روز 90 میلیونی

علیرضا مجمع

۱ جشنواره ۲۸ از نیمه گذشت.درنیمه اول این بازی همه اتفاقات مهم روی فیلم‌هایی رقم خورد که یا توقیف شده بودند و حالا رفع توقیف شده‌اند یا حرف و حدیث نسبت به آنها وجود داشت. نیمه اول، بازی نیمه جنجالی‌ای بود، حالا می‌گویم چرا. ۲ به لیست فیلم‌ها نگاه می‌کنم، از روز اول، حیرت‌آور است. تمام فیلم‌هایی که می‌شد روی آنها حرف زد و من در این ستون و این چند روز سعی کردم به آن بپردازم و درباره آنها حرف داشتم، با یک استثنا همه فیلم‌های رفع توقیفی بودند. برایتان می‌شمارم؛ به رنگ ارغوان، تسویه حساب، آتشکار، صد سال به این سال‌ها، هیچ و تا حد زیادی زمهریر. استثنای این لیست شاید طلا و مس باشد که تا اینجا به نظرم بهترین فیلم جشنواره بود. این فهرست که تا آخر جشنواره تعداد دیگری فیلم هم به آن اضافه می‌شود، نشان از یک نکته مشخص دارد؛ اینکه سینمای ایران در سال ۸۸ عملا در تعطیلات بود و نمی‌توان کارنامه یکساله‌اش را به روال عادی بررسی کرد. فیلم‌های توقیفی را که نمی‌شود در کارنامه فعلی‌ها گذاشت. هر چند افتخار رفع توقیفش را تا اینجا به حساب خودشان گذاشته‌اند، اما باید ماند و دید در اکران عمومی آیا این فیلم‌ها دوباره به توقیف می‌روند یا این سعه صدر تا آنجا هم بسط می‌یابد. عجالتا تا اینجای کار که کارنامه سال ۸۸ سینمای ایران کارنامه مردودی ست!

۳ تنها فیلم محمد رضا گلزار در جشنواره امسال روی پرده رفت؛ «دموکراسی تو روز روشن». البته به جز گلزار بازیگران - ستاره‌ها- دیگری هم بودند: حمید فرخ‌نژاد، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن، نیوشا ضیغمی و ارژنگ امیر فضلی. این تعداد بازیگر چهره در یک فیلم بی‌شک باید فیلم جذابی باشد که بود. فیلم قصه لحظه مرگ سردار امیر ستوده - از فرماندهان جنگ- را روایت می‌کند که ترورش می‌کنند و در برزخش فرشته‌ای به او می‌گوید کارش گیر رزمنده‌ای است که زمان جنگ از او کمک خواسته است و ستوده به او کمک نکرده است. البته می‌شود درباره این ماجرا حرف زد، اینکه چرا ستوده با اینکه کلی کار خوب کرده است و در جنگ از خود رشادت نشان داده و بعد از جنگ هم در عرصه‌های مدیریتی فعال بوده، گیرش به زمان جنگ برمی‌گردد نه جامعه معاصر! روی این مسائل الان حرف نمی‌زنم. فقط اشاره می‌کنم که دموکراسی... فیلمی است که به لحاظ نگاه به جنگ و زندگی پس از مرگ که در فرم متفاوت جلوه می‌کند و در پرداخت هم نشان از کارگردانی باهوش دارد. علی عطشانی را به خاطر بسپارید، نامش را بعدا بیشتر خواهید شنید.

۴ و اما جلسه مطبوعاتی فیلم دموکراسی... که محمد علی زم - رییس سابق حوزه هنری- را پس از سال‌ها روی صندلی پاسخگویی برای فیلمی نشاند که هم فیلمنامه‌اش را نوشته بود، هم مشاور مذهبی‌اش بود و هم تهیه کنندگی‌اش را برعهده داشت. حضور او که سال‌ها غایب از نظر بود، برای سینمای ایران مغتنم است. «حاجی‌زم» آن زمان که در حوزه هنری بود، خدمات بسیاری به سینما و فرهنگ ایران کرد که خیلی‌ها قدر آن کارها را ندانستند و اذیتش کردند، اما به هر حال مثل هر آدم دیگری کارهایش بی عیب هم نبود و می‌شد آنها را نقد کرد، ولی نمی‌شود منکر آن شد که حضورش در عرصه فرهنگ و سینمای ایران نعمتی است که باید قدرش را دانست.

۵ از حاجی زم سوال شد: «این درست است که محمدرضا گلزار برای این فیلم ۹۰ میلیون تومان دستمزد گرفته است؟ و سوال کننده ادامه داد:«یعنی برای هر سکانس ۱۵ میلیون تومان؟!» زم در کمال شجاعت و صراحت پاسخ داد: «این چیزی نیست که محرمانه باشد و نشود گفت؛ محمدرضا گلزار برای این فیلم ۹۰ میلیون تومان بابت زحمات زیادی که کشید گرفت.» گلزار ستاره این سال‌های سینمای ایران در هیبت «نیو» در ماتریکس ۲ در نقش فرشته مرگ ظاهر شد و البته بر جذابیت فیلم افزود. ستاره‌ها در تمام جهان همین‌گونه‌اند و باید با آنها مثل ستاره برخورد کرد. حسادت در این میان پاسخی ندارد.چشمهایمان را باید بشوییم و قاعده بازی را یاد بگیریم.

۶ عیب‌ها را می‌گوییم، حسن‌هایش را هم بگوییم. دیروز از اجرای بد جلسه مطبوعاتی زمهریر گفتم و امروز می‌خواهم از جلسه دموکراسی... بگویم که علی علایی اجرای بی نقصی در آن داشت و محکم و قاطعانه و در کمال ادب از تعرض کسانی که آداب این جلسات را نمی‌دانند، جلوگیری کرد.