سریالهای ماه رمضان طرفداران پروپاقرص خود را دارند اما...
بازار رقابت هنوز گرم نشده است
پخش مجموعههای ماه رمضان امسال هم به سنت سالهای قبل شروع شده؛ اما هنوز هیچ کدام از مجموعهها نتوانستهاند در جذب مخاطب موفق باشند. به نظر میرسد بیشترین رقابت در میان مجموعههای امسال بین «در مسیر زایندهرود» به کارگردانی حسن فتحی و «نون و ریحون» به کارگردانی فرزاد موتمن باشد.
به گزارش مهر، دو مجموعه حال و هوایی متفاوت دارند، «در مسیر زاینده رود» ترکیبی از یک ملودرام و داستان اجتماعی است، مجموعهای پربازیگر که برخلاف بیشتر مجموعههای آپارتمانی این روزها در شهر اصفهان میگذرد و جذابیتهای بصری فراوان دارد. داستان قطعا در بخشهای بعدی جذابتر میشود، فتحی در همین بخشها هم توانسته قدرت و مهارت کارگردانیاش را نشان بدهد، فضاسازیها و بازیها خوب است و قصه آنقدر جذاب هست که مخاطب را برای دیدن بخشهای بعدی ترغیب کند.
بازیها مانند بیشتر مجموعههای این کارگردان، به ویژه مجموعههای متاخرش از سطح تلویزیون بالاتر است، مهدی سلطانی، اشکان خطیبی و حسین محجوب تصویری باورپذیر از نقشهایشان ارائه میدهند؛ به ویژه خطیبی که نمایشگر نمونهای از برخی ورزشکاران است که همیشه منشا حاشیههای فراوان بودهاند و اولین بار است که یک چنین نمونهای در تلویزیون دیده میشود.
«نون و ریحون» اولین تجربه مجموعهسازی فرزاد موتمن با کارنامه سینمایی این فیلمساز و پرسونایی که از او با «صداها» و «شبهای روشن» در ذهن داریم همخوانی ندارد؛ اما مجموعهای مفرح است که خانوادهها را سرگرم میکند، چند شخصیت دارد که هر کدام ماجراهای خود را دارند و به قصه اصلی انرژی میدهند، موقعیتهای کمیک مجموعه کم نیستند و بیشتر شوخیها اگرچه خیلی تازه و مبتکرانه نیستند؛ اما خندهدارند.
«نون و ریحون» قصهای سرراست دارد و با بازشدن بعضی گرهها جذابتر میشود، البته اگر «نون و ریحون» را با «شبهای روشن» و «صداها» مقایسه کنیم شکست میخورد و کار موتمن را تمام شده فرض خواهیم کرد؛ اما «نون و ریحون» را باید با متر مجموعههای مناسبتی طنز بسنجیم، با این ملاک مجموعه نمره قبولی میگیرد؛ البته شتابزدگی در تولید آن کاملا مشخص است که لطمات زیادی را وارد کرده است.
مجموعه امسال شبکه سه را کارگردانی ساخته که کارنامه سینمایی و فعالیتهای صنفیاش هنوز از بخش فعالیتهایش در تلویزیون پررنگتر و مهمتر است. «جراحت» به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور نسبت به تجربه قبلی این کارگردان در تلویزیون، مجموعه «گلهای گرمسیری» اثری شسته رفتهتر است، یک درام خانوادگی که فیلمنامه آن را سعید نعمتالله نوشته؛ نویسندهای که این روزها کارهای متفاوتی از او روی آنتن میبینیم.
«جراحت» داستان انسانهایی است که زندگی به ظاهر آرامشان با حوادثی غیرقابل پیشبینی تغییر میکند، شخصیتهایی که هرچه قصه پیش میرود بخشهای پنهان زندگیشان برای مخاطب آشکار میشود، باید دید نویسنده میتواند از این امتیاز به خوبی استفاده کند و با نمایش پیچیدگیها و لایههای پنهان و رازهای ناگفته این خانواده، قصه را به شکلی جذاب پیش ببرد یا اسیر کلیشهها میشود.
گروه بازیگران مجموعه «جراحت» هم قابل توجه هستند، امین تارخ بازی خوبی دارد و آتنه فقیهنصیری از نقشهای قبلی به کلی فاصله گرفته، از علی عمرانی هم سیمایی تازه در این مجموعه میبینیم. «جراحت» میتواند در هفتههای آینده یکی از پربینندهترین مجموعههای ماه رمضان باشد.
«جراحت» مانند «در مسیر زاینده رود» نشان میدهد که سلیقهای سختگیر و سینمایی پشت دوربین بوده، قاببندیها و میزانسنها تلاش عسگرپور برای روایت تصویری این قصه را ثابت میکند، اما گروه بازیگران شناخته شده در مجموعه «ملکوت» نتوانستهاند آن طور که انتظار میرود عمل کنند، شبکه دو که با ساخت مجموعه موفق «او یک فرشته بود» به سراغ مجموعههای ماورایی و متافیزیکی رفته همچنان و طی این سالها آرزوی تکرار موفقیت آن مجموعه را دارد.
اما «ملکوت» با نگاه سادهای که به عالم ماورایی دارد و با جلوههای ویژه ابتداییاش نمیتواند تاثیری فراتر از تجربههایی مانند «آخرین گناه» بر مخاطب بگذارد، زمانی مجموعههایی با داستانهای ماورایی به دلیل تازگیشان از جذابیتهای تلویزیون بودند؛ اما مدتی است داستانها و فضاهای تکراری آفت این مجموعهها شده و زورآزمایی با چنین سوژههایی به شکست کارگردانها انجامیده است.
مجموعههای ماه رمضان امسال هنوز نتوانستهاند انتظارها را برآورده کنند، شاید امسال نوبت سینما است که در این ماه شریک ضیافت مردم شود.
سریال جراحت
سریال ملکوت
سریال نون و ریحون
ارسال نظر