ندیدن فعالیت‌های قبلی فرهنگستان ناجوانمردانه است

علی معلم دامغانی جز حرف‌هایی که در جلسه معارفه‌اش به عنوان رییس فرهنگستان هنر به زبان آورد، در این دو ماه سکوت کرده است. البته او هیچ‌کدام از استعفاهای دست‌اندرکاران فرهنگستان هنر را بعد از رفتن میرحسین موسوی نپذیرفته، ساخت فیلمی مستند از فعالیت‌های ۱۰ سال گذشته فرهنگستان هنر را سفارش داده است. این دو اقدام او تفسیرهای زیادی را به دنبال داشته تا اینکه وی حاضر شد در گفت‌وگو با خبرآنلاین، به تشریح نگاه و اهدافش بپردازد. گزیده گفت‌وگو با این شاعر و خاقانی شناس را که پیش از این ریاست شورای موسیقی صدا و سیما را برعهده داشته است، می‌خوانید.

شما در این دو ماه استعفای هیچ‌یک از دست‌اندرکاران فرهنگستان هنر را نپذیرفتید، آیا قرار است به روال سابق برنامه‌های فرهنگستان را ادامه دهید یا برنامه‌های جدیدی برای این نهاد فرهنگی در نظر گرفته‌اید؟

حقیقت این است که فرهنگ و جهت ما یک محدوده روشنی است. ۳۰ سال است که انقلابی در اینجا اتفاق افتاده و در بسیاری از مسائل هیچ اختلافی بین آدم‌ها نیست که لازم باشد در آنها تجدید نظر کنیم. بنابراین راه‌ها همان‌طور که هست ادامه داده می‌شود و در بعضی موارد احتمالا چیزهایی که به اندیشه بعضی‌ها نرسیده به اندیشه بعضی دیگر می‌رسد، یا بعضی‌ امور امروز زمان انجامش فرا رسیده و می‌شود کاری انجام داد. بعضی مسائل هم زمانش گذشته و باید از آنها چشم پوشید. اینها چیزهایی است که اقتضائات است و خیلی نمی‌شود قضایای پیرامونش را حمل بر اختلاف نظر کرد، اما در عین حال مملکت ما بیش از هر زمان دیگری احتیاج به یک خانه‌تکانی فرهنگی دارد، نه فقط در فرهنگستان هنر، این مسائل در جاهای دیگر هم دارد تحقق پیدا می‌کند.

در خبرها خواندیم شما سفارش ساخت برنامه مستندی را دادید که فعالیت‌های ۱۰ سال گذشته فرهنگستان هنر را به تصویر بکشد. هدفتان از ساخت این مستند چیست؟

من فکر نمی‌کنم هیچ آدم شرافتمندی راضی باشد خدمات دیگران را به اسم خودش ثبت کند. چیزی که بعد از انقلاب و در رابطه برادرانه و عدم تشکیلاتی ما مورد فراموشی قرار گرفت، تحویل و تحول اداری است، یعنی وقتی کسی وارد اداره‌ای می‌شود چیزی را تحویل نمی‌گیرد، وقتی هم می‌رود چیزی را تحویل نمی‌دهد. امروز ما یک ابزاری در اختیار داریم. لازم نیست همه چیز روی کاغذ باشد، می‌تواند به صورت فیلم دربیاید و اینجا آثاری موجود است که هم از جهت معنوی و هم از نظر مادی بسیار قیمتی است. اینها باید یک جایی سندی داشته باشد و آسان‌ترین و بهترین روش این بود که ما از روی آنها فیلم تهیه کنیم که چه چیز به ما میراث رسید و روزی که رفتیم آیا اینها را نابود کردیم یا چیزی به آنها افزودیم.

آیا اقدام برای تهیه چنین مستندی را می‌توان پاسخی به کسانی دانست که مدعی شدند در فرهنگستان هنر اتفاقات فرهنگی قابل‌توجهی رخ نداده است؟

ببینید، همین جایی که ما الان در آن ایستادیم

ـ ساختمان صبا ـ در زمان مدیریت قبلی فرهنگستان هنر ساخته شده است. مجموعه هنری صبا با تمام امکاناتش قبل از اینکه من پایم را اینجا بگذارم ایجاد شده است. همین‌جا یک حوضخانه وجود دارد با ستون‌هایی سنجیده و بسیار زیبا که پیش از من بنا شده و همین طور ساختمان‌های دیگر فرهنگستان هنر. اینها را نمی‌توان نادیده گرفت. در فرهنگستان هنر حدود ۴۰۰ عنوان کتاب تا به حال چاپ شده و دوستان همچنان هم با ایمان و اعتقاد فراوان پیش می‌روند. این خیلی ناجوانمردانه است که همه اینها را نادیده بگیریم. واقعیت این است که یک سابقه‌ای در گذشته سمتی که به من تحویل شد وجود داشت که نمی‌خواستم این سابقه در تحویل و تحول اداری گم بشود و من فقط از کنارش بگذرم. درست است اینجا را کسی به من تحویل نداد، اما من یک روزی باید به یک نفر تحویل بدهم و اگر سندی از گذشته نباشد جهت و فلش مسیر حرکت در سال‌های آینده هم مشخص نمی‌شود. این مستندسازی‌ها امکان قضاوت و عبرت‌گرفتن را به نسل‌های آینده می‌دهد.

شما یک ادیب و شاعر هستید، این که شما به ریاست فرهنگستانی منصوب شدید که رشته‌های هنری دیگری را تحت پوشش دارد، در نگاه اول عجیب به نظر می‌رسد. نظر خودتان در مورد این انتخاب چیست؟

البته این تقسیمات یک تقسیمات صوری است. اصلا تعلق به هنر و شناختن هنر و مدیریت هنر به اشتغال داشتن در یک رشته هنری ارتباط تنگاتنگی ندارد. در واقع من معتقدم اگر به هیچی هیچی هم برگردم و فقط بتوانم از عهده مسوولیت اداره هنرمندان بربیایم. همین که مایه خجالت آنهایی نشوم که مرا انتخاب کردند، برایم کافی است.

نکته دقیقا همین است که چه کسی واقعا از عهده این مسوولیت بر می‌آید. بخشی از این ماجرا به جنبه‌های عمومی هنر مربوط است، اما بخش بزرگی‌ از آن، تخصص در جزئیات هنر است. آیا لازم نیست کسی که با مقتضیات و جزئیات این رشته‌های هنری آشنا است، در این سمت منصوب شود؟

من ۳۰ سال فقط در همین مجامع هنری زندگی کردم. این را که سابقه مدیریت داشتم یا نداشتم، آیا کار دیگری انجام دادم یا ندادم، مد نظر قرار نمی‌دهم. امیدوارم همین سابقه هنری به اندازه هر کسی دیگر به من این قابلیت را بدهد و انشاءالله بتوانم این کار را تا آنجا که خدا برای من مقدر کرده انجام بدهم. اگر من خودم به دنبال حادثه بودم قضیه فرق می‌کرد، اما الان من برای این سمت انتخاب شده‌ام و مسوولیت سنگین‌تر است. وقتی از سوی انتخاب‌کنندگانی که بالاتر از همه آنها ذات متعال خدواند است، انتخاب شدی، کار برایت مشکل‌تر می‌شود. من دوست دارم فریاد برآورم که مملکت ما به فرهنگ نیاز دارد. مساله این است که وقایع بعد از جنگ ما را یک مقداری در عالم سیاست و مدیریت سیاسی غرق کرد.