعضیها آنقدر مریضاند که نمیتوانند به کار ادامه دهند، بنابراین مریضها احتمال بیکار شدنشان بیشتر است و درنتیجه طبیعی است که در صدر فهرست معلقالخدمتها نیز احتمال حضور بیشتری داشته باشند؛ بعضیها هم به خاطر کارشان مریض یا مصدوم میشوند.
از نظر تئوری یک راه جداسازی کسانی که پیش از بیکاری مریض بوده اند از آنها که بعد از بیکاری مریض شده اند این است که سعی کنیم فقط کارکنانی که شغل شان را به دلایل صرف اقتصادی از دست داده اند تحت نظر بگیریم، مثلا کسانی که کارفرمایشان ورشکست شده و دو مطالعه که سال گذشته منتشر شدند نیز درست همین کار را کردهاند. نتایج این دو مطالعه چه بود؟ درست مخالف همدیگر!
یک مطالعه که از طرف مدرسه بهداشت عمومی هاروارد انجام شده بود به این نتیجه رسید که: «از دست دادن شغل بهخاطر تعطیلی کارگاه یا موسسه محل خدمت شانس تضعیف سلامتی را تا ۵۴ درصد افزایش میدهد و میان کسانی که تا پیش از آن هیچ سابقه بیماری نداشتهاند، شانس بهوجود آمدن مشکل جدیدی برای سلامتی حتی تا ۸۳ درصد نیز افزایش یافته است. این یافته یعنی اینکه از دست دادن شغل واقعا برای سلامتی هزینهآور است و این جدا است از آنکه احتمال بیکار شدن افراد مریض بیشتر باشد.»
مطالعه دیگر که از طرف مرکز تفکر IZA آلمان برگزار میشد به این نتیجه رسید که «بیکاری برونزا (همان نوع که در بالا ذکر شد) هیچ اثری بر سلامتی افراد ندارد.
حالا بی توجه به اینکه کدام مطالعه درست است، چند واقعیت جذاب را میتوان استنباط کرد. از جمله:
اینکه چطور شغلتان را از دست بدهید مهم است: بهطور کلی کسانی که اخراج میشوند یا به دلایل خاصی از خدمت معلق میگردند، احتمال بیشتری دارد که سلامتیشان ضربه ببیند؛ زیرا یافتن شغل جدید برایشان سختتر است، و احتمال در شغل آتی درآمدشان نیز پایینتر خواهد بود. مطالعه IZA در این زمینه یک پدیده حیرت انگیز کشف کرده است: درصد خیلی زیادی از کسانی که معلق میشوند، از پیش حس میکنند که قرار است از خدمت معلقشان کنند. زندگی با چنین استرسی احتمالا به سلامتیتان آسیب میزند. برعکس، کسانی که کارشان را بدون قصور از دست میدهند معمولا پیامدهای جسمیکمتری تجربه میکنند، خصوصا اگر که کارمند دفتری باشند. در عین حال هر دو مطالعه به این نتیجه رسیدهاند کسانی که داوطلبانه ترک خدمت میکنند، و زود هم در جای دیگری استخدام میشوند، حتی شاهد بهبود وضعیت سلامتی شان نیز هستند.
تغییر شغل شاید موثر باشد: قبل از بحران بزرگ، اقتصاد آمریکا را به نرخ پایین بیکاری و نرخ بالای ترک شغل میشناختند؛ معروف بود که آمریکاییها میگفتند ما نسبت به اکثر ملل پیشرفته میان مشاغل خیلی بیشتری «چرخ» میخوریم. مطالعه هاروارد بهویژه روی اثر این چرخخوریها روی سلامت افراد حساس بود، و به این نتیجه رسید که افرادی که مرتب شغل عوض میکنند بسیار بیشتر در معرض ابتلا به فشار خون، بیماریهای قلبی، و آماس مفاصل هستند. جالب اینکه، دلیل آن را درست نمیشود توضیح داد.
وقتی بین همه متغیرها بگردیم، و عوامل کنترلی مختلف را در نظر آوریم، این نوع مطالعات اغلب به این نتیجه میرسند که از دست دادن شغل به تنهایی نمیتواند موجب بیماری شود، باید ویژگیهای دیگری نیز دخیل باشند. اما وقتی به اغلب این ویژگیها مینگرید - تحصیلات کم، چاقی، اعتیاد به سیگار یا مواد دیگر، نداشتن بیمه پزشکی و غیره - این ویژگیها کسانی را توصیف میکنند که در هر حالتی احتمال بیمارشدنشان بیشتر است.
شاید مشکل اصلی از محل کار یا وضع اقتصاد نباشد. شاید ما بیش از حد اسیر خیال وجود رابطه میان وضعیت اقتصادی و سلامتی خودمان شدهایم. هرچه باشد تحقیقات دیگری هستند که میگویند دوران رونق اقتصادی در واقع برای سلامتی مضرتر هم هستند. کریستوفر روم استاد اقتصاد دانشگاه نورث کارولینا دو مقاله در ژورنالهای اقتصادی نوشته است با عناوین «رونق مریضتان میکند» و «زندگی سالم در روزهای سختم». او در مصاحبهای میگفت: «در دورههای کسادی اقتصادی وضع سلامت جسمانی معمولا بهتر میشود، بخشی به خاطر تغییراتی که در روش زندگی پدید میآید: بیشتر پیادهروی میکنید و کمتر سیگار میکشید و غیره.» او همچنین میگوید فشار ساعات کار طولانی در دورههای رونق مردم را از پزشکان و خانوادههایشان دور میکند، که هردوی اینها خود در تضعیف سلامت موثر هستند.
روم هشدار میدهد که صحبتهای او فقط درباره جمعیت به طور کل است - افراد با هم متفاوتند - و اضافه میکند که تنها وضع جسمانی مدنظر اوست؛ جای گفتوگو ندارد که سلامت ذهنی در دوران سختی اقتصادی آسیب میبیند. با این همه، برای کسانی که بیکارند شاید شنیدن همین هم دلخوشی اندکی به همراه بیاورد: احتمال مریض شدن شما بیشتر نیست، پس زیاد غصه نخورید و کمی هم وقت صرف دوچرخه سواری یا بودن با خانوادهتان بکنید.
ارسال نظر