مالیه پدرسالارانه
با دوستی که تازه از آتن برگشته بود، درباره بحران مالی دولت یونان و کسری بودجه این کشور صحبت میکردیم. در ظاهر همه چیز درباره یونان اروپایی است. یک کشور مدرن و پیشرو، مقصد دلخواه بسیاری از توریستهای اروپایی و آمریکایی با فرودگاههای مدرن و مترو شهری، اما به قول دوستم همه اینها ظاهر قضیه است. در باطن یونان سنتها و رفتارهای خود را حفظ کرده است.
علی دادپی
با دوستی که تازه از آتن برگشته بود، درباره بحران مالی دولت یونان و کسری بودجه این کشور صحبت میکردیم. در ظاهر همه چیز درباره یونان اروپایی است. یک کشور مدرن و پیشرو، مقصد دلخواه بسیاری از توریستهای اروپایی و آمریکایی با فرودگاههای مدرن و مترو شهری، اما به قول دوستم همه اینها ظاهر قضیه است. در باطن یونان سنتها و رفتارهای خود را حفظ کرده است. بسیاری از مقررات و سیاستهای مالی یونان ریشه در سنتهای پدرسالارانه این کشور دارد. کشوری که در آن بیمه درمان همگانی وجود دارد، ولی همه پزشکان زیرمیزی قبول میکنند. ماموران مالیات با موشکافی به حسابها رسیدگی میکنند، ولی همه حسابداران میدانند چطور حسابها را بنویسند که شامل پول دستی آنها هم بشود. مقرراتی که ریشه در این باور دارد که دولت بهعنوان پدر جامعه باید هزینه فرزندان نوجوان و گاهی ناخلفش را بپردازد. به عنوان مثال در اتحادیه اروپا زنان حضور فعالی در بازار کار دارند و پیشفرض بر این است که خودشان میتوانند درآمد کسب کنند و مانعی بر سر راه اشتغالشان نیست. اما در یونان همچنان دختران بازنشستگان متوفای دولتی میتوانند تا زمان ازدواج مستمری پدرانشان* را دریافت کنند. بی دلیل نیست که چنین سیستم تامین اجتماعی پر خرجی یکی از دلایل کسری بودجه یونان است.
از این دید یونان کشوری است با ظاهر مدرن اروپایی و سنتهای قدیمی که سنخیتی با دنیای امروز ندارند. کشوری که پس از اشغال در جنگ جهانی دوم، یک جنگ داخلی بین کمونیستها و دولت تحت حمایت آمریکا، کودتای سرهنگان و دولتهای ناپایدار خود را در آغوش مهربان اتحادیه اروپا دید. برای سالهای متوالی مقامات مالی و ناظران اتحادیه اروپا چشم خود را بر عادتهای این کشور بستند. کمکهای مالی اتحادیه اروپا و سرمایه گذاری کشورهای عضوش در یونان باعث شد تا یونان بتواند هزینه عادتهای خود را بپردازد، اما بحران جهانی معدن پول اروپا را خشکاند.
گرچه سیاستمداران یونانی با کندی به بحران واکنش نشان دادند و دولت این کشور از ترس شکست در انتخابات ۲۰۰۹ کاهش کسری بودجه و پذیرش انضباط مالی را به تاخیر انداخت، اما الان دیگر چیزی برای باختن ندارند. مردم یونان عصبانی هستند و احساس میکنند رهبرانشان فریبشان دادهاند، اما واقعیت اینجا است که بهای مالیه پدرسالارانه گرانتر از آن است که مردم یونان توان پرداختش را داشته باشند.
درسهای یونان برای کشوری مانند ترکیه و سایر کشورهای در حال توسعه میتواند جالب باشد، گرچه اقتصاد ترکیه در حال شکوفایی است و رشدش باعث رشک بسیاری از کشورهای منطقه شده است، اما عادتهای قدیمی دیر فراموش میشوند و عادتهای بد قدیمی میتوانند دردسرساز باشند. برای رسیدن به توسعه پایدار تغییر رفتارها گاهی مهمتر از تامین منابع است. برای اینکه وقتی منابع میخشکند، رفتارها و عادتها میمانند.
* میدانم که چنین قانونی در کشورما هم هست، ولی نرخ مشارکت زنان در بازار کار ایران با رشد تدریجی اخیرا به سی درصد رسیده است.
ارسال نظر