گفتوگو با مریم زندی، عکاس برجسته
میخواهم عکسهایم در کشورم منتشر شود
آذر مهاجر - مریم زندی تلاش میکند کتاب «۵۷» را که مجموعهای از عکسهای او از انقلاب اسلامی است، در ایران به چاپ برساند. مریم زندی و عکسهایش آنقدر معتبر است که هروقت نامش به میان میآید، علاقهمندان بیدرنگ مکث میکنند و خاطرههایی نوستالژیک را به یاد میآورند. مجموعه «۵۷» شامل ۲۰۰ قطعه از عکسهایی است که مریم زندی از آبان ۵۷ تا ۱۲ فروردین ۵۸ یعنی روز جمهوری اسلامی گرفته و نشان دهنده اتفاقهایی است که در این پنج ماه سرنوشتساز، در کشورمان روی داده است. با این حال مسوولان وزارت ارشاد صدور مجوز برای این مجموعه را منوط به حذف برخی عکسها کردهاند؛ اما زندی میگوید، دلیلی برای حذف حدود ۲۲ عکس از این مجموعه نمیبیند. خانم زندی، کتاب «۵۷» را چه زمانی به ارشاد تحویل دادید؟
فیپای کتاب شهریور ۸۶ گرفته شد و کتاب بهمن ماه سال ۸۶ برای اولین بار به اداره ارشاد فرستاده شد، اما مدتها جواب ندادند و چند ماه پیش که برای بار سوم کتاب را فرستادیم، گفتند باید ۲۲ عکس از آن را بردارید و توضیحی هم ندادند. این کتاب مربوط به اینجا و درباره ایران است، بنابراین دلم میخواهد همینجا در کشور خودم به چاپ برسد، بنابراین اگر قرار بر این بود که فقط چند عکس پراکنده از آن بردارم یا تغییرات اندکی در آن ایجاد کنم، بهرغم اعتقادم این کار را میکردم تا این کتاب همینجا چاپ شود، اما از من خواستهاند مثلا همه عکسهای مربوط به یک رویداد را حذف کنم. من نمیتوانم این را بپذیرم و البته دلم نمیخواهد دربارهاش جار و جنجال راه بیندازم. همین حالا ناشر فرانسوی منتظر است تا کتاب را به چاپ برساند، اما من همه تلاشم را میکنم این کتاب همینجا چاپ شود.
پس قبول کردهاید تعدادی از عکسهای این کتاب برداشته شود؟
ببینید وقتی قرار باشد یکی دو عکس برداشته شود به ناچار سعی میکنم نرمش داشته باشم. من سیاسی نیستم و کاری به سیاست هم ندارم، اما وقتی میخواهند یک رویداد تاریخی را به طور کل حذف کنند، نمیتوانم عنوان دیگری جز سانسور و تحریف تاریخ را برای این کار در نظر بگیرم.
حذف حتی یک قطعه عکس از این مجموعه برای من سخت، اما قابل تحمل است. ولی حذف همه عکسهای مربوط به اتفاقی که رخ داده و هنوز مردم آن را به خاطر دارند، نوعی حذف بنیادی است و به اعتقاد من درست و اصولی نیست. اواخر سال گذشته من تعدادی از عکسهای این مجموعه را حذف کردم و تغییراتی در آن ایجاد کردم و به وزارت ارشاد فرستادم، قرار است همین روزها جواب بدهند. من امیدوارم این کتاب امسال مجوز بگیرد و همینجا در کشور خودم به چاپ برسد وگرنه باید فکر دیگری به حالش بکنم.
اگر جواب منفی باشد؟
خب، اگر باز هم این کتاب مجوز نگیرد به ضرر همه ما است. این کتاب مجموعهای از عکسهای مستند است و بخشی از تاریخ کشورمان.
