نگاه - هشدار پیرامون طرح ریاضت
اقتصاد در انتظار بهبودی کند
مترجم: محمدحسین تاجورپور
سیاستهای اقتصادی هم مانند لباسها زود از مد میافتند. سال گذشته سران ۲۰ کشور برتر اقتصادی G۲۰، با هدف ایجاد یک جهش کینزی، وعده دادند برای حمایت و افزایش تقاضا یک برنامه تحریک اقتصادی به حجم حدود ۲ درصد GDP جهانی را اجرا کنند.
مترجم: محمدحسین تاجورپور
سیاستهای اقتصادی هم مانند لباسها زود از مد میافتند. سال گذشته سران ۲۰ کشور برتر اقتصادی G20، با هدف ایجاد یک جهش کینزی، وعده دادند برای حمایت و افزایش تقاضا یک برنامه تحریک اقتصادی به حجم حدود ۲ درصد GDP جهانی را اجرا کنند.
اما اعضای ثروتمند گروه در اجلاس اخیرشان در تورنتو، قرار گذاشتند تا کسری بودجهشان را تا سال ۲۰۱۳ حداقل به نصف کاهش دهند. این اتفاق را باید مدیون بحران بدهی دولت مرکزی در یونان باشیم. این بحران سیاستمداران را به خود آورد و باعث شد تحریک اقتصادی را کنار گذاشته و به سراغ کاهش کسری بودجه بروند. این تغییر بیش از همه در اروپا قابل مشاهده است، به طوری که در هفتههای اخیر همه قدرتهای بزرگ اقتصادی اروپا اعلام کردهاند که قصد کاهش هزینهها و افزایش مالیاتها را دارند. البته این مساله فقط مختص اروپا نیست. نخست وزیر جدید ژاپن نائتو کان، بحثهای جدیدی پیرامون افزایش مالیات بر مصرف در مبارزات تبلیغات پارلمانی به راه انداخته است. در آمریکا نیز نگرانی کنگره نسبت به کسری بودجه، تلاشهای دولت اوباما برای تصویب یک محرک اقتصادی کوچک را ناکام گذاشت.
تا همین چند وقت پیش نطقهای مبالغهآمیز پیرامون اثرات کوتاهمدت کاهش بودجه را شاهد بودیم. آلمان مدتهاست فریاد التزام به ریاضت را سر میدهد. گرچه برنامههای کوتاهمدت همین کشور نیز به آن اندازه قابلملاحظه نیست. اسپانیا تنها اقتصاد بزرگ اروپا بود که تحت فشار بازارهای مالی سریع وارد ریاضت شد. حالا انگلیس این راه را پیش گرفته و باید بودجهاش را در سال ۲۰۱۱، معادل ۲ درصد تولید ناخالص داخلیاش کاهش دهد. پایان محرکهای اقتصادی در آمریکا هم این معنی را میدهد که بودجه این کشور معادل 1/3درصد تولید ناخالص داخلی آن کاهش مییابد. اگر کنگره با تمدید کاهشهای مالیاتی جورج بوش موافقت نکرده بود این رقم بیش از این حرفها هم میشد. تغییرات زیادی ممکن است پیش بیاید، اما فعلا جهان ثروتمند تصمیم دارد در یک سال آینده کسری بودجه خود را معادل حدود یکدرصد کل تولید ناخالص داخلی این کشورها کاهش دهد (و این یعنی بزرگترین انقباض بودجه هم زمان، حداقل در چهار دهه گذشته).
