کشف و شهود به روایت هدیه تهرانی
نگاه سوم- سوپراستار سینمای ایران که در این سالها کمتر جلوی دوربین رفته چند روز پیش با برگزاری نمایشگاه بزرگش در خانه هنرمندان خبرساز شد.
نگاه سوم- سوپراستار سینمای ایران که در این سالها کمتر جلوی دوربین رفته چند روز پیش با برگزاری نمایشگاه بزرگش در خانه هنرمندان خبرساز شد.
او نخستین بازیگری نیست که نمایشگاه عکس برپا میکند، اما نمایشگاه او بیش از رضا کیانیان، نیکی کریمی و حامد بهداد سر و صدا به پا کرد. گزیدهای از حرفهای او را در مصاحبه مطبوعاتی میخوانید:
فارغ از نامم یک انسان هستم و طی چندسال چیزهایی را در طبیعت کشف و شهود کردم که امروز نتایج آن تجربهها را قصد دارم با دیگران تقسیم کنم. چه بسا که این نمایشگاه برای من هیچ سود مالی ندارد، اما قصد داشتم به ستایش و تقدیر طبیعت بپردازم.
همانطور که در بروشور نمایشگاه نیز آوردهام، ادعایی در عکاسی ندارم. اما از آنجا که در زندگی مدرن و شهری امروز بردارهای فشار بر یکیک ما تاثیر میگذارد، شاید به راحتی نتوانیم از زیباییهای یک درخت، نمای باز دریا و تمام جزئیاتی که در طبیعت اطرافمان است، لذت ببریم. درحالی که من طی هشتسال دست به مراقبه در جزئیات طبیعت زدم. طی چهارسال به آب و جزئیات و پیرامون آن پرداختم و این نمایشگاه نیز به نوعی ستایش و تقدیر از آب و حاشیههای آن است و در این مسیر هیچ طرح و تمرکزی بر حرفه عکاسی نداشتم؛ بلکه میخواستم زیباییهای آب و پیرامون آن را به تماشاگرم نشان دهم.
اگر هدفم فروش عکسها با رقمهایی بالا بود، میتوانستم این نمایشگاه را در گالریهای خارج از کشور و در ابعادی وسیعتر برپا کنم. اما من چهارسال تمام در ایران دست به کشف و شهود زدم و میخواستم حاصل کارم را در کشور خودم ارائه کنم به همین جهت نیز سراغ سازمان میراث فرهنگی رفتم درحالیکه برندهای بزرگی حاضر به سرمایهگذاری برای این نمایشگاه بودند.
قیمتگذاری آثار را کارشناسان و مشاورانی همچون سیفالله صمدیان انجام دادهاند.هزینه نمایشگاه حدود 220 میلیون تومان بود و این پول به شکل وام از سوی سازمان میراث فرهنگی به من ارائه شد. اما از آنجا که محتوای آب برایم اهمیت داشت، تمام قابها را از جنس فلکسی گلس انتخاب کردم و برای تکتک تابلوها نقشه ویژهای را طراحی نمودم. هزینه قابها از 200 هزار تومان تا 700 هزار تومان بود و در هیچکدام از آنها حتی یک پیچ و مهره نیز استفاده نشده است و زمانی بیش از یکماهونیم برای ساخت این قابها صرف شد، درحالیکه من میتوانستم این نمایشگاه را در حجم کمتر و با قابهای فلزی کمهزینه در یک فضای معمولی برپا کنم و با سوءاستفاده از اسمم سودی هنگفت دریافت نمایم. اما من در برپایی این نمایشگاه به مادیات توجه نداشتم.
فکر نمیکنم قیمتهای این آثار خیلی بالا باشد. چه بسا که امروز دانشجویان سال اولی دانشگاهها برای تابلوهای خود زیر ۳۰۰ هزارتومان قیمت نمیگذارند. اما من از کارشناسانم درخواست داشتم تا قیمتی نسبی در نظر بگیرند و باید اعتراف کنم که هنوز زیر رقمی هستم که برای این نمایشگاه هزینه کردم.
من نمیتوانم شناسنامهام را توی جوب پرتاب کنم یا اسمم را خط خطی کنم. اما بدانید که من همراه اسمم عکاسی نکردم اما این اسم هست و امروز نمیدانم که باید با آن چه کنم. البته در مسیر برپایی این نمایشگاه به دنبال تشویق و تمجید نیستم، زیرا هریک از ما هنگام ورود به نمایشگاه زاویه دید خود را داریم. اما در این چندروزه نیز کسانی را دیدهام که اشاره داشتند ما پیش از این به آب اینگونه نگاه نمیکردیم و این عکسها برای ما جذاب بود. این ذرهبین گنده که هدیه تهرانی را بزرگ میکند به دست جامعه است. ولی خواهش میکنم مرا محدود به اسمم نکنید، هرچند که در انجام هرکاری هیچوقت رضایت کامل فراهم نمیشود.
ارسال نظر