درست است که در عکاسی مستند، چیزی به تصویر کشیده میشود که وجود دارد و رخداده، اما نگاه عکاس، زاویه دید او و برخوردی که با موضوع دارد چقدر میتواند بر شیوه انعکاس یک اتفاق مستند و نوع برداشت از آن، تاثیر بگذارد؟
عکاس نمیتواند در چیزی که مقابل دوربینش قرار دارد دخل و تصرف کند، فقط میتواند با نکتهسنجی بیشتری واقعیت را ثبت کند و یا بخشی از رویداد را برجستهتر یا محوتر به نمایش بگذارد. من به عنوان عکاس در کارهای غیرمستند هم دوست ندارم چیزی را در مقابل دوربین بسازم و شرایطی را برای عکاسی ایجاد کنم، چون اصولا به این کار معتقد نیستم چه رسد به کارهای مستند. آنچه در مجموعه عکسهای کتاب ۵۷ هم ثبت شده، رویدادهایی است که مردم لحظه به لحظه آن را شاهد بودهاند و حتما تصاویر و سندهایی از آن لحظهها وجود دارد.
راستی چرا بعد از این همه سال تصمیم گرفتید این عکسها را منتشر کنید؟
داستانش مفصل است، اما خلاصه بگویم من وقتی در تلویزیون و مجله سروش کار میکردم، چند نمونه از این عکسها را مجله سروش که وابسته به صدا و سیما است، چاپ کرد و حتی تعدادی از آنها تبدیل به پوستر شدند و از دستم رفتند، بنابراین تصمیم گرفتم آنها را در یک مجموعه منتشر کنم. در سالهای اول انقلاب قرار بر این شد کتابی درباره انقلاب منتشر شود و از این عکسها در آن کتاب استفاده شود، مجموعه عکسها معطل ماند و آن کتاب هم چاپ نشد. بعدها فکر کردم برای انتشار زود است یا اینکه دیگر از وقت انتشار این عکسها گذشته است... به هر حال در هر دورهای به دلایلی فکر میکردم زمان برای انتشار عکسها مناسب نیست تا اینکه نزدیک شدیم به سی سالگی انقلاب و فکر کردم حالا دیگر وقتش رسیده است. البته کتاب را اواخر سال ۸۶ تحویل ارشاد دادیم و دو بار این کتاب و سیدی عکسها در وزارت ارشاد گم شد، یعنی گفتند گم شده!
گم شد؟ مگر میشود؟
بله. اولین بار که گم شد خبر دادند و من هم نمونه دیگری برایشان ارسال کردم، اما باز هم این اتفاق افتاد تا اینکه وقتی برای سومین بار نمونه کتاب و سیدی آن را فرستادیم، ناشر نامهای به ارشاد نوشت مبنی بر اینکه وزارت ارشاد در مقابل این کتاب و چاپ آن مسوول است و اگر زمانی این مجموعه یا عکسی از آن جای دیگری به هر شکلی توسط هر فرد یا نهادی منتشر شود، وزارت ارشاد باید جوابگو باشد.
عجب داستانی داشت این کتاب!
بله، برای همین هنوز درباره دیگر مجموعه عکسهایم تصمیمی نگرفتم. کتاب «۵۷» فقط عکسهای مربوط به سال ۵۷ است تا رای مردم به جمهوری اسلامی، اما من از رویدادهای بعد از آن هم عکاسی کردهام. مثلا از رویدادهای مربوط به سفارت آمریکا و جریانات مربوط به سال ۵۸ که آنها را هم در مجموعه دیگری مرتب کردهام، اما حالا منتظرم ببینم تکلیف مجموعه «۵۷» چه میشود.
به هر حال شما این امکان را دارید که به کمک ناشر فرانسوی کتابتان را منتشر کنید.
بله درست است، اما دلم میخواهد این مجموعه در ایران چاپ بشود و دلم میخواهد اینجا و در کشور خودم به آن اهمیت بدهند. کاش مسوولان ارشاد طوری به این مجموعه نگاه کنند و برخوردی داشته باشند که منزلت آن حفظ شود. همه ما در این مملکت زندگی میکنیم و تاریخش را میشناسیم و دوست داریم. امیدوارم مسوولان درست عمل کنند و باعث نفاق و جدایی نشوند.
منبع: خبر آنلاین
ارسال نظر