پیشنهاد روز - طهران - تهران
نوستالژی دور و نزدیک
طهران، تهران به مانند عنوانش فیلمی است دو اپیزودی که اپیزود اول را با توجه به «ط» دسته دارش که نشانه تمامی نوستالژی پنهان پشت یک اسم و یک شهر است، «داریوش مهرجویی» کارگردان قدیمیتر که حالا دیگر گرد سفیدی روی موهایش نشسته و یادآور چندین سال سینمای دوست داشتنی برای همه ماست، کارگردانی کرده است. اپیزود «طهران» با وقوع یک فاجعه و تنش شروع میشود. در لحظه سال تحویل سقف خانهای فرو میریزد و این یعنی یک چالش پیش روی خانواده داستان؛ بهترین ملات برای ساختن فیلمی اجتماعی و پر از تلخی. خانهای که خراب میشود و خانوادهای که تمام خوشی عیدشان قاعدتا باید خراب شود، اما این بار پشت سکان فیلم کارگردانی نشسته که آن قدر زندگی کرده که بداند پشت هر زشتی و سختی، چه زیباییهایی پنهان شده است.
بعد از آوارشدن سقف خانه بر روی سر خانواده چهارنفره «نجیب»، این خانواده برای گذراندن روز اول عید، با یک تور تهران گردی همراه میشوند. توری که تمامی مهمانانش مردان و زنهای مسن و دنیادیدهای هستند که یک جورهایی تماشاگر احساس میکند انگار با همکلاسیهای سابق و همراههای دوران جوانی خود مهرجویی همسفر شده است. پایان فیلم به همان حلاوت و خوشبینی «مهمان مامان» است. باید به مهرجویی که از «گاو» تا «طهران» آمده است و تلخی «سنتوری» و توقیفش را چشیده اعتماد کرد و از خوشبینیاش لذت برد. مهرجویی آن قدر پیراهن پاره کرده است که بداند چنین خوشبینیهایی را میتوان در ژانر علمی - تخیلی طبقهبندی نکرد.
اپیزود دوم را کارگردان جوان تری ساخته است؛ «مهدی کرمپور». کارگردانی که آن قدر جوان هست که هنوز معترض باشد و ایده آل گرا. «تهران» تلاشی محترم است در راستای زدن حرفهایی که بخشی از بغض جوانهای امروز است. در آخر بد نیست یادآور شویم که فیلم قرار بود در سه اپیزود تهیه شود و کارگردان اپیزود دیگر «سیفالله داد» باشد که وقتش در این دنیا تمام شد و ساخت این اپیزود در تقدیرش نبود. فیلم به «داد» تقدیم شده است. روحش شاد...
ارسال نظر