زاویه
جمعیت مطلوب
صحبتهای اخیر درباره سیاستهای حمایتی دولت از فرزندان تازه متولد شده که به نوعی باعث تشویق خانوادهها برای فرزندآوری بیشتر میشود، نگارنده را بر آن داشت تا مختصری در باره جمعیت مطلوب یک کشور بحث نماید.
سید محمد کمیل حسینی رستمی *
صحبتهای اخیر درباره سیاستهای حمایتی دولت از فرزندان تازه متولد شده که به نوعی باعث تشویق خانوادهها برای فرزندآوری بیشتر میشود، نگارنده را بر آن داشت تا مختصری در باره جمعیت مطلوب یک کشور بحث نماید. میتوان گفت بحثهای جمعیتشناسی بیش از دو قرن است که در جهان غرب مطرح شده است و در طول این زمان با سیاستهای گوناگونی از سوی دولتهای غربی اعمال شدهاند. اما ورود این بحثها به کشورهای در حال توسعه با تاخیری چند ده ساله همراه بوده و شاید در کشوری مانند ایران بیشتر از حدود پنجاه سالی از آغاز این بحثها نمیگذرد و البته با رویکردهای مختلفی هم در این دوره رو به رو بوده است.
بحث جمعیت مطلوب (optimum population ) خود از بحثهای بسیار مهم در جمعیت شناسی است که متفکران مختلف، نظرات گوناگونی را در مورد آن ابراز کردهاند ما در اینجا تنها به بیان نکاتی مختصر در مورد آن میپردازیم.
به صورت کلی، میتوان گفت: جمعیت مطلوب یک کشور جمعیتی است که بهترین تناسب را با منابع و امکانات و اهداف آن کشور داشته باشد به عبارتی با توجه به اهداف، بیشترین بهرهوری را برای کشور ایجاد کند. اینگونه نیست که جمعیت کمتر، الزاما نقطه مطلوب یک کشور تلقی شود و همه کشورها همواره به دنبال کم کردن جمعیت خود بوده باشند، بلکه کم جمعیتی نیز میتواند مشکلات خود را داشته باشد. برای نمونه کشورهایی که برای حل مشکل کم جمعیتی خود مجبور به مهاجرپذیری میشوند با مشکلات گوناگونی از جمله وجود فرهنگهای گوناگون مهاجران، از دست رفتن ترکیب مطلوب جمعیتی و تضعیف هویت ملی رو به رو میشوند. در مقابل کم جمعیتی، جمعیت بالا میتواند نکات مثبتی همچون افزایش تولید، افزایش اقتدار ملی و نفوذ فرهنگی و اقتصادی، افزایش احتمال تولد نوابغ، تفکیک و تخصصی شدن بیشتر و... را داشته باشد که نمونه بارز آن را در کشور چین میتوان دید. بنابراین در جهان کنونی کشورهایی را میتوان یافت که به تشویق شهروندان خود برای فرزند آوری میپردازند.
جمعیت مطلوب جمعیتی است که درآن انواع متغیرهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و غیره در بهترین وضع خود قرار گیرد. البته باید اشاره کرد که در تعیین جمعیت مطلوب فقط نباید به تعداد توجه کرد، بلکه نوع و ترکیب (سن، جنس، تحصیلات و...) جمعیت نیز حائز اهمیت است به عنوان نمونه اگر جمعیتی دچار معضل تقلیل نیروی انسانی مولد شود خود میتواند معضلاتی را به وجود آورد و یا باعث از بین رفتن تناسبات جنسیتی، آسیبهای فرهنگی و اجتماعی شود.
برای به دست آوردن جمعیت مطلوب یک کشور باید به عوامل گوناگونی توجه کرد از جمله منابع طبیعی، سازمان و ساختار اجتماعی، وضعیت علمی (علوم انسانی و طبیعی)، سرمایههای فرهنگی، هویت دینی و ملی و مواردی دیگر که همین عوامل باعث شده است که کشورها از نظر میزان جمعیت مطلوب در یک سطح قرار نگیرند. برای نمونه، بسیاری از کشورهای اروپای غربی با وجود آنکه تراکم جمعیتی (جمعیت بر مساحت ) بالاتری از کشورهای آسیای مرکزی دارند؛ اما توانستهاند سطح رفاه مادی بیشتری را برای شهروندان خود ایجاد کنند.
البته باید توجه داشت که جمعیت مطلوب یک کشور یک پدیده ایستا و ثابت نیست، بلکه در گذر زمان و در طی نسلها ممکن است تغییر کند و این پویایی بسیار حایز اهمیت است مثلا اختراع تکنولوژی جدید و بالا رفتن بهرهوری در استفاده از منابع طبیعی، خود میتواند جمعیت مطلوب کشوری را افزایش دهد یا مثلا ترویج ارزشهای مناسب دینی و ملی میتواند انسجام را بالا برده و نیاز به کنترلهای اجتماعی را کاهش دهد و در نتیجه، جمعیت مطلوب کشوری را افزایش دهد.
نکته حایز اهمیت دیگر این است که تصمیمگیری درباره جمعیت خصوصا افزایش آن، نیاز به بررسی دقیق تواناییهای کشور در آینده دارد؛ زیرا این تصمیم از جمله تصمیمهایی است که اثرات آن دهها سال در کشور باقی میماند به عنوان نمونه، اگر در دهه ۱۳۶۰ ایران در این زمینه تصمیمگیریهای صحیحی شده بود جامعه حاضر، دچار بسیاری از معضلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی فعلی نمیشد و با مشکلاتی همچون کار، مسکن، تعلیم و تربیت و.... در این سطح رو به رو نمیشد و روند توسعه زودتر در کشور نهادینه میگردید، در حالی که این جمعیت زیاد، توان بسیاری از دولتها را گرفت و باعث مشکلات فراوانی شد، مشکلاتی که در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
نکته دیگر آن است که سرعت روند افزایش و کاهش جمعیت نیز مهم میباشد و افزایش یا کاهش دفعی و ناگهانی میتواند مشکلات مختلفی را ایجاد کند. در حالی که در روندی آرام امکان تغییر و اصلاح بیشتری وجود دارد به عنوان نمونه، اگر کشوری جمعیت خود را افزایش دهد و بعدها متوجه شود که این میزان جمعیت مناسب منابع آن نبوده و دچار مشکلات زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و روانی و.... گشته حال برای اصلاح آن باز باید سیاستهای کاهشی را در پیش گیرد که خود میتواند معضلاتی را ایجاد کند. مثلا قانون تک فرزندی برای هر خانواده میتواند باعث افزایش سقط جنین، کاهش انسجام خانوادگی و مشکلات روانی و موارد بسیار دیگری شود.
در پایان، امیدواریم که سیاستهای جمعیتی ما آیندهای بهتر را برای نسلهای آینده و کشور عزیزمان رقم بزند.
با کمک گرفتن از کتاب مبانی و مفاهیم جمعیت شناسی دکتر شیخی
* منبع: پیمانه
ارسال نظر