خداحافظ کینز، سلام هوور ۱
این تغییر به سمت سیاستهای انقباضی، یک دستپاچگی بزرگ در اردوی کینزگرایان ایجاد کرده است. پل کروگمن نویسنده نیویورک تایمز با طعنهای تلخ میگوید دولتمردانی که «صحبتهایشان را از مجموعه سخنرانیهای هوور میگیرند» دنیا را به سمت یک رکود عظیم سوق خواهند داد. با این نرخ بیکاری بالا، تولید بسیار پایینتر از حد امکان، سرمایهگذاری خصوصی پایین و نرخ بهره نزدیک به صفر، آقای کروگمن و همفکرانش استدلال میکنند که تنها راه نجات تزریق محرکهای مالی است و از دید آنها کاهش کسری بودجهها تنها موجب انقباض پولی و رکود میشود. از سوی دیگر، حامیان حرکت به سوی ریاضت اعتقاد دارند که این عمل هم درست است و هم الزامی. خرج کردن از بدهیها تا ابد نمیتواند ادامه پیدا کند، ولی یک تثبیت مالی برنامهریزی شده و درست میتواند با بالا بردن اعتماد در بنگاه و خانوار و کاهش بهره وامهای دولتی، در عمل منجر به رشد واقعی شود. با این حال ژان کلود تریشه، رییس بانک مرکزی اروپا معتقد است که انقباض مالی با کاهش عدم قطعیتهای پیرامون بدهیها و سیاستهای مالیاتی دولت باعث افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی میشود.
نمودار یک : کسری بودجه کشورهای عضو G۲۰ برحسب درصد از GDP
هر دو طرف این مناظره شرایط را بیش از حد ساده فرض میکنند. کینزی نگری خام آقای کروگمن ارتباط میان رفتار بنگاه- خانوار را با سیاستهای هزینهای و مالیاتی مورد انتظار در آینده نادیده میگیرد. برای مثال بنگاهها در کشورهای ثروتمند دست به ذخیره و احتکار وجوه نقد زدهاند. عدم تمایل آنها به سرمایهگذاری ممکن است بیش از آن که به ضعف تقاضای مصرفکنندگان ارتباط داشته باشد، به ناپایداریهای مالی و مالیاتی مربوط باشد. اگر دولت این نگرانیها را مرتفع کند، ممکن است بنگاهها شروع به هزینه کردن و سرمایهگذاری کنند.
حامیان سیاستهای انقباضی البته هنوز هم ساده انگاریهای خطرناکتری دارند. آنها مبنای استدلالشان را بر اتفاقات دهه ۹۰ گذاشتهاند؛ زمانی که کشورهایی چون کانادا و سوئد با کاهش کسر بودجه به رشد رسیدند. اما در اغلب این موارد، نرخ بهره به شدت پایین آمد و ارزش پول ملی افت کرد. چنین راه گریزهایی امروز وجود ندارد، چون نرخ بهرهها به اندازه ممکن پایین هستند و جایی برای کاهش ندارند و از طرف دیگر ارزش پول همه کشورها نمیتواند به طور همزمان افت کند. بدون این ملاحظات، سیاستهای ریاضتی منجر به رشد نخواهند شد.
هوس ریاضت اقتصادی همچنین باعث انحراف اولویتهای سیاستگذاران شده است. بسیاری از دولتهای اروپایی زمانی که باید به فکر اصلاح بازار کار و تولید باشند، توجه خود را معطوف به کاهش کسریها کردهاند.
یک تحقیق تازه از سوی صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که ریاضت مالی همراه با اصلاحات ساختاری منجر به رشدی بسیار فراتر از ریاضت مالی به تنهایی میشود. در آمریکا حال و هوای معطوف به کسری بودجه مانع از تصویب یک بسته محرک مالی موقت(و معقول) شده و حتی آنها را به این فکر نینداخته که چارهای برای رفع عوامل ایجاد کسری عظیم میان مدت در این کشور (مانند اصلاح ساختار تامین اجتماعی) بیندیشند.
نتیجه این اقدامات اگرچه احتمالا یک رکود هووری نخواهد بود، اما رونق اقتصادی نیز کمتر و کندتر از آنچه میتوانست باشد اتفاق خواهد افتاد.
۱ - Herbert Hoover سی و یکمین رییسجمهور آمریکا که در دوره رکود عظیم اقتصادی اقدام به افزایش بیسابقه مالیاتها کرد.
ارسال نظر