نگاه
خطرات کوچک بودن
شرکتهای کوچک، نقش اندکی در ایجاد اشتغال دارند
درست همان زمانی که آمریکاییها و نمایندگان کنگرهشان بنگاههای بزرگ را به باد تمسخر میگیرند، جایی را در قلب خود برای بنگاههای کوچک محفوظ نگه میدارند.
مترجم: مجید اعزازی
شرکتهای کوچک، نقش اندکی در ایجاد اشتغال دارند
درست همان زمانی که آمریکاییها و نمایندگان کنگرهشان بنگاههای بزرگ را به باد تمسخر میگیرند، جایی را در قلب خود برای بنگاههای کوچک محفوظ نگه میدارند. این موضوع را باید به فال نیک گرفت، چرا که در این روزها بنگاههای کوچک به شفقت و دلسوزی نیاز دارند. با وجود این، مصیبت بنگاههای کوچک تاحدودی به تبیین علل ناتوانی شگفتانگیز آنان در ایجاد اشتغال پس از پایان رکود سال گذشته کمک میکند.
اغلب درباره سهم بنگاههای کوچک در ایجاد اشتغال کل، غلو میشود. این بنگاهها به راستی اکثر فرصتهای شغلی جدید را شکل میدهند. البته آنها اکثر بیکاریها را نیز به وجود میآورند.
متاسفانه دادههای معتبری که عملکرد خالص استخدام آنها را بررسی کند، اندک است. دپارتمان خزانهداری تلاش کرده است این کمبود را با انتخاب دادههای مربوط به استخدام و اخراج از اداره آمار کار از بدو تاسیس تاکنون حل کند. این دادهها نشان میدهند که از آغاز رکود در دسامبر ۲۰۰۷ بنگاههای با کمتر از ۵۰ نفر پرسنل، ماهانه ۴/۰ درصد از فرصتهای شغلی را از دست دادهاند. این در حالی است که هم در بنگاههای ۵۰ تا ۲۴۹ نفره و هم در بنگاههای بزرگتر این رقم فقط ۲/۰ درصد بوده است.
نکته جالبتر، بروز اختلاف یاد شده به هنگام پایان
رکود - تقریبا از حدود ژوئن سال گذشته- است. از آن تاریخ به بعد، بنگاههای بزرگ به طور متوسط ۳۲ هزار یا بیشتر در هر ماه اشتغال ایجاد کردهاند. بنگاههای متوسط نیز به میزان بسیار اندک به از دست دادن اشتغال گرایش داشتند. در عین حال، در بنگاههای کوچک که حدود ۴۱ درصد از کل اشتغال را شکل میدهند، کاهش ۱۵۸ هزار فرصت شغلی در ماه تداوم یافت.
آلن کروگر، اقتصاددان در حوزه کار از دانشگاه پرینستون که در حال حاضر در وزارت اقتصاد است، دو نظریه درباره اختلاف اشتغال میان شرکتهای بزرگ و کوچک دارد: یک نظریه این است که شرکتهای بزرگ هزینههای ثابت زیادی دارند.
هزینههایی که برای آموزش کارکنان سرمایهگذاری شده است و به همین دلیل، این شرکتها به اخراج کارکنان خود بیمیل هستند. چنین هزینههایی برای شرکتهای کوچک کمتر است. عامل دیگر کمبود اعتبار مالی است. شرکتهای بزرگ پول بیشتری دارند و به بازارهای مالی آسانتر دسترسی دارند. شرکتهای کوچک احتمالا بیشتر مجبورند به بانکهایی که شرایط پرداخت وام خود را سختتر کردهاند، تکیه کنند. شاید به همین دلیل هم شرکتهای کوچک در قیاس با رکود سال ۲۰۰۱ که تعداد حقوقبگیرانشان کمتر از حقوقبگیران شرکتهای بزرگ کاهش یافت، بدتر عمل کردهاند.
اگر آقای کروگر درست بگوید، از دست دادن اعتبار مالی میتواند کلید حفظ رشد اشتغال در شرکتهای کوچک باشد. برای کمک به این موضوع، خزانهداری تشکیل یک صندوق ۳۰ میلیارد دلاری برای کمک به بنگاههای کوچک را پیشنهاد داده است. بر اساس این پیشنهاد، صندوق یاد شده برای بانکهای کوچک، مشروط به اعمال شرایط امتیازی ویژه، سرمایه فراهم میکند.
اساسا قرار بود «برنامه نجات داراییهای در معرض خطر» که بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است، منابع مالی این صندوق را تامین کند. اما محدودیتهای زیاد، مدیریت اجرایی پرداخت را از مشارکت در این موضوع منصرف کرد. خزانهداری هنوز مشخص نکرده است که منابع مالی این صندوق از چه محلی تامین خواهد شد.
اگر چه شاید وجود این صندوق غیر ضروری به نظر برسد، اما در ماههای گذشته، نشانههایی بروز کردهاند مبنی بر این که شرایط در حال تغییر است. وامهای صنعتی و بازرگانی بانکها از اکتبر ۲۰۰۸ تا مارس ۲۴ درصد کاهش یافتند، اما از آن پس، تثبیت شدهاند و پژوهش Fed نشان داده است که برای اولین بار پس از سال ۲۰۰۷ بانکها شرایط پرداخت وامهای کسبوکار را آسان میگیرند.
آخرین پژوهش «فدراسیون ملی کسب و کار مستقل» افزایشی متوسط در خوشبینی اعضای این فدراسیون را نشان میدهد. اگر چه بیشتر آنان هنوز برای قطع اشتغال و نه افزایش آن برنامهریزی میکنند.
شاید روشن شدن وضعیت اطلاعات مربوط به اشتغال خبر خوشی برای شرکتهای کوچک باشد. اشتغال در بخش غیرکشاورزی تا ۲۹۰ هزار یا ۲/۰ درصد در آوریل افزایش یافت که بزرگترین رشد یک ماهه اشتغال طی چهار سال محسوب میشود.
سرشماری موقتی کارگران فقط به مدت یک فصل صورت گرفت، اما ایجاد فرصت شغلی در بخش خصوصی گسترده بود. نرخ بیکاری از ۷/۹ درصد به ۹/۹ درصد افزایش یافت که واقعا پیامد مثبت ترک کار جزئی و فرعی توسط کارگران برای به دست آوردن اشتغال است. بنگاههای کوچک ممکن است در نهایت آماده استخدام بعضی از آنها باشند.
ارسال نظر